در جمهوری اسلامی
هستند چهره هائی که
در دوران کهولت، بخش
اندکی از آنچه را که
در جوانی باید می
گفتند ، تازه یادشان
می آید که باید قبل
از رفتن ابدی بگویند.
حبیب الله عسگراولادی
دبیرکل و پدر خوانده
حزب موتلفه اسلامی در
ماه های پایانی عمر
خود گفت: «من باید آن
دنیا پاسخگو باشم.
نمی توانم اینجا
نگویم که موسوی فتنه
گر نیست و بعد از این
دنیا بروم.» با این
اظهار نظر بقایای
رهبری موتلفه اسلامی
رو ترش کردند، اما
بیش از این نتوانستند
علیه او کاری بکنند.
شاید هم فرصتش را
نیافتند، زیرا
عسگراولادی که وزیر
بازرگانی دولت
میرحسین موسوی بود
اندک زمانی پس از آن
اظهار نظر فوت کرد.
هاشمی رفسنجانی نیز
نمونه دیگری بود. او
از سال 88 به بعد
اندک اندک دهان به
واقعیات گشود و به
همان نسبت نیز مغضوب
شد. رهبر جمهوری
اسلامی در پیام
تسلیتی که بمناسبت
استخر مرگ شدن او
منتشر کرد همین نکته
را در این جمله گفت:
«هاشمی با ما بود،
اما کم کم دور شد».
او راست گفت، هاشمی
کم کم از گذشته خود
دور شد.
هاشمی طباء نیز
(مانند مرتضی نبودی
که در همین شماره پیک
نت خلاصه مصاحبه اش
را می خوانید) از
دولتمردان قدیمی
جمهوری اسلامی است،
که از سال 96 به بعد،
یعنی پس از شرکت در
انتخابات ریاست
جمهوری، بتدریج دهان
به واقعیات گشود. در
تازه ترین اظهار
نظرش، درباره شعار
مرگ بر روحانی و مرگ
بر جهانگیری در جریان
سفر جهانگیری به جنوب
گفت:
به رغم رد طرح شفافیت
آرای نمایندگان مجلس
در کمتر از
۲
هفته قبل، روز گذشته
محمدباقر قالیباف
رئیس مجلس شورای
اسلامی خبر داد که
این طرح در هفته جاری
در دستور کار مجلس
است تا مجدداً بررسی
شود. پیش از این
مدافعان و طراحان
اولیه طرح خبر داده
بودند که با جمعآوری
۵۰
امضاء دوباره طرح را
تحویل هیاترئیسه
مجلس دادهاند. جبهه
پایداری نیز روز بعد
از عدم توفیق این طرح
در صحن مجلس در
بیانیهای ضمن ابراز
تاسف از این مساله
خواستار بررسی دوباره
موضوع شد.
(انگیزه نهائی این
طرح ترساندن
نمایندگان از علنی
کردن رای آنها و در
نتیجه همراهی اجباری
آنها با طرح هائی است
که بنام "قدرت" در
مجلس مطرح می شود-
پیک نت)
هاشمیطبا، درباره
اصل و محتوای طرح
شفافیت آرای
نمایندگان گفت: اگر
قرار است شفافیت
درباره رأی و تصمیمات
باشد، باید همه این
شفافیت را داشته
باشند و مساله تنها
به رأی نماینده در
مجلس محدود نشود. به
عنوان مثال شورای
نگهبان و تشخیص مصلحت
هم باید در زمینه
آرای خود شفاف عمل
کنند. از سویی این
طرح استقلال رأی
نمایندگان را از بین
میبرد، یک ایراد
عمده دیگر در این طرح
این است که مبنای
تصمیمگیری نماینده
برای رأی دادن یا
ندادن به طرح، منفعت
یا تهدید و تطمیع
میشود؛ یعنی باید
تابع نظر گروههایی
باشند که یا نماینده
را تهدید و یا تطمیع
میکنند.
آنها که روی تصویب
این طرح پافشاری می
کنند ظاهراً
جریانهائی هستند که
رهبری گروههای فشار
را در دست دارند.
اخیراً که آقای
جهانگیری به سفری
رفته بود در تجمعات
گروهی بیسیم به دست
به دولت و رئیسجمهور
ناسزا میگفتند؛
اینها مردم نیستند
اینها وابسته به گروه
های خاص سیاسی هستند. |