مواضع زهرا رهنورد در واکنش به اعدام 5 زندانی سیاسی در زندان
اوین منتشر شد. وی در یادداشت کوتاهی نوشت:
اعدامهای تحریک آمیز و خشونت بار این ایام توسط حاکمیت، بويژه
اعدام پنج
جوان که در روز یکشنبه 19 اردیبهشت به بهانه حضور در گروهکها
اعدام شدند، سؤال های متنوعی را به ذهن هر انسان آزاده و
تحلیلگری متبادر می کند.
مثلاً:
- اصلاً چرا اعدام؟ چرا بدترین مجازات در حق انسانها و ملت
اعمال شده است؟
-
آیا روند دادرسی انجام شده؟ آیا اقرار گرفتن زیر شکنجه هیچگونه
وجاهت قانونی دارد؟
-
آیا این اعمال و محکومیت ها و اعدام ها، اقدامی مستقلانه از
سوی قوه قضائیه بوده است یا با فشار نهادهای امنیتی انجام شده؟
- آیا این اعدام های شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در
سالگرد بیست و دوم خرداد بوده است؟
-
درحالی که جنبش سبز با همه تنوع و تکثر، خواهان استقرار حاکمیت
مرکزی، وحدت ملی تمام قومیت های ارضی ایران با حفظ حقوق اقلیت
ها ست، چرا
حاکمیت فعلی با سرکوب اقلیت ها و جوانان کُرد و اعدام ها در
جهت تحریک این
قوم اصیل عمل می کند؟ و سؤال پررنگ این است که آیا این اقدامات
در جهت
وحدت ملی است و یا تجزیه ملی و سایر پیامدهای سوء آن؟
- آیا اعدام زنان و خشونت در حق لطیف ترین بندگان خدا، موجب
سرافرازی
حاکمیت است یا نشان ضعف و ذلت آن؟ و این درحالی است که به
فرموده پیامبر،
زن به ریحانه تشبیه می شود: «إنَّ النّساء ریحانه»
-
آیا با این همه ادعای اسلام مداری، این اقدامات خشن، بازجویی
ها،
زندان های طویل المدت، و نهایتاً اعدام ها، زنان را به اسلام
علاقه مند کرده
یا موجب بدبینی زنان و جوانان به اسلام شده است؟ به نحوی که
حتی عبادات
بنیادی مثل نماز و روزه را هم برای آنها زیر سؤال برده است؟
اینگونه زن
کشی ها، به این معناست که بالاخره حاکمیت به مطالبه رفع تبعیض
تن داده
(!)
اما این بار از طریق ظلم بالسویّه! با اعمال زندان، شکنجه،
بازجویی،
احضار و اعدام، بطور مساوی برای زنان و مردان! و همزمان
خودداری از هرگونه
اقدام رفع تبعیض در قوانین قیم مآبانه در ارگان های ذیربط و
دادگاه ها.
من، زهرا رهنورد، بعنوان عضو کوچکی از ملت، در اینجا به تمام
مادران داغدار و زنانی که فرزندان و شوهرانشان اعدام شده اند
یا در کف
خیابان ها به دست مزدوران کشته شده اند پیام می فرستم: ای زنان
دلیر و
شجاع، در این غم و اندوه عظیم، در کنار شما هستم و بدانید که
این خون ها به
بار می نشیند و پاداش هزینه سنگین داغ جوانان صبح آزادی و
دموکراسی خواهد
بود. اما دریغ و افسوس از این همه ظلم حاکمیت بر ملت؛ ملتی که
هیچ کس را
ندارد جز خداوند عالم. |