نامه آیت الله خوئینی ها به رهبر جمهوری
اسلامی را بیش از همه آنهائی بر نتابیده
اند که سهم اصلی را در نابودی اهداف و
آرمان های واقعی انقلاب 57 و غوطه ور کردن
جامعه در بحران کنونی داشته اند. آنها که
چادر سیاه را از اهداف انقلاب 57 اعلام
کرده و گویندگان زن سیما و نمایندگان مجلس
را به خاله سوسکه تبدیل کرده اند. آنها که
مجلس شورا و مجلس خبرگان را بکلی از هویت
تهی کرده اند. آنها که سانسور را در تمام
عرصه های هنری و اجتماعی جامعه حاکم کرده
اند. آنها که میرحسین موسوی را در خانه اش
حبس کرده اند. آنها که یک فرد خُل و چل
بنام احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند تا
آیت الله مقوائی خمینی را در سالگرد ورود
او به ایران در فرودگاه مهرآباد به نمایش
بگذارد. آنها که مملکت را تسلیم تجار
کردند، آنها که مصباح یزدی را ستودند و
بودجه میلیاردی دراختیارش گذاشتند تا روح
شیخ محمود حلبی بنبانگذار حجتیه را در
کالبد نظام بدمد! آنها که لواسان ساختند،
آنها که مجوز تاسیس دهها بانک و موسسه
اعتباری را در دولت احمدی نژاد صادر
کردند، آنها که گفتند با پول نفت
را
هرچه در ایران تولید می شود ارزان تر از
تولید داخل از خارج وارد می کنیم و چنین
کردند و تولید ملی را نابود کردند. آنها
که زندانها را از سیاسیون و غیر سیاسیون
پر کردند. این سیاهه را نقطه پایانی نیست!
توان و تولید نظامی در ایران دستآوردی است
که هیچ ایرانی میهن دوستی منکر آن نیست،
اما سیاهه ای که گوشه ای از آن را بر
شمردیم و نارضائی وسیع مردم مگر انکار
شدنی است؟ قدرت نظامی نان و آب و مسکن و
کار نمی شود. مسئله اصلی اینست و تضاد
نهفته در کل نظام جمهوری اسلامی نیز
همینجاست!
آنها که نامه خوئینی ها را برنتابیده اند،
بیمناک راه افتادن آب به لانه مورچگان
هستند، والا نامه او که بسیار هم محترمانه
خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته شده،
اشاره به همان چیزهائی دارد که حتی خود
منتقدان نیز شاهد آن هستند و رهبر جمهوری
اسلامی نیز بیمناک از سرانجام این نارضائی
و انفجار خشمی بسیار وسیع تر و خشن تر از
دو شورش دیماه 96 و آبانماه 97 آرایش
نظامی – امنیتی جدیدی را برای تهران مشغول
است و انتصاب سردار "نجات" بعنوان جانشین
"قرارگاه ثارالله" از این جمله تدابیر
است. بنابراین، بحران انکار ناپذیر است و
آنچه در نامه خوئینی ها به آن اشاره شده
گوشه ای از همین بحران انکار ناپذیر است.
اگر سیاست های سه دهه گذشته نظام که آقای
خامنه ای سهم اصلی را در آن داشته درست
بود که کار به بحران کنونی نمی کشید.
اردشیر زاهدی وزیر خارجه و داماد شاه در
یکی از مصاحبه هائی که اخیرا رسانه ای می
کند جمله ای را بر زبان آورده که سلطنت
طلب ها را علیه خود شوراند، اما واقعیت را
گفت. او گفت «اگر ایرادی نداشتیم که
انقلاب نمی شد!». حالا نیز به جای تاختن
به نامه خوئینی ها باید گفت «اگر سیاست
های سه دهه گذشته ایرادی نداشت که کار به
بحران همه جانبه کنونی نمی کشید!»
ما این جمله کوتاه از یادداشت آیت الله
هاشم زاده هریسی عضو مجلس خبرگان در باره
نامه خوئینی ها که در روزنامه اعتماد
منتشر شد را نشانه ای از تائید محتوای
نامه خوئینی ها در میان اندک واقع بین های
درون نظام می بینیم. او نوشته است:
«اینجانب بنا ندارم له یا علیه این نامه
موضعی اتخاذ نمایم. حفظ نظام به آن نیست
که کسی در آن باقی نماند. ما همه در خوبی
و بدی این نظام سهیم هستیم و از اینرو از
همه درخواست میکنم که بیاییم طرحی نو
دراندازیم و باور کنیم با محکوم کردن چپ و
راست راه به جایی نمیبریم.» |