ايران

پيك

                         
   
 

نگاهی به سخنرانی "محمد رضا باهنر"

درپشت پرده

واقع بين های دو جناح

در انديشه تفاهم ملی اند؟

 
 

محمد رضا باهنر، نايب رئيس مجلس پنجم كه در فاصله مجلس ششم تا مجلس هفتم بر صندلی مجمع تشخيص نظام تكيه زد، اكنون از كرمان به مجلس هفتم برده شده و اگر آسياب به نوبت باشد، در چهار سال آينده او هم بر صندلی رياست مجلس هفتم خواهد نشست. اگر هم چنين نشد نايب رئيس آن خواهد شد. نقشی كه در كنار حجت الاسلام علی اكبر ناطق نوری داشت و از حمايت تام وتمام او برخوردار بود. چنان كه اكنون هست.

شايد اگر حجت الاسلام باهنر زنده می ماند و در انفجار نخست وزيری دركنار رجائی كشته نمی شد، همان مسيری را طی می كرد كه روحانيونی ديگر طی كردند، اما آنچه مسلم است برادر او، يعنی محمد رضا باهنر هم از نظر انديشه و هم وابستگی های تشكيلاتی اش  با برادر خود در آن زمان كه كشته شد سنخيتی ندارد. از تبار ديگری است. تباری كه به عسگراولادی، سردار ذوالقدر و احمد توكلی و ناطق نوری هموندی دارد، نه با عبدالله نوری و يا عباس عبدی.

هرتقدير و تذويری كه برای برپائی مجلس فرمايشی هفتم در نظر داشته باشيم، در چارچوب همان تلاش استبدادی باهنر نيز از كرمان به مجلس برده شده و كرسی هيات رئيسه آن را نيز مانند مجلس پنجم برايش در نظر گرفته اند. مجلسی كه او گرداننده واقعی آن بود و لغو تعطيل روز ملی شدن نفت، اخراج كارگاه های زير 5 كارگر از پوشش قانون كار، شمارش پرتقلب آراء طرح استيضاح عبدالله نوری، طرح استيضاح مهاجرانی و طرح های مشابهی در كارنامه آن ثبت است.

مجلس هفتم قرار است هفتم خرداد افتتاح شود. باهنر در آستانه گشايش اين مجلس نقطه نظراتی را در باره آينده كار اين مجلس و گرايش نوين خود و همفكرانش طرح كرده است. اين كه اين نقطه نظرات تا چه حد جنبه تبليغاتی دارد و تا چه ميزان بر خاسته از اجبارهای اجتماعی و فشار واقعيات داخلی و خارجی است، در آينده مشخص خواهد شد، اما آگاهی از آنها ضرورت دارد. اين ضرورت از آنجا ناشی می شود كه اخيرا هم در موضع گيری های پس از كنگره سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ( باهنر از بنيانگذاران بخش راست اين سازمان بود كه پس از انحلال اوليه آن همراه با توكلی و ذوالقدر قائم مقام سپاه محفل و فراكسيون سايه را در حاكميت جمهوری اسلامی تشكيل دادند.) و بويژه در سخنرانی اخير مصطفی تاج زاده عضو ارشد اين سازمان و معاون سياسی سابق وزارت كشور در دولت خاتمی در برابر جوان جبهه مشاركت طرح شد. او نيز به نوع ديگری مسئله تفاهم و همكاری برای پرهيز از سقوط ايران به دامن خون ريزی و جنگ و "راديكاليسم جوان" را مطرح كرد.

شايد با اين مقدمه ضرورت اطلاع از نقطه نظرات طرح شده از سوی محمد رضا باهنر بيشتر مشخص شده باشد. با هم و به نقل از خبرگزاری ايسنا بخوانيم:

 

« ... باهنر در همايش سراسری مسوولان شورای هماهنگی تبليغات اسلامی گفت:

1- حدود يك سال و نيم با دولت خاتمی همراه خواهيم بود و به آنها اعلام شده است كه دنبال دعوا و انتقام‌جويی نيستيم ولی خط قرمز ما اين است كه دولت و مجلس دست به دست هم دهند و به مسايل مهم مردم از جمله اشتغال، كنترل تورم و مبارزه‌ جدی با مفاسد اجتماعی، اداری و اقتصادی رسيدگی كنند و لزوم اين امر هماهنگی دولت و مجلس است.

2- در حال حاضر بحث پيرامون مسايل رياست جمهوری و رسانه‌ای كردن آن خيلی زود است و اين‌كه مجلس را چگونه پيش ببريم كه فلان كس بيايد و فلانی نيايد كاری صحيح نيست ولی مسلم است كه مجلس با يك دولت كارآمد مي‌تواند پيش برود.

3- دو گروه به دوم خرداد ظلم كردند؛ اول كسانی كه آن را ناديده گرفتند و معتقد بودند  بزودی مضمحل مي‌شود و ديگر كسانی كه به صورت افراطی آن را چماقی كردند و بر سر ديگران كه قبول نداشتند، كوبيدند.

متاسفانه گفتمان سياسی اصلاح‌طلبان تخريب و به چيزی كه هيچ‌كس نمي‌خواست تبديل شد به طوری كه خود خاتمی نيز گلايه‌مند بود.

4-  دوم خرداد پيامهای زيادی داشت كه گوش جان مي‌خواست تا درك شود ولی متاسفانه به دوم خرداد و حضور كم‌نظير مردم در آن ظلم دوطرفه‌ای شد. مردم در دوم خرداد پيام دادند كه نظام اسلامی را پذيرفته‌ايم و استقلال و آزادی از آرزوهای ماست اما نسبت به عملكرد و رفتار مسوولين انتقاد جدی داريم. ضعف ارتباط و گفت و گو بين نسل دوم انقلاب با نسل اول هشداری جدی بود كه دوم خرداد به علاقه‌مندان انقلاب داد.

5- متاسفانه كسانی كه مدعی مالكيت بيرق دوم خرداد بودند به راه افراط رفتند و با طرح تقدم توسعه‌ سياسی بر ديگر توسعه‌ها آن‌قدر پيش رفتند كه برخی توسعه‌ سياسی را به تغيير نظام ترجمه كردند و اساسي‌ترين تئوری حضرت امام(ره) يعنی اختلاط سياست و ديانت را زير سوال بردند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی