ايران

پيك

                         

بازی جدی است

به آن شرط كه تا پايان پيش برده شود

                                                             مسعود بهنود

 

 

تحصن اكثريت نمايندگان مجلس، در حالی به دومين هفته خود نزديك می شود كه هنوز نشانه مشخصی از حمايت گسترده مردمی از آن به چشم نمی آيد، گرچه به نظر عزت الله سحابی مردم متوجه اين اعتراض شده اند و حتی با آن همدلی دارند ولی هنوز از ابراز آن می هراسند.

عزت الله سحابی ماه ها پيش اعلام داشت كه چون شرايط را مناسب برای انتخاباتی آزاد نمی بيند در آن شركت نخواهد كرد، اما روز جمعه پس از حضور در جمع نمايندگان متحصن گفته است كه منتظر می ماند تا نتيجه تحصن معلوم شود و روز آخر نظر خود را اعلام خواهد كرد. آيا اين را می توان برآيندی از افكارعمومی ايران دانست كه از سه ماه قبل به هر نحو نشان داد كه قصد شركت در نمايشی به كارگردانی محافظه كاران را ندارند.

بررسی واكنش های عمومی و به خشم آمدن محافظه كاران، كه به يك پيروزی انتخاباتی آسان چشم دوخته بودند، ناظران سياسی را به اين اعتقاد رسانده است كه بخش عمده ای از طبقه متوسط شهری كه حضورشان در هر انتخابات نتيجه را به زيان محافظه كاران تغيير داده متوجه تحصن اعتراض آميز مجلسيان شده است.

ناظران سياسی با تعقيب واكنش های عمومی در ايران معتقدند كه هنوز نسل جوان و به ويژه زنان كه در سال های اخير نقشی تعيين كننده در تحولات درونی جامعه دارند به نتيجه ای كه ممكن است از اعتراض و مقاومت اصلاح طلبان حكومتی به دست آيد خوش بين و اميدوار نيستند و ترجيح می دهند كه منتظر روزهای تعيين كننده آينده بمانند.

مشخص ترين نمونه پايداری اكثريت مردم در تحريم انتخابات مجلس را می توان در سخنی ديد كه به زبان نمايندگان دانشجويان آمد، وقتی گفتند بر اساس تجربيات شش ساله گذشته اميدی به اصلاح طلبان درون حكومت ندارند و در حالی كه بخشی از آنان را وفادار به خواست های مدنی برای تحقق دموكراسی می بينند اما به اين نتيجه رسيده اند كه تا اولويت برای آنان حفظ نظام سياسی موجود است نخواهند توانست راهی برای جامعه آماده برای تحول بگشايند.

رساندن اكثريتی از نسل امروز به نقطه ای كه از آن به عنوان « دلزدگی سياسی » تعبير می شود حاصل عملكرد خشن محافظه كاران و بخش انتصابی حكومت عليه جريان هائی است كه اصلاحات ساختاری نظام را طلب می كردند.

اين رويگردانی تا به اندازه ای است كه محمد خاتمی كه دوبار توانست آرائی بالاتر از بيست ميليون نفر را كسب كند – و از اين جهت ركورددار تاريخ سياسی معاصرست – مطابق نظرسنجی ها دوسوم محبوبيت خود را از دست داده، گرچه توانسته بخشی از نيروهای محافظه كار و مصلحت طلبان نظام را به سوی خود جلب كند.

برنامه ريزان جنبش اصلاحات معتقدند با بهره گيری از شرايط مناسب بين المللی خواهند توانست در آخرين دقايق، تصميم سازان جمهوری اسلامی را متوجه كنند كه برای حفظ نظام سياسی كشور از محافظه كاران فاصله بگيرند و با قبول سازكارهای دموكراسی به وظيفه خود عمل كنند.

نرمش در مقابل نيروهای تحت رهبری آمريكا، هم در جريان حمله آن ها به افغانستان و هم در ماجرای ساقط كردن حكومت صدام حسين در عراق نشان داد كه تصميم سازان جمهوری اسلامی همچنان سياست « نرمی در بيرون و سختی در درون » را كارآمد می بينند و معتقدند كه با تصميم هائی مانند پذيرفتن امضای پروتكل الحاقی كه به بحران هسته ای ايران پايان داد خواهند توانست بدون نياز به تغييرات ساختاری مهار حكومت را در دست داشته باشند.

به اعتقاد بسياری از ناظران سياسی، سخت گيری شورای نگهبان در تعيين نامزدهای انتخابات آينده مجلس ناشی از خطای محافظه كاران است در شناخت سازكارهای دنيای مدرن كه با گسترش تكنولوژی ارتباطات، برنامه ريزان حكومت های غيردموكراتيك را در مقابل مردم قرار می دهد بی آن كه نيازی به دخالت مستقيم در آن احساس كند. و اين همان نقطه ای است كه امروز جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته و برای حفظ خود چاره ای جز پذيرفتن قواعد تازه بازی در پيش ندارد.

گرچه هنوز آشكار نيست كه اصلاح طلبان درون نظام تا كجا خواهند توانست بر سر معدلی از خواست های عمومی پايداری كنند، اما در دومين هفته از تحصن نمايندگان، همقسم شدن آن ها برای ادامه اعتراض – حتی اگر شورای نگهبان از رد صلاحيت ها دست بشويد – پيامی است برای مردم تا دريابند بازی جدی است.

اما محافظه كاران كه چنين مقاومتی را منتظر نبودند و مخالفان نظام سياسی موجود كه خواست های حداكثری را نمايندگی می كنند، با دو خيال متضاد همچنان تحصن ها و تهديدهای به استعفا را نمايشی می خوانند كه از سوی اصلاح طلبان برای گرم كردن تنور انتخابات طراحی شده است.

كار بزرگی كه اصلاح طلبان در پيش دارند و در روزهای آينده صحنه دشوارتری را در برابرشان خواهد گشود اين است كه گوی « مردم » را از دست اين دو دسته مخالفان خود بربايند، و نشان دهند كه بيش از آن هر دو گروه سازكارهای تازه جهانی را می شناسند.

می توان گفت كه اصلاح طلبان و مظهر آنان كه محمد خاتمی باشد در چنين صورتی می توانند نقش بزرگی از خود در تاريخ تجدد و عدالت خواهی ايرانيان بگذارند، ورنه تن دادن به يك پيروزی مقطعی در مبارزات انتخاباتی، به معنای دادن تنفس مصنوعی به موجود نيمه جانی است كه مخالفانش از مدت ها پيش خبر از مرگ آن داده اند.

بيانيه مشترك روسای دوقوه و رد سخنان دبير شورای نگهبان كه در نمازجمعه تهران ايراد شده بود تغيير چندانی در صورت مساله نمی دهد، بلكه اين احتمال را ايجاد می كند كه شورای نگهبان با عقب نشينی خود و تعارف يك پيروزی به اصلاح طلبان، همچنان آنان را از توجه عمومی مردم محروم نگاه دارد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی