ايران

پيك

                         
وظيفه معاودان عراقی در قوه قضائيه
تحريك امريكا
برای حمله به ايران

 

روحانيون معاود عراقی كه بر قوه قضائيه ايران حاكم شده اند، به بهانه صدور حكم برای عباس عبدی، دولت امريكا را دولت متخاصم با ايران اعلام داشتند. اين حكم درست در روزهائی صادر شد كه امريكا ميان ايران و سوريه در ترديد است كه به كدام يك حمله ور شود و با گسترده ساختن دامنه جنگ در منطقه و روياروی قرار دادن كشورها، مذاهب و قوميت ها خود را ناجی نظامی صلح در منطقه نشان دهد.

اعلام شرايط مخاصمه بين ايران و امريكا دراين شرايط شايد نوعی سهل انگاری قضائی تلقی و تبليغ شود، اما معلوم نيست آن كه در جستجوی بهانه است، اين اعلام شرايط را سهل انگاری تلقی كرده و از آن استقبال نكند! دستگاه رهبری و شخص رهبر كه خود را متخصص و كارشناس شناخت شبكه های اطلاعاتی بيگانگان در كشور معرفی می كند و در بسياری از ديدارها و سخنرانی ها بر اين نكته و توطئه های جاسوسی خارجی در حوادث ايران انگشت می گذارد معلوم نيست چرا در زير مجموعه های انتصابی خود چنين رد پاهائی را پيدا و پيگيری نمی كند!؟

با آنكه مطبوعات كشور با توجه به شرايط ويژه و خطرناك كنونی و برای دفاع از امنيت كشور، چشم بر اعلام تخاصم بين ايران و امريكا از سوی قوه قضائيه بستند اما معلوم نيست امريكا نيز چشم خود را ببندد و به محض استقرار كامل در عراق چنين پرونده هائی را نگشايد!

اين يگانه مورد تحريكات جناح راست، معاودان عراقی، فرماندهان مسئول شكست جنگی در جنگ عراق و ماجرجويان جمع شده در دستگاه های امنيتی غير قانونی و روحانيون نيمه عرب و نيمه ايرانی در روزها اخير نيست. هم درمطبوعات و هم سايت های وابسته به جريانات ياد شده در بالا، در هفته های اخير به كرات مواضعی در تحريك صدام حسين برای استفاده از سلاح شيميائی عليه امريكائی ها در جنگ عراق، تحريك عليه كشور سوريه و دم توپ دادن آن بعنوان گوشت قربانی، ادعای غير مستند فرار صدام حسين و همكاران نزديك نظامی و غير نظامی او به سوريه و بهانه سازی به سود امريكا و يك سلسله از اين نوع اظهارات و موضع گيری ها همگی نشانه های آن نفوذی در ارگان های حساس جمهوری اسلامی است كه نمی تواند بی ارتباط با سازمان های اطلاعاتی امريكا و انگليس و اسرائيل باشد.

درهمين ارتباط، محسن ميردامادی رئيس كميسيون سياست خارجی و امنيت ملی مجلس هشدار باشی منتشر كرده است كه عمده ترين بخش های آن را به نقل از رسانه های داخلی در زير می آوريم:

 

ميردامادی می گويد:

 

شرايط خاصی كه امروز بر منطقه ما حاكم شده است در تاريخ ايران كم‌نظير می‌‌باشد. در اين شرايط تهديدهايی جدی متوجه كشور است كه هر بی‌توجهی يا اشتباهی می‌‌تواند هزينه‌های سنگينی را بر كشور و نظام تحميل نمايد يا حتی موجوديت آن را به مخاطره اندازد.

متأسفانه كوته‌بينی‌ها و كج‌انديشی‌ها و كارشكنی‌ها اجازه بهره‌برداری از بسياری از اين فرصت‌ها را نداده است و آگاهانه يا ناآگاهانه دستاوردهای عظيم حضور مردم را كه مهم‌ترين تكيه‌گاه نظام بوده و هست خدشه‌دار نموده است.

اينك همه چشم‌ها به مسؤولان نظام دوخته شده است كه آيا در عمل تحمل رأی و اراده مردم را خواهند داشت و به آن تمكين خواهند نمود يا با تفسيرهای غلط از خواسته‌های ملت و ناديده گرفتن بديهی‌ترين اصول مردمسالاری و نهادهای برآمده از ملت نظام را دربرابر تهديد خارجی بی‌پشتوانه خواهند كرد.

بعضی رفتارها از سوی كسانی كه گويا وظيفه آنها بحران‌آفرينی برای كشور و ملت می‌‌باشد و مهم‌تر از آن عدم موضعگيری و برخورد مسؤولان ارشد نظام با اين رفتارها به جد اين شبهه را ايجاد می‌‌نمايد كه هنوز درك صحيحی از عمق شرايط بحرانی منطقه و خطراتی كه ما را تهديد می‌‌كنند وجود ندارد.

در شرايطی كه آمريكا با تمام توان نظامی خود در كنار مرزهای كشور ما اردو زده و سرمست از پيروزی نظامی بر كشور عراق به دنبال بهانه از ساير كشورهای منطقه و از جمله كشور ما می‌‌گردد برخی داوطلبانه در اعلام جنگ با آمريكا پيشقدم می‌‌گردند و ديگران نيز تنها نظاره‌گر آنان هستند.

صدور حكم عليه آقای عباس عبدی تحت عنوان «فروش اطلاعات به دول متخاصم» اگر از روی ناآگاهی از معنای حقوقی دولت متخاصم باشد بايد به حال كشور تأسف خورد كه كسانی كه تا اين حد از درك مفاهيم حقوقی بيگانه‌اند در مسند قضا نشسته‌اند و اگر آگاهانه چنين حكمی صادر شده است بايد به حال ملت گريست كه امنيت ملی آنان چه آسان در معرض فروش قرار می‌‌گيرد و با سرنوشت كشور بازی می‌‌شود.

طبق همه تعاريف حقوق بين‌الملل، دولت متخاصم به معنای دولتی است كه بالفعل با دولت ديگر در حال جنگ است و رسماً مخاصمه وقتی اطلاق می‌‌گردد كه جنگ قانوناً اعلام شده باشد و كنفرانس صلح (1907) لاهه كه ايران در آن شركت داشته و اسناد آن را نيز امضا نموده و به آن متعهد می‌‌باشد، بر اين امر تأكيد دارد. آيا قاضی صادركننده حكم می‌‌داند كه صدور اين حكم در شرايط فعلی به چه معناست؟ و آيا مسؤولان جمهوری اسلامی با سكوت و عدم مخالفت با چنين اعلام نظر رسمی و اجازه دادن به صدور و انتشار چنين حكمی توجه دارند كه با اين اقدام چه مشكلی برای اين كشور و ملت می‌‌تواند ايجاد گردد؟

متخاصم اعلام كردن آمريكا در اين شرايط خطير و بحرانی، دادن بهترين بهانه به آن كشور و به مخاطره انداختن امنيت ملی كشور می‌‌باشد و افرادی كه بی‌محابا و بدون كمترين احساس مسؤوليت دست به اين اقدامات می‌‌زنند مسؤول عواقب آن هم هستند.

انتظار عمومی در شرايطی كه امروز برای كشور به وجود آمده اين است كه در اين شرايط خطير همه به منافع و مصالح ملی و سرنوشت كشور بينديشند و انتقامگيری و تسويه‌حساب‌های سياسی را به زمانی ديگر موكول كنند.

بار ديگر تكرار می‌‌كنم كه در شرايط فعلی تنها سرمايه و سلاحی كه می‌‌تواند كشور را از اين گردنه خطير تاريخی عبور دهد جلب اعتماد و جذب هر چه بيشتر مردم در درون نظام می‌‌باشد و تجربه سال‌های گذشته نشان داده است كه اين گونه برخوردها تنها باعث گريز از مركز و فاصله گرفتن مردم از نظام و خالی شدن صندوق‌های رأی و بی‌پشتوانه شدن نظام خواهد شد. امروز بايد به بازسازی روابط ملت با حكومت پرداخت، فردا ممكن است برای اين كار بسيار دير باشد. و بازسازی اين روابط و اعتمادسازی با مردم جز با اقدامات عملی و از همه مهم‌تر تغيير در رفتارهای ضد مشاركت ملی و اعتمادسوزی كه از سوی بخشی از حاكميت در طول چند سال گذشته صورت گرفته است، ميسر نمی‌باشد

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی