ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

28اردیبهشت 1389

infos@peiknet.com

 
 
 

در فینال جی 15 تهران
جام جهانی اتمی را
برزیل و ترکیه مشترکا بردند

 
 
 
 

توافق با ترکیه و برزیل برای تحویل اورانیوم زیر 5ر3 در صدی ایران به ترکیه را بیشتر باید یک مانور دانست برای عبور از پیچ تندی که دولت احمدی نژاد ایران را گرفتار آن کرده است. این عبور موقت، آنقدر اهمیت داشت که قید اتوریته ادعائی احمدی نژاد در میان مردم کشورهای عرب منطقه را هم زدند. در واقع دیروز – بویژه در لبنان- یک جوالدوز به شکم بادکنگی فرو رفت که از احمدی نژاد در میان عرب ها هوا کرده بودند.

کنفرانس سه جانبه تهران- ترکیه- برزیل، عملا پرچم رهبری را در منطقه و در میان کشورهای مسلمان بدست ترکیه داد. کشوری که تا قلب کشورهای ترک زبان قفقاز سفره خود را پهن کرده و درحالیکه دیگر تمایلی به عضویت در اتحادیه اروپا ندارد، کشور یونان را هم زیر پر و بال خود گرفته است. این موفقیت ها برای دولت اردوغان ممکن نشد، مگر با یک سیاست و درایتی ملی و منطقی توسط دولت ترکیه. دولتی که مبتکر اصلاحات در این کشور شد و آزادی مطبوعات و احزاب غیر مسلح را قبول کرد. حتی در کردستان ترکیه. اردوغان در کنار همسر محجبه اش، بجای حرف های جنجالی و پوچ، رفت بدنبال تقویت کشاورزی، تولید و صادرات بیشتر و تقویت صنعت توریسم در این کشور و اینها بخشی از سیاست آشتی ملی در ترکیه بود که بعد از چند دهه دست نظامی ها و ژنرال ها را از قدرت دولتی کوتاه کرد. او راه دشواری را تاکنون طی کرده است و در ادامه این راه، جهش بزرگ را به سمت رهبری منطقه برداشته است. نخستین قرارداد 25 میلیارد دلاری اتمی را با روسیه منعقد ساخت. مطابق این قرار داد نخستین نیروگاه اتمی عظیم ترکیه در سواحل مدیترانه ساخته می شود. یعنی همان راهی که برزیل رفت و اتمی شد، بی آنکه جنجال آفرینی کند، هولاکوست بازی راه بیاندازد و برای کشورهای منطقه شاخ و شانه نظامی بکشند و در نیمه راه مجبور شوند اورانیوم 5ر3 درصدی خود را هم تحویل کشور همسایه و رقیب خود بدهند. جهان بدون احساس خطر برزیل اتمی را پذیرفت و ترکیه اتمی را نیز بسرعت خواهد پذیرفت. اگر ایران سیاست خارجی واقع بینانه ای را دنبال کرده بود و در داخل کشور در محاصره مردم نبود، در چنین موقعیت ضعفی قرار می گرفت؟ پاسخ این پرسش را علی خامنه ای باید بدهد. آنقدر دروغ گفته شده که حالا اگر یکبار هم راست بگویند، پذیرفته نمی شود. دروغ ها و بلوف ها، اعتمادی نه در داخل و نه در خارج از کشور باقی نگذاشته است. برزیل و ترکیه اتمی شدند و ایران هنوز اندر خم نیروگاه بوشهر باقی مانده است.

دور نیست که امضاء کنندگان داخلی توافق بر سر تحویل اورانیوم ایران، از بیم واکنش های داخل حکومتی پا پس بکشند و "دبه" را شروع کنند. همچنان که بسیار بعید است امریکا و اروپائی که تا خرخره گرفتار بحران اقتصادی اند و در به در بدنبال یافتن بهانه ای برای برپا ساختن یک بحران عظیم جهانی اند، از سوژه ای بنام احمدی نژاد و "جمهوری اسلامی اتمی" دست بکشند. حتی اگر 1200 کیلو اورانیوم را هم در سینی کنده کاری شده اصفهان گذاشته و همراه با توافقنامه ای در قاب خاتم کاری شده تقدیم کنند.

هم ترکیه و هم برزیل، در این میان برای خود اتوریته بیشتری کسب کردند. چنان که دیگر پرسشی در باره غنی سازی اورانیوم 20 در صدی در برزیل و قراردادگاه برپائی نیروگاه اتمی میان ترکیه و روسیه، در سازمان انرژی اتمی و نه در مجمع حکام اتمی طرح نخواهد شد. پس از مدتی نیز شانه هایشان را از زیر بار "جنجال های اتمی ایران" بیرون خواهند کشید و خواهند گفت "ایران زیر قول و قرارهایش زده" و سپس به راه خود خواهند رفت و همسو خواهند شد با امریکا و حکام اتمی. ترکیه روی سوریه بیش از ایران حساب میکند زیرا بخشی از امپراطوری عثمانی است. همچنان که روی مصر حساب خواهد کرد که بزرگترین قدرت نظامی عرب منطقه است. بویژه اگر "البرادعی" قدرت را بدست گرفته و اصلاحاتی به سبک ارودغان در ترکیه را در کشور مصر آغاز کند. حکومتی متعهد به احترام به اعتقادات مذهبی مردم و حتی حفظ ظواهر اسلامی، اما بکلی متفاوت با طالبان افغانستان و پاکستان و همچنین طلبان حاکم در جمهوری اسلامی.

 
 
اشتراک در فیس بوک