مجسمه ها در پایتخت یکی
یکی؛ آنهم شبانه، بدون زحمت زیاد، نه با دست خالی و بیل و
کلنگ، که با جرثقیل و آلات سنگین از بیخ جا کن شدند و رفتند به
جایی که کسی سراغ آنها را نتواند بگیرد!
دنبال علت واقعی سرقت
زنجیره ای مجسمه ها را هم نباید جویا شد، چون از روز آشکارتر
است. مجسمه در اسلام حرام است، اما تصویر خیر! همه باید به عکس
مقام معظم خیره شوند. چه معنا دارد که دکتر معین لغت شناس و یا
ستارخان آزادی خواه و یا باقرخان مشروطه طلب، پروین اعتصامی
لچک به سر و یا شهریار شاعر را در اماکن عمومی نگاه کنند. چهره
نورانی مقام معظم، بویژه چشم های نخودی ایشان را نگاه کنند،
انگار همه را یکجا دیده اید!
این سرقت زنجیره ای از
فرداشب آن روزی شروع شد که آقا به نمایشگاه کتاب رفت و به جای
آنکه بپرسد چرا نمایشگاه کتاب شده مثل مرغ پر ریخته؟ ایراد
گرفت که چرا مجسمه های هخامنشی را در غرقه به نمایش گذاشته
اید؟
آن مجسمه ها فورا جمع شد
و شب پرستان، از فردا شب افتادن به جان مجسمه های شهر. |