ايران

پيك

                         
اين يك حادثه نيست!
مسموميت زنجيره‌ای
يك شاعره و سه خبرنگار دختر
 
 

مرگ ناگهانی و غافلگير كننده يك شاعر زن و سه دختر خبرنگار، بار ديگر كابوس قتل‌ها ی زنجيره‌ای را در تهران زنده كرده است. نوع مسموميت و مرگ سريع اين چهار تن، به نوعی تداعی كننده "مسموميت زنجيره‌ای اهل قلم" شده است.

نازنين نظام شهيدی، شاعره ايرانی، پس از جشن جايزه ادبی كارنامه كه هفته گذشته در تهران برگزار شد، در ميهمانی كوچكی كه به همين مناسبت ترتيب يافته بود، پس از خوردن غذا مسموم شد و دركمال ناباوری در گذشت. او متن هيات داوران جايزه ادبی را قرائت كرده بود.

نتيجه آزمايش پزشكی قانون بصورت دقيق هنوز اعلام نشده است.

بفاصله 48 ساعت اجساد سه‌ دختر خبرنگار در خانه يكی از آنها پيدا شد. دو تن از مقتولين خواهر بودند و خانه‌ای كه اجساد آنها در آن پيدا شد در خيابان‌ تهران‌نو واقع است. آنها خبرنگاران و كاركنان دو روزنامه شرق و افتخار بودند.

اجساد ساعت 4 بعد از ظهر، توسط برادر يكی از مقتولين كه از كار به خانه بازگشته بود پيدا شد و فورا كلانتری محل درجريان قرار گرفت.

تشخيص اولين پليس مرگ بر اثر گازگرفتگی و يا مسموميت غذائی بود، اما پزشكی قانونی با توجه به قرمزی پوست‌ صورت‌ و بدن‌ آنها، اين‌ احتمال را قوی تشخيص داد كه آنها خفه شده باشند. خانه اين كه دو خبرنگار ديگر بنام‌های شيوا و شهلا شكاری در آن جمع شده بودند متعلق به الناز درخشان‌ خبرنگار روزنامه افتخار بود.

برادر الناز كه دوشنبه بعد از ظهر، پس از ورود به خانه با اجساد سه خبرنگار زن روبرو شد، به پليس گفت:

من و خواهرم الناز مشتركا دراين خانه زندگی می‌كرديم. او يكشنبه به‌ من‌ گفت‌ امشب‌ دو تن از دوستان‌ همكارم‌ ميهمان‌ من‌ هستند، تو برو خانه دوستانت و فردا بعد از ناهار برگرد.

روز دوشنبه حدود ساعت‌ 3 بعد از ظهر به‌ خانه‌ بازگشتم. در آپارتمان‌ قفل‌ بود. وقتی وارد شدم‌ با اجساد خواهرم‌ و دوستانش‌ روبرو شدم. شير گاز باز بود، آن را فورا بستم و به‌ پليس‌ تلفن‌ كردم‌.

اولين اظهار نظر بازپرسی كه در محل واقعه حاضر شده اين بود كه هر سه‌ دختر جوان‌ قبل‌ از مرگ‌ دچار تهوع‌ و استفراغ‌ شده‌ و آثار آن‌ در دستشويی قابل‌ مشاهده‌ بود. دو تن‌ از آنها جلوی در دستشويی و ديگری داخل‌ اتاق‌ افتاده‌ و مرده‌ بودند.

درآغاز سلسله قتل‌های زنجيره‌ای كه با تلاش برای مسموميت زنده ياد داريوش فروهر با آب معدنی آغاز شد، كمتر كسی می‌توانست تصور كند سناريوئی خونين و هول انگيز در دست اجراست. ماموران امنيتی كه بعدها به محفل سعيد امامی معروف شدند، با آگاهی از مصرف آب معدنی با مارك مشخص و محل خريد آن از فروشنده سر كوچه محل سكونت فروهر و سفارش تلفنی آن، توانسته بودند يك جعبه آب معدنی مسموم را به در خانه فروهر برسانند كه با هوشياری خود فروهر توطئه خنثی شد. چند هفته پيش از آن نيز طی دو اقدام، تلاش شده بود از چهره‌های شناخته شده وابسته به مليون و حزب ملت ايران بنام "شمس الدين امير علائی” را بكشند. دراقدام اول اتومبيل به او زد اما جان سالم بدر برد ولی در تكرار همين حادثه موفق شدند او را بكشند. "ذال زاده" خبرنگار و مترجم مطبوعات ايران نيز از جمله قربانيان اين دوران بود كه بعد از دوم خرداد مشخص شد دستور قتل او را علی فلاحيان مستقيما داده بود. ذال زاده را در رختخوابش با ضربات كارد كشتند و سپس اعلام كردند كه او قربانی اختلافات مالی با طلبكارانش شد! در همين دوران "احمد تفضلی” مترجم و محقق ارزنده ايران در اصفهان زير ماشين گرفته و به قتل رسيد.

اين گذشته و مرور آن به نحوی بسيار طبيعی مرگ سه خبرنگار زن و يك شاعره ايرانی را نه مرگی طبيعی، بلكه قتل و از نوع مسموميت زنجيره‌ای آن تداعی می‌كند. امری كه بسيار بعيد به نظر می‌رسد مطبوعات و محافل حقوقی ايران دنبال نكنند، چرا كه يكبار اين غفلت در زمان قتل تفضلی و ذال زاده و فاطمه قاطمه قائم مقامی و... صورت گرفت و به فاجعه قتل‌های آشكار رنجيره‌ای انجاميد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی