بنده، همانطور که اطلاع دارید، در امور دیگری، غیر از امور
مذهبی شاغل هستم، اما بواسطه آن که روحانی زاده ام، با مجامع
روحانی در قم و تهران در تماس هستم. دیروز که خبر سفر آقای
خامنه ای به قم منتشر شد، لازم دانستم برایتان بنویسم که دو
هفته پیش، بمدت 10 روز در قم بودم و صحبت های زیادی از مجامع
روحانی شنیدم. اگر بخواهم در چند جمله این صحبت ها را خلاصه
کنم چنین است، که کار انتقاد از احمدی نژاد گذشته و اکثریت
روحانیون به منتقدان جدی آقای خامنه ای تبدیل شده اند. با
صراحت در دیدارهای خود، برخلاف گذشته مستقیما می گویند که
سیاست های آقای خامنه ای هم آبروی اسلام را برد و هم مملکت را
به نابودی کشاند. از فرماندهان سپاه بعنوان مشتی دزد و سرکوبگر
اسم می برند. یقین داریم که در سفر ایشان به قم، اکثریت مراجع
و روحانیون مطرح در قم با ایشان دیدار نکرده اند. آنها بکلی
خود را از حکومت و حتی شرکت در مراسم مذهبی کنار کشیده اند و
در آنها شرکت نمی کنند، چه رسد به این که مصاحبه و یا سخنرانی
کنند و یا حرف و نظری درباره انتخابات بزنند و یا بگویند.
یگانه روحانی فعال در قم آیت الله مصباح یزدی است که جز طلبه
های حقوق بگیر مدرسه اش نه مردم برایش تره خرد می کنند و نه
روحانیون. بسیار بد نام و منفور است. شاید از انگیزه های سفر
آقای خامنه ای به قم در ارتباط با همین وضعیت باشد. اما آنطور
که من اوضاع را از نزدیک دیدم، بسیار بعید میدانم این روحانیون
تن به دیدار و مصالحه با آقای خامنه ای بدهند، آن هم در موقعیت
بسیار ضعیف کنونی او و بهم ریختگی تقریبا کامل حاکمیت.
پیش از سفر به قم که به قصد عیادت از ابوی صورت گرفت، با
تعدادی از فرماندهان سپاه که سابقه دوران جنگ با هم را داریم
دیدار و صحبت داشتم. نظرات آنها را هم اگر بخواهم خلاصه کنم جز
این نیست، که بشدت از اوضاع ناراضی اند. تقریبا اکثریت آنها
منتقد جدی حمایت رهبر از احمدی نژاد اند. نمی توانم بگویم که
از مهندس موسوی و یا کروبی حمایت می کنند. خیر، اینطور نیست،
اما در باره هاشمی رفسنجانی نظرات آنها نسبت به گذشته بسیار
تغییر کرده است. او را کهنه سیاستمدار لقب داده اند و پیش بینی
هایش را تائید می کنند. تقریبا همین نظرات را از دهان چند تن
از فرماندهان سپاه که در قم با هم دیدار کردیم شنیدم.
من نکاتی را برایتان می نویسم که از دهان چند تن از فرماندهان
سپاه و نیروی انتظامی در تهران شنیدم. مسئولیت و موقعیت و اسم
آنها را برای اهمیت این نظرات برایتان می نویسم اما شما منتشر
نکنید.
ادامه
روز گذشته به نقل از یکی از نامه های
دریافتی، خبری را در باره رشته شیعه
شناسی، بجای جامعه شناسی در دانشگاه قم
منتشر کردیم. چند خواننده پیام هائی را در
زیر این مطلب نوشته بودند که اگر خیلی
منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم "خیلی
عجولانه" بود!
خوشبختانه یکی از دوستان این صفحه، از
طریق فیسبوک خود پاسخی بر پیام آن چند
دوست پیام نویس نوشت که زحمت ما را برای
توضیح بیشتر کم کرد. ما می خواستیم بنویسم
: اگر چیزی را اطلاع ندارید، این بی
اطلاعی شما دلیل عدم وجود آن چیز نیست!
بنابراین قبل از متهم کردن یک دوست و
نویسنده نامه ای به "دروغگوئی" بهتر نیست
حداقل کمی به خود زحمت داده و روی گوگل
کمی جستجو کنیم و پیامی بنویسم که روشنگر
باشد و نه مغشوش کننده موضوعی که مطرح شده
است؟
ما عین مطلب و پیام های زیر آن را بصورت
یک عکس در فیسبوک امروز منتشر می کنیم تا
بلکه سرعت عجله برخی ها را برای قضاوت
یکسویه بگیریم! دست همگی و از جمله، همه
پیام نویسان را می فشاریم.
سایت محترم پیک نت
-در
خصوص دو مطلب منتشر شده تحت عناوین "دفتر
حمل و نقل ترافیک شهرها نان و آب
قراردادها را در آنجا با هم می خورند!" و
"حمل و نقل نان و آبدار!" نکات زیر را
یادآوری می نماید:
اول، به علت اختلافات گسترده دستگاه ها و
جناح های مختلف سیاسی کشور، انگیزه و
پتانسیل فراوانی برای ایراد اتهاماتی از
این دست وجود دارد. مثلاً اختلاف شدید بین
شهرداری تهران و دولت باعث می شود که هر
یک از دو طرف دامنه مبارزه و تسویه حساب
های فیمابین را به محیط اینترنت و حتی
سایت های فیلتر شده ای مانند پیک نت
برساند.
دوم، به علت تعداد نسبتاً زیاد شرکت های
مهندسی مشاور و کمبود پروژه های موجود در
دستگاه های دولتی و شهرداری ها، بسیاری از
مهندسین مشاور قادر به انعقاد قرارداد
نشده و در این بحران اقتصادی شرایط دشورای
را تحمل می کنند و این امر خود انگیزه ای
است برای ابراز خشم و کینه به طرق مختلف و
از جمله ارسال چنین مطالبی برای سایت شما
و سایرین.
سوم، همچنین برخی خصومت های شخصی نیز ممکن
است عامل چنین برخوردهایی گردد.
چهارم،
در بدنه وزارتخانه ها و سازمان های دولتی
هنوز هم کارشناسان و کارمندان و حتی
مدیران شریفی حضور دارند و نفس مبارزه
سیاسی با حکومت، توجیه کننده هر روش و
منشی برای تخریب نمی باشد و نمی توان همه
را به یک چوب راند و تصور کرد که همه
کارکنان دولت دزد و چپاول گر می باشند.
مگر در مواردی که سند و مدرک معتبری وجود
داشته باشد.
با تشکر و تقدیم احترام مجدد
پیک نت: در ستون پیام ها و نامه ها،
مسئولیت با نویسندگان است و ما تنها در حد
ویراستاری نوشته ها، کوتاه کردن پیام ها و
برخی واژه ها که جنبه توهین داشته باشد و
یا برخی نام ها که مربوط به روابط شخصی
است دخالت می کنیم. طبیعیست
که پاسخ نامه ها و پیام ها را نیز مطابق
یک رسم و قانون رسانه ای منتشر می کنیم.
البته با رعایت همان اصولی که در انتشار
پیام های خوانندگان مراعات می کنیم. چنان
که نامه بالا توضیحی است در باره دو پیام
منتشر شده و ما برای انتشار آن هیچ
محدودیتی قائل نشدیم. البته، طبیعی است که
در میان پیام ها ممکن است مواردی که در
پاسخ بالا خواندید نیز وجود داشته باشد که
در فضای بسته مطبوعاتی و رسانه ای ایران
که محلی برای انعکاس درد دل مردم وجود
ندارد، این امر زیاد تعجب آور نیست.
اجازه بدهید این ستون بعنوان محلی برای
انعکاس پیام های دریافتی باقی بماند و از
همه نویسندگان پیام ها و پاسخ به پیام ها
تقاضا می کنیم با دقت و صحت کامل برای ما
نامه و پیام بنویسند و اصول یاد شده در
ویراستاری از جانب پیک نت را نیز مراعات
کنند.
نکاتی درباره
نامه های دریافتی
باسلام خدمت تمامي شما عزيزان و اميدوارم
كه هميشه خوش و خرم سبز باشيد.
من تقريبا" ده سال است كه سايت شما را
مطالعه ميكنم و بسيار متشكرم از زحمات شما
عزيزان و متاسفم كه از ايران هيچ راه حلي
براي پرداخت هزينه ماليT
هرچند كم نمي باشد.
يك انتقاد كوچك هم دارم ، بعضي از مطالب
ارسالي خوانندگان را با احتیاط منتشر كنيد
چون ممكن است نویسندگان آنها در بازي هاي
گروهي در گیر باشند. با آرزوي روزهاي بهتر
براي ايران و ايرانيهاي عزيز
پیک نت: از محبت و توجه شما سپاسگزاریم.
ای کاش آنها در خارج از کشورند و با همین
قدمت – کم یا بیش- پیک نت را می خوانند
این احساس مسئولیت شما را برای کمک به
انتشار پیک نت داشتند و حداقل، آبونمان
خود را پرداخت می کردند.
و اما در باره نامه ها.
ما هر نامه ای را منتشر نمی کنیم و برخی
از نامه ای که منتشر می شوند نیز
ویراستاری شده و برخی نکات حقوقی را در
نظر می گیریم. برای نمونه اسم و مشخصات
افراد متهم، یا مسائل و روابط فلان فرد با
فلان خانم و یا
....
نکته دیگر این که ما برای انتشار پاسخ
متقابل نیز خود را محدود نساخته ایم و
تاکنون بارها توضیح طرف مقابل و مورد
اتهام را نیز منتشر کرده ایم. خود همین
شیوه، بتدریج تمرینی می شود برای همه
کسانی که نامه و پیام می نویسند تا با
احساس مسئولیت بیشتر و دقیق تری دست به
قلم ببرند و این نخستین گام ها برای رفتن
به سوی مسئولیت پذیری اجتماعی است. ما
بسیار متاسفیم که مطبوعات و رسانه های
داخل کشور این مهم را یا درک نمی کنند و
یا حکومت اجازه آن را به آنها نمی دهد.
بالاخره تمرین دمکراسی و مسئولیت پذیری
اجتماعی از یکجا باید آغاز شود. این مهم
نیست که این و یا آن نامه صحت کامل ندارد،
مهم اینست که ما مسئولیت پذیر شویم.
نکته بسیار مهم تر نامه هائی است که حاوی
اخبار حکومتی و مهم است. در این زمینه ما
بسیار با دقت عمل می کنیم و حتی با ارسال
کننده خبر ارتباط نیز می گیریم تا از صحت
خبر مطمئن شویم.
اینجانبانجمعی از کارکنان زنشاغل در دانشگاه آزاداسلامی (واحدهای) استان
گیلان هستیم. بتازگی
در این استان قوانین
جدیدی وضع شده و
متاسفانه مسئولین به
ویژه ریاست دانشگاه نیز پاسخگو
نیست.
دلیل اجباربه استفاده از چادرتوسط خانم های کارمند چیست؟
البته این مورد در
مصاحبه ایشان با رسانه
ها اختیاری اعلام شده
ولی ما کارکنان تهدید
شده ایم که در صورت سرپیچی
به کمیته انضباطی معرفی
خواهیم شد.
این درحالی است که مدیران زن،
اساتید هیت علمی و حق
التدریس و همچنین
دانشجویان از این قانون
معاف هستند.
به چه دلیل
کارمندان، حق تدریس در
دانشگاه محل کار خود را
ندارند
؟
در شرایطی کهریاستدانشگاه با صدوربخشنامه ای موافقت خودرا با ادامه تحصیلکارمندان اعلام کرده و
حتی تخفیف شهریه
نیز در راستای تشویقکارمندان به ادامهتحصیل در نظر گرفته شده،این نوع ممنوعیتتدریس برای کارمندانیکه ارتقا علمی داشتهاند
آیا منافاتی بااهداف ریاست عالیدانشگاه ندارد؟
حمل و نقل
نان و آبدار!
با
سلام و آرزوی موفقیت در کار انتشار پیک
نت. من یکی از کارکنان دبیرخانه شورایعالی
حمل و نقل و ترافیک کشور در وزارت کشور
هستم. دبیر شورای مذکور آقای مجتبی شفیعی
از افراد حزب الهی نما است که فقط به
دنبال منافع شخصی خودش است و شایع است که
در طول بیش از 4 سال در سمت مذکور
میلیاردها تومان بابت مطالعات طرح جامع
ترافیکی شهرهای کشور اختلاس کرده و از
مهندسین مشاور رشوه گرفته است. ایشان که
از دانشجویان احمدی نژاد در دانشگاه علم و
صنعت است، با زد و بند با برخی دوستانش
اقدام به واگذاری پروژه های کلان به آنها
نموده و از این راه صدها میلیون تومان
رشوه گرفته است.
جای آدم خوب
در ج. اسلامی
گورستان است؟
سلام وخسته نباشید. درمورد پیمانکار
خوشنام اموزش وپرورش که خود را اتش زد
باید بگویم که او یکی ازپر کارترین و صادق
ترین پیمان کاران اموزش پرورش بود.در استان سیستان
وبلوجستان چندین مدرسه به نحومطلوبی ساخت.
چون کارش خوب بود نوسازی مدارس تهران برای
اجرای پروژه های خود او را به تهران برد
و درتهران و اطراف ان نیز پروژه ها ی
زیادی انجام داد وهمیشه از اداره
میلیونها تومان طلب کار بود. درسیستان و
بلوچستان افرادی او را ربودند و به پا
کستان بردند اما وقتی فهمیدند ادم خوبی
است رهایش کردند.