ايران

پيك

                         
 

دستآورد مجلس خبرگان

اختلاف در جبهه راست

از پرده بيرون افتاده
 
 

اگر بتوان دستآوردی برای اجلاس اخير مجلس خبرگان قائل شد، اين دستآورد فاش شدن اختلافات رو به گسترشی است كه ميان رهبر با رفسنجانی، اين هر دو با حوزه علميه قم واين هر سه با شورای فرماندهی سپاه و اين هر چهار با.... دارند. هشتاد و چند نفری كه به تهران فراخوانده شدند تا تشكيل جلسه بدهند و قبل از هر چيز به اختلافات درون حكومتی رسيدگی كنند، پيش از آنكه به دركی از اوضاع داخلی و خارجی برسند و راه حلی برای اختلافات پيدا كنند، مبهوت مسائلی بودند كه دراين اجلاس طرح شد. از فساد و فحشاء و اختلاس حكومتی تا عكس های ماهواره ای جاسوسی از پنهان ترين پايگاه های اتمی ايران.

تمام مقدمات اين اجلاس فراهم آمد تا نوعی تقسيم قدرت جديد ميان جناح راست و رهبران و سخنگويان آن صورت گيرد و از ادامه تمركز امور در بيت رهبری جلوگيری شود و برای خطر جمع شدن يكباره همه بساط حكومتی از سوی فرماندهان سپاه و مرخص كردن روحانيون و فرستادن آنها به حوزه های دينی تدابيری اتخاذ شود. اين فرماندهان اگر رياست جمهوری را نيز در اختيار بگيرند، با يك خيز می توانند برای قوه قضائيه ای كه مردم از آن نفرت دارند نيز تدبير ديگری اتخاذ كنند. با آنكه به ظاهر رهبر بر فرماندهان سپاه اشراف دارد و مدام اين اشراف را به آقايان متذكر می شود، اما هراس از نظامی شدن بيش از پيش جمهوری اسلامی، فقط برای مردم و رقبای قديمی كه از سپاه بيرون آمده و از اصلاحات حمايت می كنند به كابوس تبديل نشده، روحانيون نيز نگرانند، بويژه آن گروه از روحانيون كه بيم دارند هم چوب را بخورند و هم پياز را.

اين اجلاس، اجلاسی بود برای تائيد رفسنجانی برای نشستن دوباره بر مسند رياست جمهوری و ايجاد نوعی توازن قدرت ميان او و رهبر. قدرتی كه بويژه در دوره دوم رياست جمهوری خاتمی در بيت رهبر متمركز شده و عملا سيد ميرحجازی، منشی رهبر به رتق و فتق امور مطابق دستورات رهبر مشغول است. از همين بيت، محرمانه ترين اطلاعات اتمی ايران بيرون رفته است. از همين دفتر زدوبندهای خارجی هدايت شده، ليست نماينده برای مجلس بيرون آمده، برای دادستانی تهران فرمان بنام مرتضوی صادر شده و سرنخ هر تصميمی در باره سياست خارجی كشور به آن وصل است. سازمان امنيت دوران فلاحيان زير نظر ميرحجاری بازسازی شده و بيش ازهر مقام روحانی و غير روحانی، فرماندهان برگزيده ای از سپاه بدان راه دارند و زانو به زانوی رهبر می نشينند و امور نظامی وامنيتی و اتمی را رتق و فتق می كنند بی آنكه به احدی حساب پس داده شود و يا با احدی از مسئولين مشورت شود. اين آش به دهان خبرگان هم شور آمده است. نه تنها به دهان خبرگان، كه به دهان آنها كه حرفشان بيش از مشگينی دراين مجلس خريدار دارد. امثال آيت الله مهدوی كنی كه خود بارها و آشكارا درمحافل و در پاسخ به كسانی كه از او برای آمدن به ميدان كارهای اجرائی دعوت كرده اند گفته "من خودم يك پا رهبر سازم"

به روی خودشان نمی آورند، اما می دانند كه مجلس هفتم يك افتضاح جهانی است. ميدانند كه اگر بخواهند بازهم دست احمد جنتی را برای انتخابات باز بگذارند، آش همان آش خواهد شد كه در مجلس هفتم شد.

شايد حضور ناگهانی و غير مترقبه علی لاريجانی در جلسه روز دوم مجلس خبرگان روشنگر همين برداشت ها باشد. او را برای دادن گزارش فرهنگی از بيت رهبری شتابزده به مجلس خبرگان فرستادند. اما كيست كه نداند او را با آگاهی از حمايت بخشی از شورای نگهبان و بخشی از حوزه علميه قم كه آيت الله جوادی آملی آن را زعامت می كند و گروهی از فرماندهان سپاه نيز متمايل به رئيس جمهور شدن او هستند به مجلس خبرگان فرستادند تا آقايان يكباره تصميم نگيرند همه تخم مرغ هايشان را در سبد هاشمی رفسنجانی بگذارند. لاريجانی به مجلس خبرگان فرستاده شد تا پيش از تصميم نهائی، آرايش جديدی به نيروها داده شود. اگر ولايتی را نمی پسندند و مرد اين ميدان نمی دانند، به لاريجانی فكر كنند!

رهبر ميدان را خالی از رقيب می خواهد و لوئی جرگه روحانيونی كه به تهران فراخوانده شده اند، ضرورت تقسيم قدرت واختيارات او را ضروری تشخيص داده اند و دراين ميان آنكه ماهی بخت با هاشمی رفسنجانی همراه شده است. اين جدال و تقسيم قدرت و مناصبی است در جبهه راست و بدون محاسبه قدرت و نيروی مردم. درحاليكه تجربه نشان داده است كه در سر يك پيچ تند تمام اين پيش بينی ها می تواند نقش برآب شود و حرف آخر را مردم بزنند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی