محمد خاتمی با گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران دیدار کرد. او
در این دیدار گفت:
مدتهاست تفکر غلطی به دنبال قطب بندی جامعه است، تفکری که یک
طرف را یکسره خوب و طرف دیگر را برانداز جلوه میدهد. متاسفیم
که شاهد غلبه این ادبیات و زدن انواع تهمتها در فضای تبلیغاتی
رسمی جامعه هستیم، وقتی فضا بسته شد و دلسوزان یا نمیتوانند
صحبت کنند و یا صدایشان به جایی نمیرسد، جامعه به سمت رسانه
شایعه و رسانههای بیگانه گرایش پیدا میکنند و در نتیجه شاهد
نوعی آشفتگی و هرج و مرج خواهیم بود.
ما در ایران زندگی میکنیم، ایران را دوست داریم وایران
برایمان ارزشمند است. در ایران حادثهای به نام انقلاب رخ داده
که به نظرم از حوادث و وقایع مهم تاریخ بشری است. اما متاسفانه
رفتارها، روشها و کارهای اشتباهی که به نام نظام صورت میگیرد
ممکن است این ذهنیت را برای دوستان جوان ما ایجاد کند که اصل
انقلاب برای چه بود؟
بر اثر این اشتباهات و رفتارها، برخی که سوءنیت هم ندارند و
دیندارهم هستند، میگویند دین نمی
تواند و نباید در عرصه حیات اجتماعی بیاید و رفتارهای اجتماعی
را تعیین کند. باید اندیشه را نقد کرد، نه اینکه به راحتی هر
تهمتی را به هر فردی زد. برداشت ما این است که دین در عرصه
حیات اجتماعی هم نظر دارد و هم دخالت.
اینکه بگوییم غربیها توطئه کردهاند و
دموکراسی را در مقابل دین
آوردند و الان هم هر کس صحبت از دموکراسی می کند غربزده است و
حرف سازمانهای جاسوسی را میزند، ساده اندیشانه و مغرضانه
ترین حرفی است که میتوان در دنیا زد!
بشر پس از پرداخت هزینههای گزاف و جنگها و ویرانها و دربه
دریها، به این جمعبندی رسیده است که انسانها صاحب حق هستند
و باید آزاد باشند و حکومتها هم باید از متن جامعه برخیزند.
حکومتها موجودات فراقانونی و دارای اختیارات تام نیستند، بلکه
تابع مردم هستند، توسط مردم روی کار میآیند و مردم کنارشان
میگذارند.
معتقدم امروز در شرق و غرب عالم انسان به بلوغی رسیده است که
دیگر امکان ندارد حکومتهای استبدادی را که فقط از بالا دیکته
کنند و از پایین اطاعت بشود بپذیرد. این دستاورد بسیار بزرگی
است که انسان فهمیده است حق دارد و به همین دلیل است که می
گوئیم اصل طلایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل
56 است.
امروز شاهد هستیم که رسما عدهای که تریبونهای رسمی هم در دست
آنهاست "استراتژی دروغ" را در پیش گرفتهاند و هر نسبتی را به
یاران امام و دلسوزان این نظام و انقلاب میدهند. آیا اینها
معیارهای اسلامی است؟ اگر گفته شود نظام همین روشهای نادرست
است و جز این نیست و هر کس فکر روشن دارد با انواع اتهامات
کنار زده شود، نتیجهاش این میشود که نسل جوان و دیگران
میگویند اگر نظام این است ما نمیخواهیم!
معتقدم برای گذر از این دوران هیچ راهی جز اصلاحات وجود ندارد.
موقعیت کشور بعد از انتخابات
بد است و ملت هزینه بسیار بالایی در این ایام پرداخته است،
عواقب مدیریت موجود در جامعه مطلوب نیست. اگر همه دست به دست
هم دهیم، دولت به قانون تن دهد و مجلس قوی عمل کند، شاید جلوی
بحران را بتوان گرفت. ما خواهان براندازی نظام نیستیم و خواست
ما حفظ نظام است، باید کشور از فضای فعلي خارج شود، باید به
سمت آرامش رفت، به خواستها و مطالبات مردم پشت نشود و همچنین
آزادی زندانیان و آزادی فضا و انتخابات تامین گردد که در صورت
تحقق این موارد کشور از این فضا خارج خواهد شد.(در ستون دست
چپ، در صفحه اول پیک نت می توانید به قانون اساسی مراجعه کرده
و اصل 56 را بخوانید.) |