لغو سفر به مصر
از ترس ابوالهول دوم!

 هیاهوی سفر به قاهره، هیاهوئی پوچ و برای هیچ بود. اولین پرواز مستقیم از قاهره، پایتخت مصر به تهران، پایتخت ایران رسید و به گزارش خبرگزاری فارس اولین هواپیمای حامل 50 گردشگر ایرانی به مصر رفت. اما، انجام این دو پرواز، همه خبر نبود.

نخست این که پرواز تهران- قاهره اجازه فرود در فرودگاه قاهره را نداشت، زیرا مسافران آن تنها اجازه داشتند از اسوان و شرم الشیخ دیدن کنند و به همین دلیل پرواز تهران به جای قاهره در شهر اسوان به زمین نشست. بنابراین، توری که انجام شده "تور اسوان" بود نه تور مصر و قاهره! آن 50 گردشگری هم که با پرواز اسوان به مصر رفتند، اقوام مقامات امنیتی و فرماندهان سپاه بودند که در میان آنها مامورانی نیز جاسازی شده بودند و به همین دلیل دولت مصر از رفتن آنها به اماکن و شهرهای مذهبی جلوگیری کرد.

در تهران، حتی پرواز عده زیادی از همین وابستگان به حکومت که ثبت نام کرده و پول پرداخت کرده بودند را هم لغو کردند و در روز پرواز دوم به مصر، به این عده اطلاع داده شد که برای باز پس گرفتن پول خود پرسش نامه "لغو سفر" را پر کنند تا پول پرداختی به حسابشان واریز شود!

اما خنده دار ترین بخش این جنجال، کشاکش توام با تنشی بود که در راس سازمان گردشگری و درحاشیه جلسه دولت پیش آمد. دولت موافق سفرها بود اما به گفته یکی از مقامات و نزدیکان مشائی و احمدی نژاد، "سرلشگر بوفالو" دستور لغو ادامه سفرها را داده است. ( با همین اصطلاح و در اشاره به سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد نیروهای مسلح). دولتی ها به سپاهی ها گفته اند که مردم می خواهند بروند قاهره تا بروند "ابوالهول" را ببینند. و آنها پاسخ داده اند «چه کسی تضمین می کند که سر قبر آن یکی ابوالهول (قبر شاه) نروند؟

دولتی ها در پاسخ مدعی شده اند که دولت مصر خودش هم مخالف رفتن ایرانی ها به مسجد الرفاهی است! زیرا بیم دارد که عوامل امنیتی ج. اسلامی در آنجا دست به تخریب و خرابکاری بزنند، بنابراین دلیلی ندارد که ما نگران باشیم. اما مخالفان گفته اند تضمینی نیست و فعلا سفر بی سفر!

مصاحبه هاشمی رفسنجانی بمناسبت سالگرد رفراندم نظام
مردم معترض انتخابات 88
برانداز نبودند، اصلاحات می خواستند!

از سوی پلیس "فتا" وابسته به سپاه
دستورات کنترل امنیتی
به دفاتر خدمات اینترنتی ابلاغ شد

چاره ای کنیم برای نجات
2500 سال تمدن ایران

 این سنگ نوشته‌ها مربوط به سد باستانی "قنطره" در بوشهر است که به گزارش خبرگزاری مهر، به علت بی توجهی مسئولان سابق میراث فرهنگی در زیر خاک مدفون شده و یا از آنها بعنوان سنگ‌ لاشه در ساماندهی رودخانه مند و ساخت دیوار حفاظتی این رودخانه و یا در ساختمان سازی از آن استفاده شده است.

این سنگ ها که به شکل مکعب مستطیل در ابعاد یک متر در ۴۵ تا ۷۰ سانتی متر است بر اثر سیل سال ۶۵ و تخریب بقایای این سد باستانی در حاشیه رودخانه “مند” پراکنده شدند و یا زیر گل و لای مدفون شدند.

سنگ هائی که نشانگر تمدنی باستانی در بخش شنبه و طسوج شهرستان دشتی در بوشهر است و علایمی روی سطح عرضی آنها وجود دارد که پرفسور "ایرج نبی پور" محقق و پژوهشگر بوشهری معتقد است الفبای خلیج فارس شمالی است. تاکنون ۳۲ حرف از این مجموعه الفبایی یافت شده است این سنگ نوشته‌ها در سال ۸۶ کشف شد.

مجموع الفبای کنده کاری شده شبیه الفبای فنیقی است. مجموعه الفبایی سد باستانی قنطره که با توجه به نوع سازه و طراحی و ساخت این سد باید قدمتی بین دو هزار و ۵۰۰ تا سه‌هزار سال داشته باشد مربوط به عهد هخامنشیان و یا اواخر عصر مادهاست.

ازاین مجموعه سنگ ها که نقوش و الفبا روی آنها وجود دارد اکنون تنها تعداد اندکی سالم مانده و قابل مشاهده است.

خرامان می رود، اما به موقع می رسد!

12 فروردین 1392. فرار از راهبندان های زمینی در جاده هراز و پناه بردن به جاده فیروزکوه. اتفاقا به نزدیک پل "ورسک" که رسیدیم، قطار تهران مازندران سلانه سلانه از روی پل عبور می کرد. چند عکس به نیت انتشار در پیک نت گرفتم. ای کاش می شد با اتومبیل، حتی سلانه سلانه و بی دلهره راهبندان های دیوانه کننده و تاخیرها و حوادث در کمین، از شمال بازگشت به تهران و یا از تهران رفت به شمال. و باز، ای کاش این خط آهن را گسترش می دادند، قطارهایش را بیشتر و مجهز تر می کردند، خط ریل هایش را مدرن می کردند و از قائم شهر به طرف ساری و لاهیجان و رشت و آستارا هم آن را ادامه میدادند تا بلکه از بار جاده های شمال کاسته شود و مردم با خیال راحت سوار بر قطار بروند شمال و بازگردند به سر زندگی شان. با این همه پول و درآمد نفت که هم شاه داشت و هم جمهوری اسلامی، چرا چنین نکردند و نمی کنند؟ یک کسی پاسخ بدهد؟