ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  احمدی نژاد:
من شانه به شانه
شاه عربستان راه رفتم
 
 
 
 

 

وزير علوم در جمع اعضای بسيج دانشجويی به نقل از رييس جمهور، به بيان قسمت‌هايی از گزارش وی از كنفرانس سران كشورهای اسلامی پرداخت كه به گفته‌ی وی در جلسه‌ی شب گذشته‌ی هيات دولت بيان شده است.

دكتر زاهدی كه در مراسم تقدير از برگزيدگان چهارمين جشنواره‌ی ممتازين، مخترعان و متبكران دانشجوی بسيجی، شاهد، ايثارگر سخن می‌گفت، اظهار كرد:

رييس جمهور در جلسه‌ی هيات دولت گزارشی از كنفرانس سران اسلامی ارائه داد، گزارش مفصل بود، بخشی از آن را كه می‌شود در اين جلسه گفت عرض می‌كنم. می‌خواهم بگويم كه واقعا بايد افتخار كنيد؛ می‌دانيد كه رييس جمهور ما بسيجی بوده، هم به عنوان يك دانشجوی بسيجی و هم يك استاد بسيجی

رئیس جمهور فرمودند:

 وقتی می‌خواستم بروم، فقط توكل به خدا كردم. گفتم خدایا فقط به خاطر رضای تو می‌خواهم به اين جلسه بروم، ما را از اين جلسه رو سفيد بيرون بياور. چون زمزمه‌هايی بود كه هدف‌هايی پشت پرده‌ی كنفرانس بوده برای به رسميت شناختن رژيم اشغالگر قدس از سوی كشورهای اسلامی. اين توطئه‌ی بسيار بزرگی است عليه كشورهای اسلامی.

ما برای جلسه‌ی افتتاحيه به آنجا رفته بوديم، همه در يك سالن بيرون جلسه نشسته بوديم. بعد اعلام شد كه به داخل جلسه برويم. بعضی‌ها بلند شدند و سريع به سر جايشان رفتند. ناخودآگاه - اصلا چيزی نبود - ما كه بلند شديم، پادشاه عربستان هم بلند شد و اصلا مثل اينكه برنامه ريزی شده بود - اينها واقعا عنايات الهی است - كه جلسه‌ی افتتاحيه اين طوری تلقی شود كه من و پادشاه عربستان داريم افتتاح می‌كنيم، با هم وارد سالن شديم. حالا تمام تلويزيون‌ها دارند نشان می‌دهند، به افتخار ما دست می‌زنند و ما واقعا احساس كرديم يك نيروی ديگری ما را حركت داد.

افتتاحيه اين طوری شروع شد. بعد يك جلسه‌ی شام بود(البته من عذرخواهی می‌كنم كه نمی‌توانم بعضی چيزها را بگويم- وزیر علوم)، همه‌ی سران نشسته بودند، ما هم با سران يكی از كشورها در گوشه‌ای نشسته بوديم، متوجه نبوديم كه شاه عربستان وارد شد، ايشان آمده بود دانه به دانه حال و احوال. ساعت 10 شب بود، يك دفعه به ما گفتند كه ايشان وارد شده، بريم بر سر ميز شام. ما كه بلند شديم برويم سراغ ايشان حال و احوال كنيم، ديديم ايشان آمد سمت ما، يك خوش و بش اوليه كرديم و ايشان در همان جا اظهار علاقه كرد كه بنشيند با هم چند دقيقه‌ای صحبت كنيم.

 حالا همه‌ سران نشسته‌اند آنجا، يك دفعه ايشان چنين چيزی گفت. نشستيم آنجا، تمام تلويزيون‌ها نشان می‌داندند كه تمام سران ايستاده‌اند. ايشان اصرار كه بيا بشينيم يك گپ برادرانه‌ای بزنيم. اين اصلا برای همه‌ی مهمان‌ها عجيب بود.من اينها را فضل الهی می‌ديدم، به خصوص صدا و سيمای عربستان روز اول كه رفتيم اصلا پوشش خيلی كوچكی از اخبار ايران می‌داد و حتی صحنه‌های ورود را خيلی پوشش نمی‌داد، اما در آن موقع كه با پادشاه عربستان نشسته بوديم كل تبليغات برای ايران شروع شد، كه ايران اين طور است و آن طور است. جالب بود كه بعد از اين ديديم دانه دانه تمام سران كشورهای اسلامی دارند به پيش ما می‌آيند و اصرار دارند كه ما به كشورشان برويم. اصلا اصرار دارند كه ما 10 دقيقه با آنها حرف بزنيم. اين خيلی مهم است. وقتی سخنرانی ما تمام شد، يك موجی از شادی در بين تمام روسای كشورها ايجاد شد. »

وزیر علوم ادامه داد:

حالا من اسم نمی‌برم، اما ايشان در جلسه دولت اسم بردند، حتی بعضی‌ها را اسم بردند كه خدا می‌داند اصلا آدم باورش نمی‌شود.

رئیس جمهور گفتند:

 اينها آمده‌اند پيش من و گفتند كه خدا خيرت بدهد. تو آبروی ما مسلمان‌ها را خريدی، تو هويت دادی به اسلام، تو حرف دل ما را زدی. حتی آنها كه بر حسب ظاهر با امريكا رابطه دارند. وقتی رهبر آن كشورها حرف می‌زدند، همراه خودشان هم كفی نمی‌زدند، اما وقتی كه ما صحبت كرديم، همه مشت‌ها گره كرده، حالت هم مرگ بر امريكا و هم درود بر شما. با اين حالت از ما استقبال كردند.»

وزیر علوم: خدا می‌داند که ايشان صحبت‌هايش اين بود كه اصلا محوريت كنفرانس رفت به سمت اين كه جمهوری اسلامی چه می‌گويد. ايشان قسم می‌خورد و می‌گفت كه يكی از سران آن كشورها به پيش من آمده بود و اصرار كه آقا تو را به خدا بيا به كشور ما.  گفته بود كه طبق روابط ديپلماتيك، قبلا رييس جمهور قبلی شما آقای خاتمی به كشور ما آمده است، حالا شما بايد بياييد. يعنی حضور رييس جمهور ما برای آن رييس جمهور افتخار می‌آفريند و قدرت آن را بالا می‌برد، الان اين جايگاه جمهوری اسلامی است.

همين‌هاست كه مقدمات ظهور امام زمان (عج) را فراهم می‌كند. جالب بود كه ايشان می‌فرمودند اتفاقاتی در اين كنفرانس افتاد كه حقانيت ما را نشان ‌داد. ايشان می‌گفت كه به زيارت خانه‌ی خدا رفتيم، شاه عربستان اصرار داشت كه من شانه به شانه‌ی ايشان راه بروم، اينها خيلی مهم است.