خوانندگان گرامی، دوستان عزیز
فرا رسیدن نوروز
١٣٨٩ را
به دوستان و بویژه خوانندگان تبریک می گوئیم و سالی خوش برای
ملت ایران آرزو می کنیم. کشور ما سالی پر حادثه را از
سرگذراند. همه چیز حاکی از آنست که دگرگونی های بنیادی سی سال
گذشته آنچنان عمیقا جامعه ما را متحول ساخته که تغییرات اساسی
در حکومت الزامی است. کشوری با یک میلیون فارغ التحصیل
دانشگاهی در سال همانطور اداره نمی شود که جامعه ای که سی سال
پیش با ٦٠ درصد بیسواد در آن انقلاب ایران به وقوع پیوست.
چارچوب پیشنهادی حکومت برای جامعه ایران تنگ شده است، مانند
لباس کودکی که به زور برتن جوان بیست ساله ای کرده باشند،
آستین ها کوتاه شده و درزها در حال شکافتن است. جنبش اجتماعی
سال گذشته انعکاس تلاش برای عقب راندن محدودیت هائی بود که در
گسست با آرمان های انقلاب، سطح کنونی فرهنگ جامعه و توقعات
جوانان قرار دارد.
سال گذشته همچنین برای جهان پر حادثه بود. قبل از همه به دلیل
بحران اقتصادی. با دقتی گریزناپذیر، چون حرکت چرخ دنده های یک
ساعت، بحران وام های مسکن (ساب پرایم) خود را به بانک ها و
سپس اقتصاد واقعی تعمیم داد و اینک در حال تبدیل شدن به یک
بحران پولی است. سلسله ناتمام بحران ها، منطق سرمایه داری
وسازو کارهای درونی آنرا به چالش کشیده است. دیوار برلین
نئولیبرالیسم حاکم برجهان فرومی ریزد و منظره ویرانگری سرمایه
داری ای که از بند دولت- ملت ها رسته و جهانی شده، دیگر به
سختی قابل دفاع است.
در اروپا، جائی که در پشت شعارهای همبستگی بین خلق ها و
بزرگداشت ارثیه روشنگری، کشورها در پیاده کردن رهنمودهای
نئولیبرالی بر یکدیگر پیشی می گرفتند، یورو، این تنها دستاورد
واقعی اتحادیه در خطر یورش صندوق های سوداگری بازار سرمایه
قرار گرفته است. بدین ترتیب سرود مقدس همبستگی بین خلق ها
فراموش می شود و جای خود را به تهدید کشورها به اخراج از
منطقه یورو می دهد.
بزودی سالگرد سومین سال آغاز بحرانی فرا می رسد که مدافعان
نئولیبرالیسم حاکم طول عمر آن را یکسال نیز ارزیابی نمی
کردند. بحران بر جای خود محکم ایستاده و با لبخند به تبلیغات
نئولیبرالیسمی می نگرد که شاید دیگر چیزی از عمرش باقی نمانده
باشد.
شما را به خواندن شماره ماه مارس دعوت می کنیم. |