خانم "رخشان" در انزوائی باور نکردنی، 47 سال پیش در گوشه یکی
از باغ های دماوند چشم بر جهانی که تا پایان عمر با او سر سازش
نداشت فرو بست. از بی مروتی مردم روزگار خویش بسیار کشید. حتی
در گوشه انزوائی که برای خویش، زیر سایه درخت های سر به آسمان
سائیده گروه و چتر سفید و صورتی شکوفه های سیب و "آخ چی نبات"
(زردآلوی درشت و به غایت شیرین) در دماوند فراهم ساخته بود. او
نخستین دختر فارغ التحصیل مدرسه امریکائی ها در تهران بود.
هنوز حکومت زنان را از زیر چادر بیرون نکشیده بود که او به میل
و اراده خویش چادر از سر برگرفت. لباسی برای خود طراحی کرد که
شباهت دارد به مانتوی اسلامی کنونی. آن را پوشید و کلاهی نیز
بر سر گذاشت و از خانه به قصد مدرسه امریکائی ها بیرون آمد.
جنجال ابتدا در خیابان و سپس از شهر برپا شد که عصمت و ناموس
از پرده بیرون بر آمده است! زیر بار این فشارها و جنجالها
نرفت و در جشن پایان تحصیلی مدرسه امریکائی ها با همین لباس
حاضر شد. نه تنها حاضر شد، بلکه به دو زبان انگلیسی و فارسی
سخنرانی کرد و سپس سرود این مراسم را نیز با نواختن پیانو
همراهی کرد. او پیش از قمر الملوک وزیری از حجاب بیرون آمد و
هنوز روایتی قطعی وجود ندارد که او در این جسارت پیشگام بود و
یا قره العین شاعر! بعدها
در مدرسه آمریکاییها که از آن فارغالتحصیل شده بود، زبان و
ادبیات فارسی را تدریس کرد.
مدرسه "ام المدارس" را برای دختران در تهران تاسیس کرد که چیزی
شبیه "کالج" و یا نوعی دبیرستان بود. روحانیون به حکومت فشار
آوردند و سر انجام این مدرسه را به این دلیل که دانش آموزان آن
با لباس ویژه ای که خانم رخشان بجای چادر باب کرده بود (مانتو
و کلاه لبه دار) تعطیل کرد.
او که در اصفهان در کنار صدیقه دولت آبادی برای حقوق زنان
ایران مبارزه کرده بود، در ۱۳۱۱ بدلیل اختلاف بر سر آموزش
"حفظ الصحه" که حکومت با آن مخالف بود، بازنشسته اش کردند.
در همین سال، دل شکسته از مرارت هائی که تحمل کرده بود،
به دماوند کوچ کرد. قصد داشت پرورشگاهی برای کودکان یتیم و
بیبضاعت دراین شهر که در آن روزگار دهکده ای بزرگ و
ییلاقی بود تاسیس کند که موفق نشد، اما دماوند را نیز دیگر
ترک نکرد.۴۲ سال در باغی که در محله "فرامه" دماوند داشت
زندگی کرد. در انزوای مطلق زیرا هیچ مردی را در زندگی خود
برای ازدواج نپسندید و قبول نکرد.
خانم رخشان در ۱۳۰۷ در مقالهای در نشریه عالم
نسوان پیشنهاد تشکیل خانهٔ امید برای نگهداری و آموزش زنان
روسپی را مطرح کرد، که خود در زمان خویش یک جنجال بزرگ
بود. از نظر او جامعه مقصر اصلی در پدیدهٔ روسپیگری بود.
در مقابلش ایستادند و اجازه ندادند.
همان زمان نوشت، برای دفاع از حقوق تمامی زنان باید ابتدا
از حقوق آن بخش که از همه بیشتر به حاشیه رانده شده و حقوق
آنها منظماً زیر پا گذاشته میشود، دفاع کنیم. پیشنهاد
کرده بود، دولت دوخت لباس سربازان وظیفه را به این زنان
بسپارد و دستمزد به آنان بپردازد.
رخشان در سخنرانی خود در دومین کنگرهٔ نسوان شرق (۱۳۱۱ در
تهران) نیز به این موضوع اشاره کرده و به پیشنهاد او ماده
۱۷ مرامنامهٔ کنگرهٔ بینالمللی زنان به ضرورت
لغو فحشا و بردگی اختصاص یافت.
|