مهين اسكويی، بازيگر و كارگردان پرسابقه تئاتر ايران، طی مراسم در امام زاده طاهر كرج به خاك سپرده شد.

مراسم انتقال او به امام زاده طاهر در تالار رودكی (وحدت) برپا شد و اهل تئاتر، برای بدرود با او در اطراف پيكر‌بی‌جانش حلقه زدند. مهين اسكوئی در پی يك دوران نسبتا طولانی بيماری در يكی از بيمارستانهای تهران چشم بر جهان فرو بست. مدتی پيش مصطفی همسر مهين اسكوئی بدرود حيات گفت و به اين ترتيب اسكوئی‌ها برای هميشه از صحنه پائين آمدند.

بهزاد فراهانی در آخرين لحظات بدرود با مهين اسكوئی طی سخنان كوتاهی گفت:

"مهين اسكويی  دانشوری در بازيگری ايران بود."  و من می‌انديشم به خشك شدن  اين منشأ تفكر بدون بهره گيری در اين زمستان سرد تئاتر، به خاطره و اسم اسكويی‌هايی كه از اين پس تنها قرار است  در فهرست تاريخ تئاتر ايران باقی  بمانند. توران مهرزاد، ايرج راد،  سيروس ابراهيم زاده، هوشنگ قوانلو، مريم معترف، فاطمه طاهری ، بيوك ميرزايی،‌هادی مرزبان، قطب الدين صادقی و...آمده اند و هستند، اما هنوز جای بسياری از شاگردان او و دوستان ديگر خالی است ! همچنان كه جای بسياری از مسئولان هنری خالی است!  

ايرج راد شاگرد قديمی اسكوئی كه اكنون مديرعامل خانه تئاتر ايران است، بر فراز پيكر مهين اسكوئی گفت: " بانوی تئاتر ايران ازميان ما رفت، يكی يكی از هنرمندان تئاتر در حال رفتن هستند و اين جای تأسف دارد. زيرا جايگزين كردن هنرمندانی مانند آنها ديگر ممكن نيست. بسياری از اساتيد تئاتر امروز شاگردان قديمی بانوی تئاتر ايران بودند."

بهزاد فراهانی  ادامه می‌دهد : " من به عنوان شاگرد اين استاد از او ياد گرفتم هيچگاه بدون آرمان، انديشه و وظيفه به روی صحنه نروم. " از وزير ارشاد می‌خواهم تا دست نوشته‌های مهين اسكويی را در يك جلد كتاب چاپ كند.  

از تنهايی و عزلت بانوی تئاتر ايران، درسالهای واپسين نيز سخن گفتند:

" مطمئنم از فقر مقتدرانه و غرور و نمايشهايش درسالهای آينده حرف زيادی  زده خواهد شد."