در روسیه
پیش بینی
حوادثی
می شود
که بی
ارتباط
با ایران
نیست.
حوادثی
که از آن
بوی
تقابل
های اتمی
امریکا و
روسیه به
مشام می
رسد.
ترامپ که
وعده
پایان
جنگ
اوکراین
را می
داد،
حالا به
موتور
تقویت
کننده
این جنگ
تبدیل
شده است.
ترامپی
که می
خواست از
ناتو
خارج
شود،
حالا
اروپا را
به
گروگان
گرفته و
در ناتو
می ماند.
ترامپی
که فکر
می کرد
با
ترفندهای
تعرفه ها
خواهد
توانست
چین و
روسیه را
از هم
جدا کند
و بریکس
و
شانگهای
را فاقد
توان و
هویت کند
و ترامپی
که
مذاکرات
با ایران
را تبدیل
به جنگ
با ایران
کرد،
حالا به
این
نتیجه
رسیده که
نقشه
هایش
برای چین
و روسیه
و ایران
و حتی
هند می
رود که
نقش بر
آب شود.
نه چین و
روسیه از
هم جدا
شدنی اند
و نه
ایران
دیگر
تجربه
تلخ تعلل
در پیوند
سریع با
روسیه و
چین را
تکرار
خواهد
کرد.
بنابراین،
سیاست
های
اقتصادی
می رود
تا به
سیاست
های جنگی
تبدیل
شود.
اسرائیل
و امریکا
که تصور
کرده
بودند با
جنگ ۱۲
روزه و
بمباران
پایگاه
های
نظامی و
اتمی و
کشتن
ارشدترین
فرماندهان
نظامی،
ایران را
به سینه
دیوار
چسبانده
اند،
حالا به
این
نتیجه
رسیده
اند که
آن ۱۲
روز،
بزرگترین
درس را
به ایران
داد و آن
درس
"تسلیم"
نیست،
بلکه
جبران
ضعف های
نظامی و
سیاسی
گذشته
است.
سادگی
است اگر
تصور شود
که
امریکا و
اسرائیل
به این
نتیجه
نرسیده
اند که
آسمان
ایران
بزودی
بسته
خواهد شد
و قدرت
مقابله
نظامی
ایران با
اتکا به
سامانه
های چینی
و روسی و
بویژه
جنگنده
های روسی
و چینی
دیگر آن
فضای باز
و مقابله
شتابزده
نیست.
آنها خوب
فهمیده
اند که
به ایران
نباید
زمان
بدهند و
ایران
نیز می
داند که
باید
برای
تکمیل
قدرت
بازدارندگی
خود و
تغییرات
در
ساختار
نظامی و
سیاسی و
حکومتی
کشور
نیاز به
زمان
دارند.
بنابراین،
امریکا و
اسرائیل
می
خواهند
این فرصت
را به
ایران
ندهند و
بقول
معروف آب
را از
همان
سرچشمه
خشک
کنند،
پیش از
آنکه
دیگر
فرصتی
باقی
نمانده
باشد.
چنگ و
دندانی
که ترامپ
اکنون و
شتابزده
به روسیه
نشان
میدهد و
حتی ان
را تهدید
اتمی از
طریق
زیردریائی
هایش می
کند و
تهدید
حمله
نظامی
دوباره و
پرقدرت
تر از
جنگ ۱۲
روزه را
متوجه
ایران
کرده،
نتیجه
همین بر
آوردها و
آینده
بینی های
ترامپ و
محافلی
است که
او را
حمایت و
رهبری می
کنند. در
این میان
سه گزینه
در برابر
ایران
است:
۱- تسلیم
امریکا و
مافیاهای
اقتصادی
کشور شدن
و تن
دادن به
بزرگترین
خفت .
۲- پا
سست
نکردن و
ایستادن
دربرابر
امریکا و
یاری
گرفتن از
متحدان
جهانی
خود برای
این
ایستادگی.
۳- کشیدن
تسمه غرب
گرایان و
مافیاهای
اقتصادی
و ایجاد
تحولی که
ضرورت
ایستادن
در برابر
غرب ،
اسرائیل
و
امریکاست.
باید
دندان
مخالفان
داخلی
گزینه
دوم و
سوم را
کشید. چه
درمجلس و
چه در
رسانه
ها.
مخالفینی
که آنها
نیز
باندازه
امریکا و
اسرائیل
نگران
فراهم
شدن
شرایط
ایستادگی
در برابر
امریکا و
اسرائیل
هستند و
در این
روزها در
مجلس به
اشکال
مختلف و
پشت
انواع
نقاب ها
نگران
تحقق دو
گزینه
دوم و
سوم
هستند.
آینده
بسیار
نزدیک،
نشان
خواهد
داد که
حاکمیت
جمهوری
اسلامی
چگونه با
این سه
گزینه
روبرو
خواهد
شد.
چین و
روسیه
نیز با
آگاهی از
این
واقعیات
خود را
آماده
رویدادهای
بزرگ و
نیفتادن
در چاله
غافلگیری
می کنند،
هم
درعرصه
نظامی و
جنگی و
هم در
عرصه
بهره
گیری از
اتحاد
استراتژیک
خود. ما
دیدار
اخیر و
از قبل
اعلام
نشده
رئیس
جمهور
بلاروس
با
پوتین،
لغو
نمایشگاه
نظامی در
مسکو و
وسعت
بخشیدن
به حملات
نظامی
ارتش
روسیه به
طرف
"کیف" در
همین
راستا
میدانیم،
همچنان
که نمایش
های
نظامی-
رباتی
چین و
مانورهای
نظامی
مشترک با
روسیه و
بصورت
مستقل آن
کشور را
بخشی از
همین
آینده
نگری می
بینیم.
پازل ها
را باید
کنار هم
گذاشت تا
تصویر
آینده
نمایان
شود. |