5ر3
میلیون دانشجوی کشور فرزندان مردم هستند و تاکنون به خوبی
آگاهی بخشی و اطلاع رسانی کرده اند.
اما به یاد داشته باشید که کشور
هفتاد میلیون جمعیت دارد و جنبش سبز زبان این هفتاد میلیون
است، حتی مخالفان ما را هم در بر می گیرد. شعار جنبش سبز "ما
بیشماریم" است. آزادی و عدالت دو واژه ی مهم در حرکت جنبش سبز
است. بنده چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان
که
در
قانون اساسی آمده است نمی بینم، فلذا باید علاقمندان به جنبش
سبز خود را
با
شرایط موجود تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را
برای بسط
آگاهی و گسترش رسانه ها پیدا کنند. همه ما امروز باید در
محیط
فعالیت و خانه خود یک رسانه باشیم.
تقریبا همه صنایع و کشاورزی ما در وضعیت
بسیار دشواری قرار دارند. شما در مورد وضعیت نیروی کار کشور
دقت کنید. بنده
واقعا وقتی با این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن،
قول نرخ
بیکاری پنج درصدی را می شنوم حیرت می کنم.
راه
حل بحران موجود دستکاری آمار تعداد شهدا و پرکردن زندان ها
نیست، بلکه
راه
حل، رسیدگی به خانواده های شهدا و باز کردن در زندان ها و آزاد
کردن رسانه
ها و
انتخابات آزاد رقابتی غیر گزینشی است. اگر می گویید حکومت نوکر
مردم
است،
نوکر ولی نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان
نمی
اندازد، او را محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام
خواسته ی مردم
مطرح
نمی کند. شما بگذارید برای آنکه صدا و سیما رسانه ی ملی باشد،
ملت
بیاید در آن رسانه صحبت کند. نه آنکه حتی یک مناظره ی ساده و
کنترل شده را
طاقت
نیاورید.
همه
بدانند که راه حل مشکلات کشور در منحرف کردن اذهان مردم از
مسائل اساسی نیست.- برای نمونه- حکومت باید همیشه به فکر زلزله
ی پایتخت باشد، نه آنکه یکباره
خوابنما شود که زلزله ای بزرگ در راه است. در حالی که دولت
مدیریت و قدرت
جابجایی حتی چند هزار نفر در تهران را ندارد، نباید با لفظ
آمرانه از خروج
پنج
میلیون نفر از مردم تهران صحبت کند. شما اول نم نم ببارید و
سپس غرش رعد
و
برق را داشته باشید. شما یک رشد معقول را برای رفاه و آموزش و
بهداشت
مردم
داشته باشید و سپس تبلیغ افزایش نرخ جمعیت کشور را بکنید.
امروز سیاست
های
بدون حساب و کتاب و خیال پردازی ها، کشور را در مقابل تهدیدات
خارجی
قرار
داده است. درست است که همه ی ملت ما آماده است در مقابل هر نوع
تهدید
بیگانه متحد بایستد، ولی در عین حال مسببان این شرایط در داخل
را فراموش
نخواهد کرد. بنده توصیه می کنم که به جای آنکه شعار ناممکن
جابجایی پنج میلیون
نفر
از تهران را بدهیم، ضمن اقدامات درست و سنجیده، برای مواجهه با
هر خطر
ناشی
از بلایای طبیعی، تلاش کنیم که خطر بلایای خارجی خودساخته را
از سر ملت
دور
کنیم. فکر نکنیم مردم گفته ها و اعمال ما را فراموش می کنند.
اعضای کمیته دانشجویی
مجاهدین انقلاب با میرحسین موسوی دیدار کردند. به گزارش سایت
"امروز" که این خبر را بصورت اختصاصی منتشر کرده، موسوی در این
دیدار گفت:
سرکوب ها نه تنها
نتوانست جلوی پیشرفت جنبش سبز را در دانشگاه ها بگیرد، بلکه
شرایط موجود نفوذ اهداف جنبش سبز در دانشگاه ها را عمیق تر
کرد. امروز در دانشگاه
ها فعالیت سیاسی
توام با عقلانیت درحال گسترش است. بحث های واقع بینانه در
مورد نقاط ضعف و
قدرت توام با استقامت و تامل برای ادامه ی راه سبز حیاتی
است. علت اینکه
موج گسترده ی دستگیری ها منجر به توقف جنبش
سبز نشده است
همان واقعیتی است که در شعار کلیدی مردم یعنی "ما بیشماریم"
تبلور یافته است. این شعار بسیار مهم است. در سطح دانشگاه ها
سه و نیم میلیون
دانشجو حضور دارد
که اکثریت قریب به اتفاق آنان می دانند راه سرافرازی
کشور گسترش امواج
سبز آگاهی و مسئولیت در میان توده های میلیونی مردم است.
دانشجویان
فرزندان مردم هستند و به خوبی آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را
تاکنون انجام
داده اند.
کسانی که سرکوب می کنند،
مسیر خود را طوری تعریف کرده اند که بخش
کوچکی از ملت را
در داخل خود جای می دهد و به همین دلیل حتی در بهشت زهرا هم
با اسلحه و باتوم
ظاهر می شوند و ما راه سبز را طوری باید تعریف و معرفی
کنیم که همه ی
هفتاد میلیون جمعیت کشور حتی مخالفان ما را در بربگیرد. آزادی
و عدالت دو واژه ی مهم در حرکت جنبش سبز است.
عدالت و آزادی از
هم جدایی ناپذیرند و آن کسی که وضعیت معیشتی فلاکت بار
دارد بیشتر در
معرض از دست دادن آزادی های اساسی است.
راه حل مشکلات اقتصادی
مردم و کشور اقتصاد صدقه ای نیست. شما
حاصل به باد دادن
ثروت های ملی و درآمدهای نفتی را نگاه کنید. هر روز ما
بیشتر از دیروز
به درآمدهای نفتی وابسته شده ایم و بازارهای ما پر از
کالاهای خارجی
است. در حالی که تقریبا همه ی صنایع و کشاورزی ما در وضعیت
بسیار دشواری
قرار دارند. شما در مورد وضعیت نیروی کار کشور دقت کنید. بنده
واقعا وقتی با
این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن قول نرخ
بیکاری پنج درصدی
را می شنوم حیرت می کنم. این روندها اگر ادامه یابد، در
آینده سند چشم
انداز بیست ساله یک شوخی است که برای گول زدن مردم تهیه شده
است و نه یک سند معتبر برای نشان دادن راه پیشرفت کشور.
یک چهارم زمان تعیین شده
برای نیل به اهداف گذشته است. بیاییم بدون
تعصب بررسی کنیم
که آیا به آن اهداف نزدیک تر شده ایم یا دورتر.
ما دیگر نیازی نداریم
برای نشان دادن دلایل این وضع به جای دور یا تحلیل
های پیچیده
برویم. کافی است به زندان ها نگاه کنیم و ببینیم چه تعداد از
خدمتگزاران و
روزنامه نگاران و زنان و مردان کارآمد کشور را به بهانه های
واهی راهی زندان
کرده ایم و پروژه ی اعتراف گیری راه انداخته ایم و هم
اکنون هم که به
تعداد اندکی از زندانیان مرخصی داده شده است، آن ها زیر
فشار هستند که
اگر می خواهند به زندان برنگردند، مصاحبه کنند و این در حالی
است که به طور
مدام رسانه های مردمی و مستقل زیر فشار هستند.
بنده چشم اندازی برای
آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان که
در قانون اساسی
آمده است نمی بینم، فلذا باید علاقمندان به جنبش سبز خود را
با شرایط موجود
تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را برای بسط
آگاهی و گسترش
رسانه ها پیدا کنند. گذشته از آن، همه ی ما امروز باید در
محیط فعالیت و
خانه ی خود یک رسانه باشیم.
هنگام جنگ تحمیلی که
تاسیسات مهم کشور زیر بمباران قرار
داشت و از سوی
دیگر عناصری که خود را به صدام فروخته بودند از هیچ خرابکاری
کوتاهی نمی
کردند، بعضی ها معتقد بودند که بهتر است بگذاریم جنگ تمام شود
تا بازسازی را
شروع کنیم. ولی دولت به این نتیجه رسید که از هم اکنون که آتش
یک
انفجار در یک
مجتمع و یا پالایشگاه و تاسیسات خاموش نشده، ما باید
بازسازی را شروع
کنیم. یعنی شعار اینکه باید قدرت سازندگی ما باید از تخریب
دشمن
پیشی بگیرد. الان
هم همان تجربه باید مورد توجه قرار گیرد. هر
منفذی که بسته می
شود بلا فاصله باید پنجره های دیگری گشوده شود. هر
روزنامه ای که
بسته می شود، راه انتشار یک روزنامه ی دیگر در چهارچوب
قانونی جستجو
شود. هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع
حقوق مردم باید
راه اندازی شود. این تنها راه است و ما بیشماریم و ما می
توانیم این کار
را انجام دهیم. باید توجه کنیم راه کوتاه نیست. ما باید یاد
بگیریم که فعالیت
های به حق سیاسی خود را با زندگی روزمره ی خود در این جا و
آن جا توامان
اداره کنیم. عظمت جنبش از ابتکار افراد معدودی نابغه برنمی
خیزد. عظمت جنبش
از فعالیت انسان های بی شماری ناشی می شود که آشکار و
پنهان در حدی که
می توانند در گشوده کردن این راه به آینده ی سبز کمک می
کنند و در این
راه حتی یک دعای خیر از یک فرد گمنام در یک گوشه ی دورافتاده
ی کشور مغتنم
است. در راه سبز کسی فکر نمی کند که کار بزرگ انجام می دهد،
بلکه همه فکر می
کنند که کار درست انجام می دهند. همه باید بدانند که ما می
خواهیم کار درست
انجام دهیم. ما می خواهیم از کرامت ذاتی انسان ها دفاع
کنیم. ما می
خواهیم مفهوم ملت ایران مساوی یک پادگان و یا یک گروه اندک
تلقی نشود. ایران
یعنی بیش از هفتاد میلیون شهروند آزاد و با فرهنگ و
اعتقادات
رنگارنگ. ما از این کثرت و تنوع نمی ترسیم. ما اصولگراها را
دوست
داریم، همانطور
که همه ی اقشار ملتمان را. و همه ی فرهنگ های موجود را. و
همه ی قومیت ها و
همه ی زبان ها را دوست داریم. ما می گوییم قرار بود
قرائتی رحمانی از
اسلام را که سایه ی مهربانی و تحمل را در کشور باز کند
داشته باشیم نه
اقدامات ضد دینی اعتراف گیری و ماجراهای کهریزک و خوابگاه
های دانشجویی و
فجایع 30 خرداد و عاشورا و دیگر روزها را. و الان هم می
گوییم راه حل
مسائل دستکاری آمار تعداد شهدا و پرکردن زندان ها نیست، بلکه
راه حل، رسیدگی
به خانواده های شهدا و باز کردن در زندان ها و آزاد کردن رسانه
ها و انتخابات
آزاد رقابتی غیر گزینشی است. اگر می گویید حکومت نوکر مردم
است، نوکر ولی
نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان نمی
اندازد، او را
محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام خواسته ی مردم
مطرح نمی کند.
شما بگذارید برای آنکه صدا و سیما رسانه ی ملی باشد، ملت
بیاید در آن
رسانه صحبت کند. نه آنکه حتی یک مناظره ی ساده و کنترل شده را
طاقت نیاورید.
همه بدانند که راه حل
مشکلات کشور در منحرف کردن اذهان مردم از
مسائل اساسی
نیست. حکومت باید همیشه به فکر زلزله ی پایتخت باشد، نه آنکه
خوابنما شود که
زلزله ای بزرگ در راه است. در حالی که دولت مدیریت و قدرت
جابجایی حتی چند
هزار نفر در تهران را ندارد، نباید با لفظ آمرانه از خروج
پنج ملیون نفر از
مردم تهران صحبت کند. شما اول نم نم ببارید و سپس غرش رعد
و برق را داشته
باشید. شما یک رشد معقول را برای رفاه و آموزش و بهداشت
مردم داشته باشید
و سپس تبلیغ افزایش نرخ جمعیت کشور را بکنید. امروز سیاست
های بدون حساب و
کتاب و خیال پردازی ها کشور را در مقابل تهدیدات خارجی
قرار داده است.
درست است که همه ی ملت ما آماده است در مقابل هر نوع تهدید
بیگانه متحد
بایستد، ولی در عین حال مسببان این شرایط در داخل را فراموش
نخواهد کرد. بنده
توصیه می کنم که به جای آنکه شعار ناممکن جابجایی پنج ملیون
نفر از تهران را
بدهیم، ضمن اقدامات درست و سنجیده، برای مواجهه با هر خطر
ناشی از بلایای
طبیعی، تلاش کنیم که خطر بلایای خارجی خودساخته را از سر ملت
دور کنیم. فکر
نکنیم مردم گفته ها و اعمال ما را فراموش می کنند.
|