دولت ها، در
جمهوری اسلامی
صفر کیلومتر می
آیند و با افزوده
شدن چند صفر به
پول ملی میروند و
جا را برای دولت
بعدی خالی می
کنند. تاکنون هیچ
دولتی در جمهوری
اسلامی بر سر کار
نیآمده که حداقل
چند هفته قبل از
انتخابات یک
برنامه مسنجم
اقتصادی- سیاسی و
اجتماعی به مردم
ارائه بدهد و از
آنها بخواهد برای
اجرای این برنامه
به فلان نامزد
انتخاباتی رای
بدهند. از دولت
میرحسین موسوی که
گرفتار جنگ ایران
و عراق شد، تا
دولت رئیسی که با
منجنیق سه ضلعی
شورای نگهبان،
بیت رهبری و سپاه
از صندوق های رای
بیرون کشیده شد و
مقیم کاخ ریاست
جمهوری شد.
معمولا هر رئیس
جمهوری در چهار
سال اول مشغول
مانور بین مراکز
قدرت و جاسازی
یاران خود در
ارگان های دولتی
می شود و در چهار
سال دوم درگیر
اختلاف نظرها و
رقابت ها و
سرانجام نیز
میدان را برای
نفر بعدی خالی می
کند. این سرنوشت،
شامل حال ابراهیم
رئیسی نیز خواهد
شد، البته اگر
کارش به دور دوم
بکشد. بسیار پرت
از اوضاع ایران و
دولتمداری است و
اصلا اینکاره
نیست. فعلا، هرجا
گیر می کند که
زیاد هم پیش می
آید، امور را پاس
می دهد به "مخبر"
معاون اولش و
خودش همچنان در
دایره حرف های
پوچ و بی سر و ته
همراه با تپق های
پیاپی در سخنرانی
ها، ادامه راه
میدهد. همین هفته
در جلسه شورای
عالی اشتغال شرکت
و سخنرانی کرد.
گفت "باید یک
جنبش ایجاد شغل
راه انداخت!" او
به سبک احمدی
نژاد که درباره
سفرهای استانی و
دریافت نامه های
مردم سخن میگفت،
در همین جلسه
گفت: "بیشترین
مراجعات مردمی به
من، بویژه در
سفرهای استانی
درخواست شغل است.
ایجاد اشتغال از
مسایل اولویتدار
دولت است و از
همه وزرا و بویژه
وزیر تعاون، کار
و رفاه اجتماعی،
انتظار جدی دارم
که ایجاد اشتغال
را در اولویت
دستور کارهای خود
قرار دهند."
بعید است در عقب
مانده ترین کشور
افریقائی هم رئیس
دولت و یا رئیس
جمهور خواهان
"جنبش ایجاد شغل"
شود. شغل بر
مبنای کدام
برنامه اقتصادی؟
کدام سمت گیری
اقتصادی، حمایت
از کدام بخش
اقتصادی؟
مملکتی که 40 سال
است روی شاخ
سرمایه داری
تجاری (که حالا
نظامی هم شده) می
چرخد و بی سابقه
ترین تضاد و
اختلاف طبقاتی را
در ایران بوجود
آورده، اگر
میتوانست شغل
بوجود آورد که تا
حالا بوجود آورده
بود. تجار قرار
است شغل بوجود
آورند؟ تولید
قرار است شغل
بوجود آورد؟
دراینصورت سهم
تولید وتولید
کننده در ساختار
حکومتی چیست؟
نمایندگان تولید
کنندگان در حکومت
کیستند؟ سمت گیری
تولیدی، نهادها و
قوانین تولیدی را
نیاز دارد. کجاست
سندیکاها و
قوانین کار که دو
بازوی اجرائی و
حامی تولیدند. از
دو تا 6 ماه حقوق
تقریبا تمام
واحدهای تولیدی
پرداخت نشده است.
قرار است نهضت
کارگران معترض و
اعتصابی و فقر
زده راه اندازی
شود؟
دولت بی برنامه
یعنی همین. والا
اگر برنامه ای در
کار بود، - حتی
بر مبنای شعاری
که رهبر جمهوری
اسلامی برای
تولید داده و
میدهد- باید
اعلام می شد که
کدام اقلام
واردات و صادرات
از دست بخش خصوصی
گرفته شده و به
دولت واگذار
میشد، لیست
کارخانه هایی که
خصوصی سازی شده و
نابود شده اند و
باید برای احیاء
و جان تازه، به
مدیریت تعاونی
های کارگری و
کارفرمائی سپرده
شوند اعلام می
شد. دولت مبتکر
به رسمیت شناخت و
گفتگو با شوراهای
کارگری می شد و
نهضت واقعی تولید
شکل می گرفت. جلب
سرمایه های داخلی
و خارجی برای
ایجاد خطوط تولید
داخلی آغاز می
شد.
هیچکدام اینها
دربرنامه دولت
نیست و اساسا
دولت برنامه ای
ندارد. فعلا با
شعار امروز را به
فردا می رساند.
نه دولت و نه
رهبر جرات پا
گذاشتن روی "دمَ"
تجار محترم را
ندارند. تجار
محترمی که حالا
مافیاهای محترم و
تفنگ بدوش هم شده
اند. این مار که
حالا افعی شده و
سر از لواسان ها
و "مال" ها
وامپراطوری های
اقتصادی در
آورده، در همان
سالهای اول اعلام
جمهوری اسلامی از
لانه بیرون آمد و
با چند نیش به
آیت الله خمینی،
مسیر قانون اساسی
را با اعلام توقف
مهم ترین بندهای
اقتصادی آن در
باره زمین و
تجارت خارجی عوض
کرد و شد آنچه
امروز شاهدیم.
مرد میدان می
خواهد تا بتواند
با بسیج مردم و
جلب حمایت آنها،
مسیر رفته را باز
گرداند. چنین عزم
و توان و اراده
ای در مجموع
حاکمیت کنونی
وجود ندارد. بازی
های موقت و سرگرم
کننده "مبارزه با
فساد" از جمله
سرگرمی هائی است
که شاه هم با جار
و جنجالی که هدف
از آن در خواب
نگهداشتن مردم
بود چند بار به
آنها متوسل شد.
از جمله هیاتی که
به سرپرستی
ارتشبد فردوست و
رئیس دفترش تشکیل
داد و هر شب گزاش
آن را در
تلویزیون ملی
ایران میدادند و
یا در زمان علی
امینی با شعار
مبارزه با فساد و
دزدی راه انداخته
شد و پس از به
زندان افتادن چند
نظامی و سرمایه
دار در هر دو
دوره این بادکنک
هم بادش در آسمان
ایران خالی شد.
بادکنک "نهضت
ایجاد شغل" و
"نهضت تولید" هم
در آسمان جمهوری
اسلامی خواهد
ترکید، چرا که
شعار است و نه
عمل. عمل بسیج
نیرو و تغییر
ساختار اقتصادی
می خواهد. |