ايران

پيك

                         

چند نكته خبری در سخنرانی خاتمی كه رهبر

برای خنثی كردن آنها امروز درتهران نماز می خواند

خاتمی در ميدان آزادي

از مردم خدا حافظی كرد؟

سلطه تحجر بر كشور، درسرانجام خود استقلال ايران را برباد خواهد داد

درباره انتخابات در آينده با مردم سخن خواهم گفت

 

 

سخنرانی محمد خاتمی در پايان راهپيمائی بی رمق 22 بهمن كه درميدان آزادی برگزار شد، چند نكته خبری و محوری داشت كه در بخش های پايانی آن مطرح شد.

شايد محوری ترين بخش اين سخنرانی كه كمتر بدان توجه شد، اعلام كناره گيری او از مقام رياست جمهوری، پس از تشكيل مجلس هفتم باشد. او اين اعلام كناره گيری را در اين جمله بيان داشت: « در ماه‌‏های آخر خدمتگزاری خودم به شما مردم ايران مي‌‏گويم كه؛ برای سعادت ملت راهی جز اين نمي‌‏شناسم» و اين درحالی است كه دوسال تا پايان اين دوره از رياست جمهوری او باقی است!

او در اين سخنرانی، عليرغم انتظاری كه جبهه ضد اصلاحات و شخص رهبر از او داشتند، نه تنها مردم را به شركت در انتخابات فرمايشی مجلس هفتم فرانخواند، بلك در قالب اين جمله« من در آينده در مورد انتخابات با مردم سخن خواهد گفت» عملا نارضائی خود از برگزاری اين انتخابات را اعلام داشت و در بخش ديگری از سخنرانی خود نسبت به سرانجام چنين انتخاباتی و تاثيری كه بر سرنوشت استقلال كشور خواهد گذاشت ابراز نگرانی كرد.

او در قالب وصيت سياسی خود به روحانيت مرتجع و مخالفان اصلاحات، ضمن شرح سه راهی كه در برابر مردم ايران قرار دارد، گفت كه "ملت ايران راه سوم را انتخاب كرده است" و اين راه سوم از نظر او چيزی نيست جز جمهوريت و مردمسالاری. او گفت كه چه در مقام رياست جمهوری باقی بماند و چه نماند به اين انتخاب مردم ايمان دارد. شايد بتوان اين بخش از سخنرانی او را پاسخی مستقيم به رهبر جمهوری اسلامی تلقی كرد كه در راس توطئه برپائی مجلس فرمايشی و باز توليد سلطنت درايران قرارگرفته است.

فرازهای مهم خبری اين سخنرانی را در ادامه می خوانيد:

ملت ايران طی 100 سال گذشته بارها در حركت آزادی خواهانه با شكست روبرو شده است اما از اين حركت باز نايستاده است

پس از ربع قرن از پيروزی انقلاب، ما چه كرده‌‏ايم؟

مي‌‏توان فهرست درازی از خدمات و دستاوردهای تحول آفرين در عرصه‌‏های سياسی، اقتصادی، فرهنگی و بين المللی عرضه داشت.

بارها گفته‌‏ام، اين بار نيز تأكيد مي‌‏كنم، جمهوری اسلامی آنگونه كه امام مي‌‏گفت و در قانون اساسی ما تصريح شده است، اگر درست به آن پايبند باشيم، مي‌‏تواند و بايد برای جهان و به خصوص جهان اسلام كه دو رنج بزرگ دارد، الگو باشد.

اين دو رنج جهان اسلام يكی سلطه بيگانگان است كه در طول تاريخ از آن رنج برده‌‏اند و خواستار استقلال و آزادی بوده‌‏اند و ديگری نگرانی از تحجر كسانی است كه مي‌‏خواهند زمانه را به عقب برگردانند، راهی كه هيچ حق و حرمتی برای مردم قائل نيست و با هيچ ابزاری جز خشونت آشنا نيست.

امروز مسلمانان و به خصوص نسل‌‏های نوانديش آن خواستار آزادی و استقلال و در عين حال وفاداری به معيارهای دينی خود هستند. مردم از سلطه بيگانگان و وابستگی به آنها به رنج آمده‌‏اند و خواستار نظام آزاد، انسان مدار و در عين حال سازگار با هويت تاريخی ملت خويش هستند.

دستاوردهای 25 ساله جامعه ما اندك نيست. خدمتگذاران و مسؤولان غيور اين ملت در همه دوره‌‏ها خدمت كرده‌‏اند، به خصوص بايد در مقابل فداكاری ملت كه در جنگ تحميلی، پيش از انقلاب، بعد از انقلاب و در جريان مقابله با تروريسم و فشارهای سياسی و تبليغاتی دشمن مقاومت كرده‌‏اند، سر تعظيم فرود آورد.

 من به عنوان يك خدمت گذار كوچك امروز در برابر شما سخن مي‌‏گويم و قضاوت را بر عهده ملت شريف مي‌‏گذارم.

در آغاز ربع دوم قرن انقلاب، بر سر سه راهی قرار گرفته‌‏ايم؛

 1- يك راه مي‌‏خواهد آزموده را دوباره بيازمايد، راهی كه بدون توجه به اعتقاد دينی، فرهنگ و هويت ملی مردم مي‌‏خواهد نظامی را از غرب كه تاريخی متفاوت با ما داشته است و نظام او سازگار با تاريخ او است، در جامعه پياده كند؛ اما تصور اينكه ملتی كه آن تاريخ را ندارد بتواند آن را تكرار كند، تصور باطلی است. اين راه مي‌‏خواهد از غرب الگوی سطحی بگيرد و پيشنهاد حذف دين از ساحت اجتماع را مي‌‏دهد و چنان القا مي‌‏كند كه هر حركتی كه در داخل صورت مي‌‏گيرد اعتراض به اصل نظام است.

2- راه دوم، راه تفريط است؛ راهی كه راهيان آن نه زمان را مي‌‏شناسند، نه مطالبات مردم را درك مي‌‏كند و نه برای رأی مردم حقی قائلند. اين راه خواستار قيوميت مردم به جای خدمت به مردم است، در حالی كه امام (ره) مي‌‏فرمودند "به من خدمتگزار مردم بگوييد نه رهبر" و رهبر معظم مي‌‏گويد "ما افتخار مي‌‏كنيم كه خدمتگذار مردم شريف هستيم" و دولت جمهوری اسلامی نيز خود را خدمتگذار مي‌‏داند و مجلس كه در رأس امور است، خانه ملت نام گرفته است. راه دوم به نام دين و ارزش‌‏ها با آزادی و مردمسالاری تلويحاً و تصريحاً مخالفت مي‌‏كند و حق خود مي‌‏داند كه به جای مردم تصميم بگيرد و حق مردم مي‌‏داند كه از تصميمات آنها پيروی كند و گويا الگوی مطلوب آنها نظامی است كه ديروز ظهور و سقوط او را در افغانستان ديديم.

3- راه سوم، راه جمهوری اسلامی به معنای واقعی آن است. جمهوری است چون رأی و نظر مردم و حرمت آنان اصل است، اسلامی است؛ زيرا بايد با اجتهاد پويا و ريشه‌‏دار، احكام پاسخگوی زمان را حاكم بگرداند و نيز برپايه همين دين كه امام (ره) داشت، حق حرمت مردم را موثر مي‌‏شمرد.

مقابله با مطالبات مردم اگر خدايی ناخواسته به نام دين باشد، بزرگترين خدمت به راهيان راه اول است و سبب دلزدگی نسل جوان از جمهوری اسلامی و دين مي‌‏شود و راه اول راهی است كه به كوير وابستگی منتهی مي‌‏شود.

معتقدم راه سوم راهی است كه در اين سال‌‏ها به نام اصلاحات مطرح شد و تجلی آن در دوم خرداد 76 بود و علي‌‏رغم سوء استفاده‌‏ها و مانع تراشي‌‏هايی كه بر سر اين راه صورت گرفت، عزت اسلام و انقلاب و سربلندی كشور و آزادی ملت و بالا بردن اعتبار ملت در جهان، در همين راه است.

در ماه‌‏های آخر خدمتگزاری خودم به شما مردم ايران مي‌‏گويم كه؛ برای سعادت ملت راهی جز اين نمي‌‏شناسم، چه موقعی كه در حكومت باشم و چه موقعی كه نباشم، چه بتوانم به وعده‌‏های داده شده عمل كنم و چه نتوانم به آنها عمل كنم. مطمئنم در عمق وجدان اكثريت قاطع ملت اين خواست نهفته است، هر چند كشاكش‌‏ها و عمليات روانی دشمن در خارج و داخل آشفتگی موقت در وضع ما ايجاد كند.

اگر انتخابات درست انجام شود و مردم در حق انتخاب كردن، انتخاب شدن آزاد باشند، به امام (ره)، جمهوری اسلامی، انقلاب و رهبری خدمت كرده‌‏ايم؛ اما اگر عرصه بر مردم تنگ شود، ضربه‌‏ای به ملت و نظام خواهد بود و خسارات فراوانی به بار خواهد آورد.
 
بر سر سه راهی هستيم اما ترديد ندارم كه ملت تصميم قطعی خود را بر پيمودن راه امام كه راه سوم است گرفته است.

اين ماييم كه بر اساس پيمانی كه با خدا، امام (ره) و مردم بسته‌‏ايم، بايد با هر هزينه‌‏ای مردم را در اين راه همراهی كنيم.

من در آينده در مورد انتخابات با مردم سخن خواهد گفت.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی