حامد کرزای با پیام خامنه ای
از کابل راهی کاخ سفید شد!

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده اتمی جمهوری اسلامی، از سفر به هندوستان و افغانستان بازگشت و گزارش محرمانه خود را به علی خامنه ای داد. او از دو رایزنی بسیار مهم و محرمانه بازگشت که علی خامنه ای نه احمدی نژاد و نه وزیر خارجه را در حد و اندازه آن نمی داند. یعنی محرمانه ترین پیام ها و نظرات در باره برنامه اتمی و گفتگو با امریکا!

جلیلی ابتدا به هندوستان سفر کرد تا پیش از تشکیل گروه 1+5 نقطه نظرات جدید جمهوری اسلامی را با مقامات این کشور در میان بگذارد و سپس، شتابزده، خود را به کابل رساند تا پیشنهادها و پیام های آقای خامنه ای را توسط حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان برای اوباما بفرستد. حامد کرزای پس از دیداری طولانی با سعید جلیلی، دوشنبه گذشته راهی امریکا شد، تا پیش از تشکیل جلسه گروه 1+5 و دور تازه از مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی، امریکا از تازه ترین تصمیمات رهبر ایران با اطلاع باشد.

آنگونه که کسب اطلاع شده، جلیلی در دیدار با کرزای این پیام رهبر جمهوری اسلامی را برای اوباما به وی ابلاغ کرد که «ایران آمادگی تعلیق و محدود سازی غنی سازی را دارد و برای مذاکره کامل بر سر همه مسائل آماده است. یگانه خواست ما (جمهوری اسلامی) برداشته شدن بخشی از تحریم هاست!»

در کابل گفته می شود که جلیلی علاوه بر دیدار و مذاکرات محرمانه ای که با حامد کرزای داشته، در مدت اقامت خود گفتگوئی طولانی نیز با "سپنتا" وزیر امور خارجه سابق دولت افغانستان وعضوفعلی شورای امنیت ملی داشته که در آن مسئله پیمان امنیتی امریکا با افغانستان، نگرانی جمهوری اسلامی از بازگشت طالبان به قدرت و مسئله مهم استقلال بلوچستان پاکستان و تاثیر مستقیم آن روی بلوچستان ایران مطرح شده است.

در این دیدار و گفتگو، سپنتا درباره آخرین نظرات رهبر جمهوری اسلامی در ارتباط با فعالیت اتمی سوال کرده است و جلیلی بی آنکه فاش سازد با کرزای چه مذاکره ای داشته، گفته که جزئیات را با آقای رئیس جمهور مطرح کرده است. سپنتا نیز بی آن که مستقیما بگوید کرزای او را درجریان جزئیات مذاکرات و پیام غیر مستقیم خامنه ای برای اوباما قرار داده است، با خنده پرسیده «این پیشنهادها موقت و برای عبور از انتخابات ریاست جمهوری است و یا حقیقتا آقای خامنه ای در سیاست هایش تجدید نظر کرده است؟» جلیلی که معمولا و تا حد جلوه کردن بصورت یک آدم خجالتی بسیار کم حرف است؛ لبخند زده و گفته: ببینیم سفر آقای کرزای به امریکا چه دستاوردی دارد!

جمعا سفر جلیلی به افغانستان یک روز و نیم طول کشید و علاوه بر کرزای و سپنتا، با مارشال فهیم معاون کرزای و مرد پر قدرت کابینه کرزای که در گذشته معاون احمد شاه مسعود بوده و همچنین وزیر خارجه کنونی زلمای رسول نیز ملاقات و گفتگو داشته است.

نامه یک دانشجو
در دانشگاه قم
جامعه شناسی شد شیعه شناسی

لیبی به خاک سیاه نشست، نوبت سوریه است
دامن ترکیه زیر درخت
سیب لیبی و گلابی سوریه

فیلم زندگی در سوریه
طرفداران احمدی نژاد، با خامنه ای
چنان رفتار خواهند کرد که جنبش سبز نکرد

بهزاد - ترکیه

اخیرا کانال تلویزیونی "روسیه 24" مستندی در مورد وقایع سوریه تهیه کرد و به بخشی از حوادث پرداخت که اغلب بنگاه های خبری خصوصا اروپایی و آمریکایی  یا کم و یا هیچ به آن نپرداخته اند. موضوع و هدف این مستند نشان دادن سیرت ارتجاعی و صورت خشونت گرای "ارتش آزاد سوریه" و هر آنچه  تحت عنوان این نام فعالیت می کند  می باشد.

این که دو روز قبل بشار اسد در سالن اپرای دمشق ضمن ابراز تشکر از جمهوری اسلامی و روسیه و چین چه ها گفت به اندازه فروپاشی اجتماعی سوریه حائز اهمیت نیست. همان گونه که برای حکامان و دست های پشت پرده در جمهوری اسلامی نیز نه مردم سوریه مهم هستند و نه حتا حاکمیت شخص بشار اسد.

نادیده گرفتن  نقش سرمایه جهانی در کودتای انتخاباتی 88 به همان اندازه خطاست که نادیده گرفتن آن دست ها در وقایع سوریه.

بشار اسد در تشخیص دوست و دشمن داخلی  دچار توهم و وقت کشی شد و در این شرایط بحرانی چنگ به ریسمانی انداخت که ارزش پول ملی اش به مراتب بیشتر از  پوند سوریه تقلیل یافته است.

(در ماه جولای سال 2010 یک دلار  آمریکا معادل 45 پوند سوریه بود و هم اکنون 71  پوند یعنی افزایش 60 درصدی . در همان سال یک دلار آمریکا معادل 13000 ریال ایران  بود و هم اکنون بیش از 35000 ریال. یعنی افزایش سیصد درصدی)  بنابر این در پی فروپاشی دولت بشار اسد جمهوری اسلامی (تو بخوان مردم ایران ) پنج برابر بیشتر خواهند باخت! و دقیقا به همین خاطر حمایت ایران از سوریه ظاهری است و نه باطنی.

جمهوری اسلامی هر چند (به ظاهر) سازش را به نفع دولت سوریه کوک کرده ولی شکی نیست که  بشار اسد را نیز در بارگاه سرمایه جهانی فدا خواهد کرد.

جمهوری اسلامی از خود "لولویی" ساخت و " میدان خوانی " می کند. شعارهای " ضد اسراییلی اش" به همانقدر پوچ است که شعارهای "طرفداری از سوریه اش".

سوریه را به همان دامی کشاند که زمانی عراق (و خود نیز) را به آن دام کشاند.
ولی ما در جبهه مردمی   دارای چنان نیرویی هستیم که در مقایسه با "بهار عربی" از توان بسار بیشتری برخوردار هستیم. و نامش "جنبش سبز و اصلاحات " است.

انتخابات سال 88 چهره دگرگونه خواهی مردم را به نمایش گذاشت و در عین حال منعکس کننده تمایلات ضد خشونتی ملت شد.

ملایمت رفتاری مردم همسو با منش ضد تشنج  سیاسی  رهبران جنبش قرار گرفت و بسان آینه ای منعکس کننده رفتار خشونت آمیز جناح "برنده" انتخابات گشت.

در صورتی که انتخابات ریاست جمهوری سال آینده صحنه نبرد حکام کنونی و اصلاح طلبان نباشد بی شک نیروهای فراقانونی و تشنج گرا را به میدان خواهد کشاند. با حذف و ممانعت از ورود اصلاح طلبان جاده طرفداران باند احمدی نژاد فراختر خواهد شد و آنچنان به جان یکدگر خواهند افتاد که آدم کش های سوریه در مقابلشان لنگ می اندازند.

توان درک خامنه ای در این زمینه بیش از آن که به هوشیاری سیاسی او مربوط باشد به وحشتش از موسوی بستگی دارد. وحشتی که چون کابوس او را رها نمی کند!

طرفداران موسوی و جنبش سبز جایی را به آتش نکشیدند چونکه مدافع روشی مسالمت آمیز بودند و هستند. ولی قشون احمدی نژاد با با نظام و خامنه ای چنین رفتاری خواهد داشت؟

دیدار با عبدالله نوری
انفعال جنبش اصلاحات
باید تبدیل به تهاجم

این جنبش بشود

سخنان مضحک مصباح یزدی
چرا اینقدر می ترسید:
اصطلاح طلبان فقط 5 تا 10 در صد رای دارند

گفتگو با "نوآم چامسکی"
امریکا- انگلیس و اسرائیل
سر مصری ها کلاه گذاشتند
و برای نابودی سوریه تفاهم دارند
هینترگروند ــ گزینش و ترجمه رضا نافعی

نگاهی کوتاه و سریع
به آمار بینندگان این عکس بیاندازید!

فیسبوک "محمد علی ابطحی" آهسته و با احتیاط فعال است. چنان آهسته که گربه شاخش نزند. فیلتر نیست و مراجعه کننده اش از داخل زیاد است. شاید یکی از انگیزه های فیلتر نشدن آن، موج پیام هائی باشد که ظاهرا بیشتر از خارج کشور علیه شرکت در انتخابات و حضور خاتمی در انتخابات آینده با تفسیرهای بسیار سطحی و احساساتی و گاه "نشانه دار!" در آن می نویسند. از نشانه دار منظور حکومتی است. به سر و وضع و آرایش پیام نویس ها کاری نباید داشت؛ زیرا از این مانورها حکومت زیاد در آستین دارد. نظرات و پیام هائی که مشوق انفعال و غیر سیاسی شدن جامعه است  و قدرت حاکم سخت بدان دل بسته است. سخنان وحشت زده مصباح یزدی را در همین شماره پیک نت که بخوانید، خود به خود "حجت" است بر ترسی که او از مردم سیاسی و اصلاح طلبان دارد.

عکس و چند خطی را که ابطحی درباره نمایشگاه نقاشی "هنگامه شهیدی" در فیسبوکش نوشته را عینا نقل می کنیم. توصیه می کنیم آقای مصباح یزدی نگاهی به آمار مراجعه کنندگان به این عکس بیاندازد تا حساب کار بیشتر دستش بیآید. تازه، این آمار نزدیک به دو هزار نفر فقط مربوط به یک عکس در یک فیسبوک است. آن هم فیسبوکی که نفسش را حکومت گرفته است. همین آمار و همین عکس و همین فیسبوک کافی نیست تا هم جناح راست و بیت رهبری و مصباح یزدی و بقیه حساب کار دستشان بیاید و هم خارج کشوری ها؟

 شرحی که ابطحی درباره عکس بالان نوشت:

«عصری رفتم نمایشگاه نقاشی خانم هنگامه شهیدی که در دوران مرخصی هایس از زندان ۶ ساله کشیده. به همتش و کارهایش آفرین باید گفت. خانم کروبی هم آمده بود دیدن نمایشگاه. کلی گپ زدیم. از همان جا عارم دیدار شیخ مان بود. خیلی سبلام رساندم شیخمان را که دلتنگش شده ام. گفت از طرف فیسبوکیا هم سلام برسونم. گفتم بهلللله.»

(خانم شهیدی که در این عکس میان ابطحی و خانم کروبی که دفتر نمایشگاه را امضاء می کند ایستاده، روزنامه نگار است و به جرم فعالیت در ستاد انتخاباتی شیخ مهدی کروبی در دادگاه کودتای 22 خرداد محاکمه و زندانی شد.)