هر خبر و
رویداد
مهمی
وقتی در
کنار
برخی
خبرهای
مرتبط
قرار می
گیرد
معنای
واقعی
خود را
پیدا می
کند.
ماجرای
حمله
موشکی-
پهپادی
به
تاسیسات
نفتی
عربستان
از جمله
این
خبرها و
رویدادهاست.
این که
حوثی های
یمن به
تاسیسات
نفتی
عربستان
حمله
موشکی
کردند و
یا از
داخل
ایران
چنین
اقدامی
صورت
گرفت تا
در کنار
چند خبر
زیر قرار
داده
نشود
قابل
تفسیر
نیست.
عربستان
قرار
بوده در
همین
هفته پنج
در صد
شرکت
آرامکو
را که
چند صد
میلیارد
ارزش
دارد
برای
اجرای
برخی از
طرح های
آبادانی
و
گردشگری
وغیره
بفروشد.
در
امریکا
از سوی
مشاور
ترامپ
اعلام شد
که این
کشور
آماده
است برای
جبران
حمله به
تاسیسات
نفتی
عربستان
و کاهش
صدور نفت
این
کشور،
فورا
ذخائر
استراتژیک
انرژی
امریکا
را
جانشین
آن کند.
تولید
روزانه
نفت در
آمریکا
به بیش
از ده
میلیون
بشکه
رسیده و
حمله
موشکی –
پهپادی
به
تاسیسات
نفتی
عربستان
کار
امریکا
برای
یافتن
مشتری را
آسان کرد
.
این حمله
چه از
سوی
ایران
انجام
شده باشد
و چه از
سوی حوثی
های یمن،
فعلا
نتیجه اش
همین است
که در
بالا
خواندید
و نتیجه
سیاسی اش
تیرگی
دوباره
روابط
ایران و
عربستان
که در
هفته های
اخیر
نشانه
هائی از
بهبود آن
منتشر
شده بود.
همچنان
که با
رفتن
بولتون
از کاخ
سفید
زمزمه
کاهش
تحریم
های
امریکا
علیه
ایران و
نوعی
تفاهم
میان
امریکا و
ایران
شروع شده
بود و
نخست
وزیر
اسرائیل
بشدت
نگران آن
بود.
آنچنان
نگران که
شتابزده
و در
آستانه
انتخابات
اسرائیل
خود را
به مسکو
رساند تا
بلکه
دیدار با
پوتین
زمینه
جلب یک و
نیم
میلیون
رای
یهودیان
روسی که
به
اسرائیل
مهاجرت
کرده اند
بدست
آورد. او
برای این
دیدار
حاضر شد
3 ساعت
انتظار
بکشد!
شاید در
میان
فرماندهان
سپاه و
در بیت
رهبری
این حمله
بعنوان
چنگ و
دندان
نشان
دادن به
کسانی که
نفت خود
را می
فروشند
اما مانع
فروش نفت
ایران می
شوند
ارزیابی
شود که
در باره
نتیجه
چنین
ارزیابی
فعلا نمی
توان
قضاوت
کرد.
همچنان
که طرح
خطرناک
حمله
تلافی
جویانه
به
تاسیسات
نفتی
ایران را
نمی توان
نادیده
گرفت که
دراین
باره نیز
باید
اندکی
صبر و
حوصله
داشت.
بهرحال
نفوذ در
ارگان
های
نظامی و
امنیتی
جمهوری
اسلامی
امر
پنهانی
نیست و
به همین
دلیل از
توطئه
نباید
غافل
ماند. |