ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

انجمن حجتيه
فاجعه "طالبان ايرانی"
از زير اين عبا درآمد
!
 كيوان‌ مهرگان‌

 
 
 
 
 

سال‌ها مفهوم‌ «انجمن‌ حجتيه‌» از ادبيات‌ سياسی اجتماعی ملت‌ ايران‌ رخت‌ بربسته‌ بود و برای همين‌ است‌ كه‌ امروز و پس‌ از انتخابات‌ اخير رياست‌ جمهوری كه‌ مساله‌ انجمن‌ حجتيه‌ مطرح‌ شده‌ جوانان‌ تا 30 ساله‌ با حيرت‌ به‌ اين‌ مفهوم‌ نگاه‌ می‌كنند و اطلاع‌ درستی از وضعيت‌ اين‌ جريان‌ مذهبی ندارند. انجمن‌ حجتيه‌ با پيروزی جريانی كه‌ دايره‌ واژگان‌ مذهبی آن‌ افراطی است‌ و به‌ سياست‌ از منظر سياست‌ نگاه‌ نمی‌كند و در پی به‌ زير كشيدن‌ «سياست‌ ورزی» زير لوای فعاليت‌های افراطی مذهبی است‌ به‌ ادبيات‌ سياسی و ژورناليستی ما بازگشت‌. كالبد شكافی اين‌ جريان‌ مذهبی به‌ روشن‌ شدن‌ سابقه‌ ديروز و فعاليت‌های امروز آن‌، تلاشی است‌ برای روشنگری جامعه‌.

تاكيد می‌كنم‌ كه‌ اين‌ گزارش‌ در پی افشاگری عليه‌ هيچ‌كدام‌ از جريان‌های سياسی نيست‌، بلكه‌ با استناد به‌ آنچه‌ گذشته‌ و آنچه‌ امروز استنباط‌ می‌شود در پی روشن‌ نمودن‌ ابعاد تاريك‌ و ناروشن‌ مفهومی است‌ كه‌ در چند ماه‌ گذشته‌ ركورد جالب‌ توجهی در ادبيات‌ سياسی ايران‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌. در اين‌ گزارش‌ ضمن‌ بازخوانی زمينه‌های شكل‌گيری، موسس‌، تشكيلات‌، برخورد با پديده‌ انقلاب‌ و فعاليت‌ سياسی به‌ خاطرات‌ و مواضع‌ چند تن‌ از رجال‌ سياسی و مذهبی درباره‌ اين‌ جريان‌ می‌پردازيم‌.

بازی در زمين‌ خالی‌

درباره‌ زمينه‌های شكل‌گيری انجمن‌ حجتيه‌ ناگزير به‌ توجه‌ به‌ چند حوزه‌ متفاوت‌ و گاه‌ متناقض‌ هستيم‌، اما پر رنگ‌ترين‌ زمينه‌ شكل‌گيری جريانی به‌ نام‌ حجتيه‌، وجود فرقه‌يی به‌ نام‌ «بهائيت‌» است‌ كه‌ همواره‌ از سوی مسلمانان‌ طرد شده‌ است‌. انجمن‌ بهائيت‌ از دل‌ فرقه‌يی به‌ نام‌ «بابيه‌»درآمد. نزديك‌ به‌ يك‌ قرن‌ قبل‌، فردی به‌ نام‌ «ميرزا علی محمد» با ادعای بابيت‌ و نمايندگی امام‌ عصر و سپس‌ ادعای مهدويت‌، موجب‌ تاسيس‌ فرقه‌يی به‌ نام‌ «بابيه‌» شد و از دل‌ بابيه‌ «بهائيت‌» بيرون‌ آمد. اين‌ فرقه‌ها از همان‌ آغاز از سوی مسلمانان‌ مطرود بودند، اما به‌ دلايل‌ سياسی، حكومت‌ وقت‌ و جريان‌های سياسی به‌ حمايت‌ از اين‌ جريانات‌ پرداختند تا بتوانند در ميان‌ مردم‌ بخصوص‌ جوانان‌ و مهمتر از همه‌ روحانيت‌ و حوزه‌های علميه‌ نفذ كنند و اقدام‌ به‌ جذب‌ مبلغ‌ نمايند. بهائيت‌ از آنجا كه‌ با حمايت‌ قدرت‌‌های استعماری دارای يك‌ تشكيلات‌ منسجم‌ و سازمان‌ يافته‌ شد توانست‌ به‌ موفقيت‌هايی دست‌ يابد. در جبهه‌ مخالف‌ بهائيت‌ هيچ‌ سازمان‌ منسجمی كه‌ بتواند به‌ مقابله‌ با فعاليت‌های بهائيت‌ بپردازد وجود نداشت‌. اوج‌ فعاليت‌های بهائيت‌ در دهه‌های 20 و 30 بود كه‌ علناص به‌ فعاليت‌ می‌پرداخت‌.

در چنين‌ شرايطی «شيخ‌ محمود ذاكرزاده‌ تولايی» مشهور به‌ «شيخ‌ حلبی» كه‌ در اصول‌ و فنون‌ سخنوری مهارت‌ داشت‌ انجمن‌ ضد بهائيت‌ را تاسيس‌ كرد. اين‌ انجمن‌ از آغاز بنا را بر مبارزه‌ با بهائيت‌ گذاشت‌. به‌ دليل‌ نفوذ انجمن‌ بهائيت‌ در كشور، تاسيس‌ انجمن‌ ضد بهائيت‌ با استقبال‌ محافل‌ مذهبی، مسلمانان‌ و جوانان‌ روبرو شد. همچنين‌ به‌ دليل‌ وجود پتانسيل‌های قوی انجمن‌ ضد بهائيت‌ شيخ‌ حلبی موفقيت‌های زيادی به‌ دست‌ آورد.

در كنار اين‌ مساله‌ برخی نيز كودتای 28 مرداد كه‌ منجر به‌ حبس‌ و انزوای نيروهای ملی و مذهبی فعال‌ در نهضت‌ مقاومت‌ ملی شد را زمينه‌ ديگری برای تاسيس‌ انجمن‌ حجتيه‌ عنوان‌ می‌كنند. حكومت‌ برآمده‌ از دل‌ كودتا با ايجاد جو اختناق‌ از فعاليت‌ گروه‌های سياسی چه‌ مذهبی و غيرمذهبی جلوگيری به‌ عمل‌ آورد و از آنجا كه‌ انجمن‌ حجتيه‌ از بدو تاسيس‌ پرچم‌ سفيد غير سياسی بودن‌ را در برابر حكومت‌ وقت‌ برداشته‌ بود با ممانعت‌ حكومت‌ مواجه‌ نشد و حتی گفته‌ می‌شود حكومت‌ از تاسيس‌ چنين‌ گروه‌هايی حمايت‌ می‌كرد چراكه‌ نيروهايی كه‌ به‌ دنبال‌ فعاليت‌ اجتماعی بودند انرژی و توان‌ خود را به‌ امور اجتماعی مذهبی و غيرسياسی صرف‌ می‌كردند. اين‌ فراز از اساسنامه‌ انجمن‌ مويد اين‌ موضوع‌ است‌ كه‌ انجمن‌ به‌ منظور فعاليت‌های علمی، آموزشی، خدمات‌ مفيد اجتماعی، با الهام‌ از تعاليم‌ عاليه‌ اسلام‌ و مذهب‌ شيعه‌ جعفری، جهت‌ پرورش‌ استعداد و تربيت‌ انسان‌هايی لايق‌ و كاردان‌ و مقيد به‌ تقوی و ايمان‌ و اصلاح‌ جهات‌ مادی و معنوی جامعه‌ تاسيس‌ شده‌ است‌.به‌ اضافه‌ اين‌ دو زمينه‌، برخی درباره‌ زمينه‌ پيدايش‌ انجمن‌ حجتيه‌ معتقد به‌ حضور قدرت‌های استعمارگر هستند. اين‌ عده‌ بر اين‌ باورند كه‌ ايجاد يك‌ فرقه‌ و ضد فرقه‌ از روش‌های استعماری برای سرگرم‌ كردن‌ مبارزان‌ و ملت‌ها است‌.

با در نظر گرفتن‌ هركدام‌ از موارد فوق‌ و موافق‌ يا مخالف‌ بودن‌ آن‌ گروهی با تابلوی «انجمن‌ خيريه‌ حجتيه‌ مهدويه‌» پس‌ از كودتای 28 مرداد تاسيس‌ شد.همانگونه‌ كه‌ گفته‌ شد شيخ‌ محمد حلبی به‌ اصول‌ و فنون‌ سخنوری كاملاص مسلط‌ بود، دكتر عبدالكريم‌ سروش‌ كه‌ خود يك‌ سال‌ عضو اين‌ تشكيلات‌ بوده‌ است‌ درباره‌ ويژگی‌های فردی شيخ‌ محمد حلبی به‌ روزنامه‌ «جامعه‌» گفته‌ است‌: «شيخ‌ حلبی واعظ‌ سرشناسی در تهران‌ و كل‌ كشور بود و منبرهای بسيار نافذی داشت‌. اشعار زيادی از حفظ‌ داشت‌ بيانش‌ بسيار موؤر بود و معلم‌ اخلاق‌ و عرفان‌ هم‌ بود.»

اما انگيزه‌های شيخ‌ محمد حلبی برای تاسيس‌ انجمن‌ حجتيه‌ چه‌ بود؟ روايت‌های گوناگونی می‌شود. انجمن‌ حجتيه‌ براين‌ باورند كه‌ شيخ‌ حلبی رييس‌ انجمن‌، مدعی شده‌ است‌ كه‌ در سال‌های 32 خوابی ديده‌ است‌ كه‌ امام‌ زمان‌ به‌ وی فرموده‌اند كه‌ گروهی را برای مبارزه‌ با بهائيت‌ تشكيل‌ بدهد. البته‌ روايت‌های ديگری نيز نقل‌ می‌شود از جمله‌ پس‌ از بروز اختلاف‌ بين‌ آيت‌الله‌ كاشانی و دكتر مصدق‌ و شكست‌ نهضت‌ ملی نفت‌، همزمان‌ تبليغات‌ بهائيت‌ نضج‌ گرفت‌ و گروهی كه‌ در بين‌شان‌ طلبه‌ نيز بود از جمله‌ هم‌ حجره‌ شيخ‌ حلبی را جذب‌ كردند، لذا بهائيت‌ در ذهن‌ شيخ‌ حلبی بزرگ‌ جلوه‌گر شد و به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيد كه‌ بايد سياست‌ را رها كرد و دست‌ به‌ انجام‌ اقدام‌های فرهنگی زد و به‌ علت‌ شكست‌ نهضت‌، يك‌ جو ياس‌ برجامعه‌ حاكم‌ شد و عده‌يی كه‌ به‌ دنبال‌ جريانی می‌گشتند تا با وصل‌ شدن‌ به‌ آن‌، ياس‌ و بريدگی خود را توجيه‌ ايدئولوژيكی و سياسی كنند، به‌ اين‌ جريان‌ پيوستند. البته‌ برخی نيز لغزيدن‌ هم‌ حجره‌يی شيخ‌ محمد حلبی كه‌ برای نفوذ در بهائيت‌ فعاليت‌ می‌كردند را يكی ديگر از انگيزه‌های انجمن‌ ضد بهائيت‌ توسط‌ شيخ‌ حلبی ذكر می‌كنند.

ساختار تشكيلاتی حزب‌ بدون‌ سياست‌

انجمن‌ حجتيه‌ زير نظر خود شيخ‌ حلبی به‌ عنوان‌ رييس‌ هيات‌ مديره‌ و 4 نفر كه‌ عضو هيات‌ مديره‌ بودند اداره‌ می‌شد. اين‌ افراد عبارت‌ بودند از حاج‌ سيد رضا رسول‌، سيد حسين‌ سجادی، محمد حسين‌ غلامحسين‌، حاج‌ محمد تقی تاجر. انجمن‌ به‌ واسطه‌ مبارزه‌ با بهائيت‌ تلاش‌ كرد از افراد مجرب‌ و تشكيلاتی منسجم‌ بهره‌ ببرد، پروانه‌ فعاليت‌ انجمن‌ هرچند وقت‌ يك‌ بار بايد تجديد می‌شد. انجمن‌ حجتيه‌ چند كميته‌ داشت‌ كه‌ زير نظر هيات‌ مديره‌ فعاليت‌ می‌كردند. اين‌ كميته‌ها عبارت‌ بودند از: 1 كميته‌ تدريس‌ از وظايف‌ اين‌ گروه‌ جذب‌ نيروهای جوان‌ و تازه‌ نفس‌ و فعال‌ برای تحت‌ تعليم‌ قرار دادن‌ آنها بود. مهمترين‌ مركز برای اين‌ منظور مدارس‌ بود. معلمانی كه‌ عضو انجمن‌ بودند بايد اين‌ ماموريت‌ را انجام‌ می‌دادند. سياست‌ جذب‌ دانش‌آموزان‌ باهوش‌ و درس خوان‌ ساده‌ زيست‌ نشان‌ دهنده‌ دقت‌ نظر گردانندگان‌ انجمن‌ در توجه‌ به‌ كيفيت‌ افراد جذب‌ شده‌ است‌. دكتر عبدالكريم‌ سروش‌ در اين‌ باره‌ می‌گويد: «من‌ سال‌ ششم‌ دبيرستان‌ بودم‌.» در سال‌ 1341 و 1342 در مدرسه‌ علوی و در 17 يا 18 سالگی بودم‌. انجمن‌ حجتيه‌ از مدرسه‌ علوی عضو گيری كلانی می‌كرد و برخی از هم‌ مدرسه‌يی‌ها و همكلاسی‌های ما كه‌ بعدا در عالم‌ سياست‌ و در جمهوری اسلامی وارد شدند و صاحب‌ مقام‌های بالايی شدند از اينجا پا به‌ انجمن‌ حجتيه‌ گذاشتند.

كميته‌ تحقيق‌ كه‌ در واقع‌ كميته‌ جاسوسی بود به‌ اين‌ شيوه‌ عمل‌ می‌كرد كه‌ سه‌ نوع‌ محقق‌ يا جاسوس‌ تربيت‌ می‌كرد. محقق‌ يا جاسوس‌ نوع‌ اول‌، نوع‌ دوم‌ و نوع‌ سوم‌. وظيفه‌ جاسوس‌ يا محقق‌ نوع‌ اول‌ اين‌ بود كه‌ با استفاده‌ از شيوه‌های خاص‌ تعليم‌ داده‌ شده‌ نزد بهائيان‌ می‌رفت‌ و ادعا می‌كرده‌ كه‌ می‌خواهد بهايی شود و به‌ اين‌ ترتيب‌ وارد آنها می‌شده‌ است‌. محقق‌ نوع‌ دوم‌ كه‌ معمولا تيمی عمل‌ می‌كردند افراد ناشناخته‌يی بودند كه‌ وظيفه‌ گزارش‌ جلسات‌ بهائيان‌ را به‌ عهده‌ داشتند. افراد انجمن‌ كه‌ عضو اين‌ گروه‌ می‌شدند اسم‌ مستعار داشتند و همديگر را نمی‌شناختند و ممكن‌ بود دو نفر گزارش‌ همديگر را به‌ مسوول‌ خود می‌دادند. محقق‌ نوع‌ سوم‌ افرادی بودند كه‌ از حيث‌ رفتار و گفتار بهايی می‌شدند و علنا انجمن‌ را می‌كوبيدند.

كميته‌ نگارش‌ افراد اين‌ كميته‌ نويسندگانی بودند كه‌ می‌بايست‌ تازه‌ترين‌ تحقيقات‌ خود را در نفی بهائيت‌ و ستايش‌ امام‌ در جزوات‌ مختلف‌ بنويسند.

كميته‌ ارشاد اين‌ كميته‌ از دو قسمت‌ تشكيل‌ شده‌ بود، كميته‌ بحث‌ و مناظره‌، كميته‌ تعقيب‌ و مراقبت‌ كه‌ همانگونه‌ كه‌ از عناوينشان‌ پيداست‌ افراد عضو اين‌ كميته‌ها از يك‌ سو از افراد تازه‌وارد انجمن‌ مراقبت‌ می‌كردند. از سوی ديگر افراد مبتدی و تازه‌وارد بهايی را رصد می‌كردند تا آنان‌ را از بهايی‌بودن‌ منصرف‌ و به‌ انجمن‌ وارد كنند.

كميته‌ وزارت‌ خارجه‌ اين‌ كميته‌ بيشتر خارج‌ از كشور فعاليت‌ می‌كرد و حوزه‌ فعاليت‌ آنان‌ كشورهای هند، استراليا، انگليس‌، امريكا و اتريش‌ بود. انجمن‌ در اين‌ كشورها و برخی كشورهای ديگر اقدام‌ به‌ تاسيس‌ دفتر كرده‌ بود. شايد جنجالی‌ترين‌ مساله‌ مواضع‌ انجمن‌ نسبت‌ به‌ انقلاب‌ و فعاليت‌ سياسی بود. علی‌اكبر‌هاشمی رفسنجانی درباره‌ مواضع‌ انجمن‌ حجتيه‌ پيرامون‌ مبارزه‌ می‌گويد: «قبل‌ از پيروزی انقلاب‌ اسلامی اينها داعيه‌های خاص‌ اسلامی نداشتند. اختلافاتی كه‌ با ما داشتند اين‌ بود كه‌ مبارزه‌ را بد می‌دانستند، معتقد بودند كه‌ حكومت‌ اسلامی حالا در زمان‌ امام‌ زمان‌ می‌تواند شكل‌ پيدا كند و چون‌ حالا نمی‌شود، پس‌ نتيجه‌ می‌گرفتند خوب‌ است‌ مبارزه‌ نكنيم‌ و با رژيم‌ و با آنها بسازيم‌. يكی از سران‌ سابق‌ انجمن‌ حجتيه‌ به‌ نقل‌ مواضع‌ شيخ‌ حلبی عليه‌ امام‌ خمينی بنيانگذار مبارزه‌ مذهبی با رژيم‌ شاه‌ اشاره‌ می‌كند كه‌ «كسانی كه‌ در اين‌ راه‌ (مبارزه‌ عليه‌ رژيم‌ شاه‌) كشته‌ می‌شوند، خونشان‌ را هدر می‌دهند و كسانی كه‌ افراد را به‌ اين‌ راه‌ می‌كشانند مسوول‌ اين‌ خونها هستند.»وی ادامه‌ می‌دهد كه‌ «شيخ‌ حلبی معتقد بود كه‌ كار صحيح‌، فعاليت‌های فرهنگی و ايدئولوژيك‌ است‌ و نه‌ مبارزه‌
سيد محمد سيف‌زاده‌ كه‌ از سوی امام‌ خمينی به‌ عنوان‌ رييس‌ دادگاه‌ انقلاب‌ اراك‌ منصوب‌ شده‌ بود درباره‌ فعاليت‌های انجمن‌ حجتيه‌ و نحوه‌ همكاری آنان‌ با رژيم‌ شاه‌ در اين‌ شهر چنين‌ می‌گويد: «نبايد از سهم‌ فتنه‌انگيزی‌ها و آتش‌افروزی‌های انجمن‌ حجتيه‌ در دوران‌ انقلاب‌ غافل‌ ماند. آنها به‌ نفوذ به‌ داخل‌ انقلاب‌ و با ايجاد تنش‌ و فتنه‌انگيزی ميان‌ انقلابيون‌ موجب‌ درگيری‌های ناخواسته‌ و تشديد خشونت‌ و قتل‌ و حذف‌ انقلابيون‌ گرديدند و هنوز هم‌ ادامه‌ دارد. نفوذ در ميان‌ كميته‌ها و شورای اسلامی به‌ لحاظ‌ فقدان‌ نظم‌ و قانون‌ از همه‌ جا بيشتر بود. بررسی اسناد ادارات‌ دولتی و استانداری بخصوص‌ ساواك‌ پرده‌ ازهمكاری بسياری از روحانيون‌ و بازاريان‌ با رژيم‌ برداشت‌، اين‌ اسناد كه‌ در اداره‌ ساواك‌ سلطنت‌آباد نگهداری می‌شد كمتر در معرض‌ امحا و نابودی قرار می‌گيرد: «رژيم‌ شاه‌ جهت‌ ساماندهی روحانيون‌ در جهت‌ اهداف‌ و نيات‌ خود در ساواك‌ اداره‌يی به‌ نام«اداره‌ مروجين‌ مذهبی» تاسيس‌ كرد. كار اين‌ اداره‌ تحت‌ پوشش‌ قراردادن‌ كليه‌ روحانيون‌ در راستای اهداف‌ رژيم‌ بود. بنابراين‌ به‌ كليه‌ روحانيون‌ تحت‌ پوشش‌ به‌ وسيله‌ يك‌ روحانی صاحب‌نام‌ و با دست‌ او حقوق‌ داده‌ می‌شد. گرچه‌ اداره‌ مروجين‌ را ساواك‌ تاسيس‌ كرده‌ بود اما انجمن‌ حجتيه‌ از سال‌ها پيش‌ با ساواك‌ همكاری می‌كرد، اين‌ همكاری‌ها از زمان‌ اوج‌ گيری مبارزات‌ مسلحانه‌ وسعت‌ و عمق‌ بيشتری پيدا كرد، اين‌ اسناد تا مدتی موجب‌ سردرگمی گروه‌ تحقيق‌ گشته‌ بود، چه‌ آنكه‌ فی‌المثل‌ از طرفی رژيم‌ بهايی‌ها را مورد حمايت‌ قرار می‌داد و توسط‌ محفل‌ بهايی مورد حمايت‌ قرار می‌گرفتند، اما به‌ انجمن‌ حجتيه‌ نيز پول‌ داده‌ می‌شد تا با بهايی‌ها مبارزه‌ شود!؟ يعنی دو كار متضاد هم‌، توسط‌ ساواك‌ برنامه‌ريزی شده‌ بود

سيد محمد سيف‌زاده‌ اضافه‌ می‌كند: «در سند ديگری كه‌ به‌ امضای تيمسار نصيری رييس‌ ساواك‌ رسيده‌ و برای تمام‌ روسای ساواك‌ استانها ارسال‌ گرديده‌، آمده‌ بود مشاوران‌ امريكايی اعتقاد دارند خط‌ فكری ارشاد )حسينيه‌ ارشاد) و شخص دكتر شريعتی و سازمان‌ مجاهدين‌ خلق‌ و راديكاليسم‌ اسلامی مشكل‌ اساسی رژيم‌ تلقی گرديده‌ و بايد روحانيون‌ تحت‌ پوشش‌ (اداره‌ مروجين‌ انجمن‌ حجتيه‌) از بالای منابر عليه‌ جريانهای فكری فوق‌ و توهين‌ و طرد به‌ مرحوم‌ ]امام‌[ خمينی و طرفدارانش‌ طبق‌ برنامه‌ عمل‌ نمايند. برنامه‌ هم‌ مجموعه‌يی از توهين‌ و تكفير و تفسيق‌ و اتهاماتی بود كه‌ به‌ جريان‌های مبارزه‌ وارد می‌آمد. در همان‌ ابتدای انقلاب‌ با شور و عشقی كه‌ مردم‌ و احترامی كه‌ تمام‌ گروه‌های سياسی نسبت‌ به‌ دكتر علی شريعتی داشتند جريانات‌ فوق‌ توانستند حدود 50 هزار جلد كتاب‌ عليه‌ دكتر شريعتی به‌ چاپ‌ رسانند كه‌ با دخالت‌ حاج‌ احمد آقا از انتشار آن‌ جلوگيری شد.» سيف‌زاده‌ ضمن‌ اشاره‌ به‌ جوسازی‌هايی كه‌ عليه‌ قضات‌ در آن‌ زمان‌ می‌شده‌ است‌ ادامه‌ می‌دهد: «به‌ ناچار پرونده‌ روحانيون‌ كه‌ با ساواك‌ همكاری می‌كردند را نزد آقای خمينی بردم‌، آقای خمينی وقتی ابعاد گسترده‌ نفوذ ساواك‌ را متوجه‌ شدند بعد از مدتی سكوت‌ گفت‌، به‌ ما گفته‌ بودند ساواك‌ در مساجد نفوذ كرده‌ است‌ اما نمی‌دانستم‌ فاجعه‌ تا اين‌ اندازه‌ عميق‌ است‌.» سيف‌زاده‌ كه‌ آن‌ زمان‌ در استان‌ مركزی بوده‌ است‌ ادامه‌ می‌دهد: «اگر عميق‌تر به‌ موضوع‌ «انجمن‌ حجتيه‌» نگاه‌ می‌كرديم‌ بايد اين‌ جريان‌ مورد تحقيق‌ و بررسی دقيق‌ در انقلاب‌ قرار می‌گرفت‌، چه‌ بتدريج‌ و بعد از نفوذ به‌ ارگان‌های مهم‌ ايجاد درگيری، بدبينی، تشنج‌ بين‌ انقلابيون‌ و ارگان‌ها در دستور كار انجمن‌ حجتيه‌ قرار گرفت‌ در بسياری از درگيری‌ها و خرابكاری‌ها از نحوه‌ عمل‌ قدرت‌ تشكيلاتی انجمن‌ حجتيه‌ هويدا بود. آنها كار را تا جايی پيش‌ بردند كه‌ در دفاتر انجمن‌ و سازمان‌های انقلابی، اسلحه‌، مشروب‌، مواد مخدر و... جاسازی كرده‌ يا در خيابان‌ به‌ نمايش‌ می‌گذاشتند، به‌ نام‌ آن‌ گروه‌ها به‌ مردم‌ حمله‌ كرده‌ و خرمن‌ها را به‌ آتش‌ می‌كشيدند تا مردم‌ و سران‌ انقلاب‌ با هم‌ درگير شوند. »

البته‌ انجمن‌ حجتيه‌ پس‌ از پيروزی انقلاب‌ اعلام‌ كرد كه‌ همراه‌ با مردم‌ در جهت‌ اهداف‌ انقلاب‌ اسلامی فعاليت‌ خواهد كرد. طبق‌ آنچه‌ از خاطرات‌ رييس‌ دادگاه‌ انقلاب‌ يكی از استان‌های مركزی كشور برآمد اين‌ كار عملا هيچ‌گاه‌ اتفاق‌ نيفتاد تا اينكه‌ روز سه‌شنبه‌ 21 تيرماه‌ 1362 امام‌ خمينی در سخنانی فرمودند: يك‌ دسته‌ ديگر هم‌ كه‌ تزشان‌ اين‌ است‌ بگذاريد كه‌ معصيت‌ زياد شود تا حضرت‌ صاحب‌ بيايد. حضرت‌ صاحب‌ مگر برای چی می‌آيد؟ حضرت‌ صاحب‌ می‌آيد معصيت‌ را بردارد. ما معصيت‌ می‌كنيم‌ كه‌ او بيايد؟ اين‌ اعوجات‌ را برداريد. پس‌ از اين‌ سخنان‌ در روز اول‌ مردادماه‌ 1362 انجمن‌ با صدور اطلاعيه‌يی كليه‌ جلسات‌ و فعاليت‌ها و برنامه‌های علنی خود را تعطيل‌ كرد و از آن‌ روز به‌ بعد به‌ فعاليت‌های مخفيانه‌ و زيرزمينی روی آورد.

درباره‌ تعطيلی دايم‌ انجمن‌ حجتيه‌ نظرها متفاوت‌ است‌. برخی همانند عمادالدين‌ باقی معتقدند: «بديهی است‌ كه‌ گروهی با بيش‌ از سه‌ دهه‌ فعاليت‌ گسترده‌ حزبی نمی‌تواند با يك‌ تصميم‌، يك‌ شبه‌، برای هميشه‌ تعطيل‌ شود و در اشكال‌ ديگری به‌ فعاليت‌های خود ادامه‌ خواهد داد. »

نتيجه‌ بدون‌ نتيجه‌

كسی نمی‌تواند يا نمی‌داند به‌ صراحت‌ درباره‌ فعاليت‌ امروزين‌ انجمن‌ حجتيه‌ نظر بدهد. آيت‌الله‌ توسلی رييس‌ دفتر امام‌ خمينی كه‌ چندی پيش‌ درباره‌ انتقام‌ انجمن‌ حجتيه‌ از تفكر امام‌ هشدار داده‌ بود هيچ‌ آدرس‌ مستقيمی نداد كه‌ برای همگان‌ روشن‌ شود كه‌ اين‌ انجمن‌ كجا، چگونه‌، در حال‌ دخالت‌ در امور است‌. يا آقای سيد حسن‌ خمينی نوه‌ امام‌ در سخنان‌ كلی و مبهم‌ درباره‌ نفوذ اين‌ گروه‌ هشدار می‌دهند.
البته‌ برخی نيز با يادآوری آن‌ بند از اساسنامه‌ كه‌ می‌گويد: «هدف‌ انجمن‌ تا زمان‌ ظهور حضرت‌ بقيه‌الله‌ الاعظم‌ امام‌ زمان‌ ارواحنا فداه‌ لايتغير خواهد بود اما برنامه‌های آن‌ با توجه‌ به‌ شرايط‌ و نياز جامعه‌ و براساس‌ حفظ‌ هدف‌ كلی... تغيير يا تعميم‌ می‌يابد...» معتقدند هواداران‌ انجمن‌ هنوز فعاليت‌ می‌كنند. ولی هنوز كسی نيامده‌ كه‌ صراحتا بگويد انجمن‌ حجتيه‌ كجا فعاليت‌ می‌كند؟!
منابع‌ در دفتر روزنامه‌ موجود است‌.( اعتماد)