ايران

پيك

                         

کاکاوند:
کافر!
فقط گوشه ای از خیمه
جناح راست را بالا زدم

 
 
 

اول که با برخی سران جناح راست درافتادم ونوشتم که یکی از این افراد که خود را مظهر ساده زیستی وانمود می کند زندگی دوگانه ای برای خود ترتیب داده که از زمین تا آسمان با زندگی تهرانش متفاوت است، خانه او در تهران حتی فرش هم ندارد اما در شهرستان باغ هزار هکتاری پسته دارد که در حال ساختن ویلایی در آن است. مطرودشان واقع شدم! گفتند که این آدم از جناح راست خروج کرده است، باید حساب او را رسید تا درس عبرتی برای سایرین باشد! بنابراین رسالتی ها پرونده ای برایم تشکیل دادند، زندگی مرا به هم ریختند برای اینکه صرفا گفته بودم کسی که شما به عنوان پیغمبر جناح راست می شناختید، یک آدم ریاکار است! بعد مرا تحت فشار گذاشتند که بیا بنویس این آدم مرتضی نبوی نیست! و چون من این را ننوشتم، مرا به زندان انداختند با آن که هیچ مدرکی علیهام نداشتند و جالب این بود که مدرک تبرئه مرا بازپرس بی حیا به عنوان مدرک جرم حساب کرده است! چون این ادم با آقای محمد کاظم انبارلویی(سردبیر و مقاله نویس رسالت که از کادرهای جوان انجمن حجتیه در زمان شاه بود) در تماس تلفنی مستنقیم بوده است!

بعد که نوشتم سران جناح راست از یک نهاد عمومی (که باید در خدمت فقرا و ایتام باشد- بخوانید کمیته امداد-) به نفع خود و برخلاف نص صریح قرآن سوء استفاده می کنند، آقای باهنر گفت تو اصلا دین و ایمان نداری! انبارلویی جلوتر رفته و خیلی راحت گفت تو کافر شده ای! یعنی چون به آقایون گفتم دزد، شدم کافر! اگر می گفتم کافر، معلوم نبود چه اتهامی به بنده می زدند! و بدین ترتیب مغضوب واقع شدم!

بعد که پروژه ریاست جمهوری شان شروع شد و بنده طی چند مقاله یکی یکی اشتباهاتشون را برشمردم وگفتم چقدر ناشیانه و خام عمل کردید، گفتند کاکاوند دارد پروژه ریاست جمهوری را خراب می کند، در حالی که آقایون خودشون داشتند خراب می کردند و من فقط اشتباهاتشون را می گفتم! این جا بود که ملعون راست واقع شدم، به عنوان کسی که راستی ها را از بخور بخور بازداشته بودم! در حالی که همه می دانند راستی ها خود اشتباه کرده اند و به قدری بد عمل کرده اند که رویشان نمی شود بگوید تقصیر خودمان بوده است و برای فرافکنی انگشت اتهام را متوجه بنده ساخته اند! در این جاست که ملعون جناح راست واقع شده ام و در خطابه ها و جلسات شان مرتب به کاکاوند فحش و ناسزا می دهند!

حال که طی یک توصیه دلسوزانه نوشته ام که ریاست جمهوری را فراموش کنید! با این طرح های مسخره فقط سرمایه های جناح راست را بر باد می دهید!  نمی دانم چه فحشی را علیه بنده اختراع کرده و به کار خواهند برد.

تئوری پرداز روزنامه رسالت

مسئله جنسی خاصی دارد؟

امیر محبیان که این روزها به نام تئوریسن ورشکسته لقب گرفته در سایت خود با نگرانی و آشفتگی تمام از افشای برخی اخبر و اطلاعات عصبای شده و چنین می نویسد :
اخیرا پديده ای در ميان پاره ای از سايت های بدروغ مدعی ارزش ها به عنوان يک بيماری بوجود آمده که شديدا نگران کننده است و آن پراکندن تخم دروغ و شايعات خلاف شرع محض رضای خداست !! ... حال باید پرسید چه اطلاعاتی از ایشان وجود دارد که افشای احتمالی شان این ورشکسته سیاسی را تا این حد عصبانی ساخته است؟

ایشان آیا خدای ناکرده مساله جنسی خاصی دارند که تا این حد از افشای احتمالی شان در عذاب بوده و خواب از چشمان خویش ربوده اند؟!!

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی