روز گذشته خبر مربوط
به نامه 37 صفحه ای
محمد خاتمی برای رهبر
جمهوری اسلامی منتشر
شد. نامه ای که
محتوای آن تحلیل
اوضاع بغرنج ایران،
همراه با راهکارهائی
برای عبور نظام از
شرایط بحرانی کنونی
است. گویا در این
نامه که متن آن منتشر
نشده، خاتمی از علی
خامنه ای خواسته تا
برای رفع مشکلات کشور
قدم پیش بگذارد.
تقریبا همان مضمون و
پیشنهادی که در آغاز
سالی که به پایان
نزدیک شده از سوی آیت
الله خوئینی ها برای
علی خامنه ای نوشته و
منتشر شد. خوئینی ها
در نامه خود از رهبر
جمهوری اسلامی خواسته
بود در سیاست های 30
سال گذشته تجدید نظر
کند زیرا ادامه حیات
نظام با روش 30 سال
گذشته ممکن نیست.
درباره نامه خاتمی
نیز گفته می شود که
وی با تاکید بر
وفاداری اصلاح طلبان
به انقلاب و نظام
جمهوری اسلامی و شخص
رهبری، نوشته که "من
دغدغههایم را مطرح
کرده ام.”
هاشمی رفسنجانی در
سال آخر حیات آیت
الله خمینی برای وی
نامه ای نوشته و
خواهان حل 6 مسئله در
زمان حیات او شده و
تاکید کرده بود که پس
از او کسی قادر به حل
این 6 مسئله نخواهد
بود.
از جمله پایان جنگ با
عراق، مذاکره و حل
رابطه با امریکا،
تعیین تکلیف زندانیان
مجاهدین خلق که زیر
حکم اعدام هستند،
تعیین رهبر جانشین و
دو مسئله دیگری که
تاکنون اشاره ای به
آنها نشده و هاشمی
نیز در خاطرات خود
متن نامه را منتشر
نکرده است.
خاتمی ظاهرا به سبک
هاشمی رفسنجانی و
شاید با اطلاع از
تشدید بیماری رهبر
جمهوری اسلامی خطاب
به وی نامه نوشته و
گویا خواهان حل مسئله
رابطه با امریکا،
خاتمه حصر و نگرانی
از عدم شرکت مردم در
انتخابات 1400 در
صورت برگزار شدن آن
به سبک مجلس یازدهم
شده و تاکید کرده
است: "این مسائل در
دوره کنونی باید حل
شود، زیرا اگر این
مسائل به صورت حل
نشده به آینده موکول
شود، مشکلات سختی
برای جمهوری اسلامی
به جا خواهد گذاشت."
پس از انتشار خبر این
نامه، دفتر وی
اطلاعیه ای با هدف
توضیح منتشر کرد و در
آن تاکید کرد:
«آنچه پیرامون ارسال
نامه جناب آقای سید
محمد خاتمی به رهبری
معظم انقلاب در
رسانهها منتشر شده
است، تنها گمانه زنی
رسانهای است. همه
کسانی که به کشور و
مردم و انقلاب
میاندیشند، نسبت به
سرنوشت میهن اسلامی و
ملت و نیز اصلاح امور
دغدغه دارند.
جناب آقای خاتمی نیز
از جمله هرجا و هر
مناسبتی اقتضاء کند
دغدغههای خود را
عملاً به دور از
تبلیغات دنبال می
کنند؛ ولی آنچه به
این مقدار راجع به
محتوای نامه بیان
میشود ناشی از
حدسیات و گمانهزنی
است»
۹
اسفندماه ١٣٩٩
این توضیح نه تنها در
تکذیب نامه مورد بحث
نیست، بلکه به نوعی
در تائید آن نیز هست.
|