روحانی در ماههای
پایانی سال 96 دو
برگ برنده روی
میزی که مخالفان
او با کارت های
خودشان پشت آن
نشسته اند رو
کرده است:
1- علنی کردن
بودجه 97 و ردیف
17 آن که نفس
نهادهای غیر
پاسخگو اما بودجه
خوار را گرفت و
متعاقب آن اعلام
اجبار در پرداخت
مالیات از سوی
همه نهادهای
انتصابی مانند
آستانقدس و بنیاد
مستضعفان ... و
بالاخره بازپس
گیری شرکت های
خصولتی شده از
ارگان های نظامی
(ارتش و سپاه) و
خصوصی سازی واقعی
بخشی از آن و
احتمالا در
اختیار دولت
نگهداشتن بعضی
دیگر از آنها.
2- اعلام ضرورت
همه پرسی در باره
مهم ترین مسائل
مملکت که بر سر
آن اختلاف در
حاکمیت وجود
دارد. از آنجا که
مخالف و موافق
خود را سخنگوی
مردم اعلام می
کنند، روحانی
ساده ترین
پیشنهاد را برای
تعیین تکلیف و
اجرای نظر مردم
مطرح کرد. آن هم
در روز مراسم
سالگرد انقلاب 57
و سپس در یک
توئیت کوتاه و یک
جمله ای.
همانقدر که علنی
کردن بودجه 97 و
ردیف 17 آن واکنش
مخالفان دولت و
مافیای قدرت را
در جمهوری اسلامی
بدنبال آورد،
پیشنهاد همه پرسی
نیز با واکنش
همان مخالفان و
همان باندهای
مافیائی روبرو
شده است. صدا و
سیما و مطبوعات
وابسته به
مخالفان و
باندهای مافیائی
از فردای 22 بهمن
و با دیدن واکنش
مثبت مردم نسبت
به پیشنهاد
روحانی بلافاصله
دست به کار شده و
مقالات و اظهار
نظرهای مخالفت با
همه پرسی را
پیاپی منتشر کرده
و می کنند. این
اظهار نظرها و
مخالفت ها را می
توانید در گزیده
اخبار سیاسی
امروز پیک نت
دنبال کنید. مردم
و ملت شده اند
گوشت قربانی و هر
نهاد و هر کس که
تریبون حکومتی را
دراختیار دارد
خود را صاحب همه
این گوشت قربانی
میداند و بنام آن
حرف می زند. در
چنین شرایطی،
بهترین پیشنهاد و
راه حل همان است
که روحانی مطرح
کرده: همه پرسی!
این همه پرسی می
تواند درباره یک
یا دو موضوع مشخص
نباشد، بلکه
درباره یک برنامه
کوتاه غیر شعاری
و غیر آلوده به
پرگوئی های رایج
در جمهوری اسلامی
باشد و شامل مهم
ترین جهت گیری
های اقتصادی و
اجتماعی و سیاسی
و نظر مثبت و
منفی مردم درباره
آن خواسته شود! |