ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  گفتگو با سعيد حجاريان
دعوا و اختلاف اينجاست
سرمايه داری نوكيسه نظامی
سرمايه داری بروكراتيك
 
 
 
 

 

مهم ترين تضادی كه اكنون وجود دارد و رشد خواهد كرد، تضاد بين لايه های مختلف سرمايه داری است كه كم كم خودش را نشان می‌دهد. اصلی ترين اين تضاد بين سرمايه داری بروكراتيك كه دارد از دولت خارج می‌شود  و سرمايه داری نظامی است كه از قبلی ها نوكيسه تر است و به دنبال سهم خواهی در دولت هم هست. انتخابات مجلس هفتم آخرين ميخ برتابوت اصلاحات بود و ما بايد دمكراسی را به زبان اقتصاد و معيشت مردم ترجمه می‌كرديم.

 

در يكی از كوچه های فرعی خيابان نوفل لوشاتو، و درست  روبروی در سبزرنگ بزرگی كه بالای آن تابلويی با عنوان بسيج دانشجويی سپاه خودنمايی می‌كند، يكی از ساختمانی فرعی رياست جمهوری قرار دارد. وارد اين ساختمان قديمی كه می‌شويد تابلويی در روبرو نظرتان را جلب می‌كند كه با امضای حراست رياست جمهوری از مكالمه كنندگان تلفنی می‌خواهد در هنگام صحبت پشت تلفن احتياط كنند و مواظب شنود بيگانگان باشند. از اين تابلوهای قديمی در ديوارهای مختلف اين ساختمان زياد به چشم می‌خورد، حتی كنار در آسانسوری كه سوار آن می‌شوم تا در طبقه دوم به مصاحبه با سعيد حجاريان بروم. پيش از آن صحبت كرده بودم و قرار ما برای ساعت 5 و پس از خواب بعد از فيزيوتراپی "سعيد" گذاشته شده بود. در اتاقی كه سعيد حجاريان در آن روی يك صندلی نشسته است يك تخت قرار دارد، يك ميز با ارتفاعی كم و چندتايی صندلی به همراه يك دستگاه درمانی به نام "تريت ميل". قبل از آنكه سئوالاتم را در ارتباط با رئيس حمهوری اصلاح طلب محمد خاتمی و مواضعش در دوران هشت ساله اصلاحات آغاز كنم، حجاريان از من می‌خواهد تا دنبال برسی بگردم تا در هنگام عكس گرفتن سرش را با آن شانه بزند. اين كار را می‌كنم و او را به ياد مكالمه دو شب پيش خودمان می‌اندازم كه می‌گفت ترجيح می‌دهد درباره خاتمی صحبتی نكند، مبادا كه به او بر بخورد. مصاحبه ما با همين موضوع آغاز شد، به تفاوت دستگاه مختصات اصلاح طلبی خاتمی با بدنه اصلاحات رسيد، با نقد خاتمی در مقام يك صاحب قدرت ادامه پيدا كرد و در رای دوباره مردم به او با چالش مواجه شد. حجاريان اعتقاد دارد خاتمی از وقتی كه وارد قدرت شد ديگر كتاب نخواند و با مردم از طريق فيلتر بروكراتيك خودش ارتباط برقرار كرد، به همين دليل هم بعد از خروج از قدرت به يك دوره بازانديشی نياز دارد.

مگر چه می‌خواهيد بگوييد كه قرار است به خاتمی برخورد؟

حجاريان: به هر حال در مصاحبه قبلی من مواردی وجود داشت كه شايد اين تلقی ايجاد می‌شد.

من در آن مصاحبه نكته توهين آميزی نديدم؟

حجاريان: شما معتقديد كه آن نكات برخورنده نبود؟

يعنی واقعاً مواردی اينچنينی به آقای خاتمی بر می‌خورد؟

حجاريان: نه، اتفاقاً خاتمی خيلی هم كريم و سليم النفس است؛ اما بعضی روزنامه ها قسمت هايی از حرف های من را تقطيع می‌كنند و مطالب را به من می‌چسبانند و حرف های ديگری را از درون آن بيرون می‌آورند.

خاتمی شما را به تندروی متهم كرده است، چه جوابی داريد؟

حجاريان: دستگاه مختصات انسانها با يكديگر فرق دارد. دستگاه مختصات من هم با خاتمی متفاوت است. به همين دليل ممكن است آنچه را كه او تندروی می‌بيند من تندروی ندانم.

آيا دستگاه مختصات اطلاح طلبی هم اين افتراقات را می‌پذيرد؟

حجاريان: اگر اصلاحات يك جنبش با رهبری خاتمی بود من تندروی نمی‌ كردم، همانطور هم كه خاتمی كندروی نمی‌ كرد. تا زمانی كه بين من و او پيوند تشكيلاتی برقرار نباشد اين موضوع اجتناب ناپذير است. آيا شما شنيده ايد كه در حزب مشاركت بگويند كه يك عده تندرو و يك عده كندرو هستند.

بلی، نمی‌ خواهيد كه بگوييد نه؟

حجاريان: شما می‌توانيد اسم خاصی را بيان كنيد؟

من اسم نمی‌ آورم، اما مصداق هايی می‌توانم بيان كنم.

حجاريان: بحث من در مواضع اصلی است. مثلاً در انتخاب كانديدا، به طوريكه يك عده فردی را حمايت كنند و عده ديگری او را مورد حمايت قرار ندهند.

حالا، نه به طور دقيق در انتخاب كانديدا، اما در موضوعاتی مثل اتحاد با ملی-مذهبی ها كه اينگونه بود؟

حجاريان: اما آنچه كه در بيرون متبلور می‌شود يك چيز واحد است
و اگر بعضی حاضر نشوند كه تبلور بيرونی را بپذيرند و يا اينكه شرط بگذارند چطور؟

حجاريان: مگر می‌توانند؟ اين حكم تشكيلات است؛ اگر تصميمی گرفته شد، همه بايد از آن حمايت كنند. در ارتباط ما با خاتمی هم اين نكته وجود دارد، يعنی اگر پيوند وجود داشته باشد بايد چارچوب ها رعايت شود ونه كسی مجاز به كندروی باشد و نه اينكه تندروی كند.

و اين هم البته يك ايراد اصلاحات بود، درست است؟

حجاريان: بلی، هرچند همه ايراد نبود، اما به هرحال بخشی از مشكلات از آن ناشی می‌شد.
اين ضعف هم باعث شد كه خاتمی از سوی شما متهم شود فرصت سوزی كرده است؟

حجاريان: اين هم به همان دستگاه مختصات متفاوت بر می‌گردد. من از يك دستگاه مختصات پديده ها را می‌بينم و او هم از دستگاه مختصات ديگری كه با من متفاوت است.

فكر می‌كنيد دستگاه مختصات شما به مطالبات جامعه نزديك تر بود و يا دستگاه مختصات خاتمی؟
حجاريان: كسی كه در صندلی صدارت می‌نشيند و با قدرت تماس می‌گيرد بايد خيلی مراقب باشد.
شما هم خيلی خارج از قدرت نبوديد؟

حجاريان: من به صورت شخصيت حقيقی؟

هم به صورت شخصيت حقيقی در مقام مشاور رئيس جمهوری و هم در مقام شخصيت حقوقی و حزبي

حجاريان: من در مقام شخصيت فردی چه مدت مشاور رئيس جمهوری بودم؟

يكسال، تا قبل از شوراها.

حجاريان: من هم در اين يكسال چيز زيادی نگفتم، چون قيد داشتم، اما بعد از استعفا در مقام مشاور رئيس جمهوری اين قيد از من برداشته شد.

با اينحال از لحاظ تشكيلاتی كه قيد داشتيد. حزب در كابينه وزير داشت، مجلس هم در اختيار "مشاركت" بود.

حجاريان: تشكيلات ما خاتمی را نقد نكرده است؟

بلی، او را نقد كرده، اما در عين حال در دولت خاتمی هم حضور دارد.

حجاريان: يك حزب چون در عمق ريشه دارد، با مردم ارتباط دارد و آنها هم مطالباتی دارند.
حالا بگوييد دستگاه مختصات شما به مطالبات مردم نزديك تر بود و يا دستگاه مختصات خاتمی؟
حجاريان: قطعاً احزاب با پايگاه اجتماعی خودشان ارتباط بيشتری دارند و بدنه به آنها فشار می‌آورد و از آنها جواب می‌خواهد. ما دائماً در معرض فشار افكار عمومی هستيم، فحش می‌شنويم و مورد انتقاد قرار می‌گيريم.

خاتمی چطور؟ ارتباط او از چه طريقی است؟

حجاريان: او فيلتر دارد.

از چه طريقی؟

حجاريان: از ناحيه بروكراسی خودش. به همين دليل هم دستگاه مختصات متفاوتی دارد.

اما اين دستگاه های مختصات در فضا به صورت متنافر كه نيستند. اصلاً دستگاه مختصات شما چيست؟

حجاريان: فرض كنيد دستگاه مختصات او قطبی است و ما دستگاه مختصات دكارتی داريم. مولفه های ما هم متفاوت از يكديگر خواهد بود.

با اينحال از لحاظ رياضی هم اين مولفه ها قابليت تبديل به يكديگر را دارند.

حجاريان: اما زمان ما با هم فرق دارد.

چه فرقی؟

حجاريان: خاتمی از زمانيكه وارد بروكراسی شد، ديگر كتاب نخواند اما ما كتاب خواندن را ترك نكرديم. همين كتاب نخواندن بين ما فاصله می‌اندازد. ببينم مگر خاتمی وقت داشت كه مقاله علمی ارائه دهد؟

خير، نداشت.

حجاريان: اما ما وقت داشتيم. ما دانشگاه می‌رفتيم، درس می‌داديم، با دانشجويان در ارتباط بوديم، درحاليكه خاتمی اينگونه نبود. خلاصه، ما فتوريست تر بوديم.

اما نه مثل فتوريست های دهه اول قرن بيستم كه می‌خواستند ضد همه چيز باشند.

حجاريان: نه، ما مثل آنها نبوديم. ضمن آنكه آبشخور اجتماعی  ما هم با خاتمی تفاوت داشت.
چه تفاوتی؟

حجاريان: او روحانی بود و ما مكلا. گروه خونی خاتمی بيشتر به مجمع روحانيون می‌خورد. مشاركت هم با مجمع خيلی فرق دارد. هرچند خاتمی در بين اعضای مجمع، بهترين است.

من نمی‌ پرسم كه بدترينشان كيست؟

حجاريان: بدترين كه خيلی دارند.

و همين اتصال به قدرت و يا روحانی بودن او باعث می‌شود كه بعضی انتخابات را سالم بنامد؟
حجاريان: باز هم مجبور می‌شوم به تفاوت دستگاه مختصات برگردم.

 نه ديگه آقای دكتر، اين تفاوت دستگاه مختصات نيست. اصلاً بايد در رياضی شك كرد.

حجاريان: خب، من هم می‌خواهم انتقاد كنم ديگر.

حالا اشكال ندارد.

حجاريان: بگذاريد يك شعر از حافظ بخوانم:

حكم مستوری و مستی همه بر خاتمت است

كس ندانست كه آخر به چه حالت برود

كاروانی كه بود بدرقه اش حفظ خداي

به تجمل بنشيند به جلالت برود

خاتمی در اين شعر همان خاتمت است.

خاتمی چگونه می‌رود؟ مستور يا مست؟

حجاريان: خودش گفته كه آرام است.

شما چه می‌گوييد؟

حجاريان: شما بگوييد.

شما مستی خاتمی را می‌بينيد؟

حجاريان: شما چطور؟

بلی، می‌بينم. هرچند شايد دستگاه مختصات من خيلی با شما يا خاتمی فرق داشته باشد.

حجاريان: حتماً همينطور است. چون همفاز نيستيد.

شما چه زمانی متوجه تفاوت دستگاه مختصات خودتان با خاتمی شديد؟

حجاريان: از ابتدا می‌دانستم.

پس چطور شد كه او را انتخاب كرديد؟

حجاريان: چون من با همه نوع آدمی كار می‌كنم. مثلاً همين الآن معلوم شد كه با شما همفاز نيستم، اما شما را می‌فهمم.

خاتمی هم ما را می‌فهمد؟

حجاريان: حتماً درك می‌كند.

در مورد انتخابات چطور؟

حجاريان: شما در نقد خاتمی بايد سكو و پايه داشته باشيد و بر اين اساس او را نقد كنيد.

خوب است اصلاحات را همانطور كه خاتمی بيان كرده به عنوان پايه انتخاب كنيم. عباراتی مانند انتخابات آزاد، رقابتی، سالم

حجاريان: اما بايد توجه كنيد كه خاتمی همه اينها را با توجه به دستگاه مختصات خودش بيان می‌كند. ضمن اينكه بايد ببينيد كه آيا در او وحدت انديشه وجود دارد؟ يعنی اجزای تشكيل دهنده اش سازگار هستند؟

سيستمی به موضوع نگاه می‌كنيد؟

حجاريان: بلی، به نظر شما او سيستم دارد؟

بلی، هرچند ممكن است كاملاً ديناميك نباشد.

حجاريان: يعنی بين اجزای سيستم فكری او سازگاری وجود دارد؟

قرار نيست كه حتماً همه با هم هماهنگ باشند. در آزمون و خطا به سر می‌برند.

حجاريان: چون محيط متغير است.

بلی، محيط هم به عنوان يك موجوديت بيرونی اهميت دارد.

حجاريان: محيط خاتمی خيلی متغير بوده است؛ به قول خودش هميشه بحران داشته.

مدافع خاتمی شده ايد؟

حجاريان: نه، اما خاتمی زمانی كه كانديدا شد از فيلتر استصواب گذشت. پس الان نمی‌ تواند بگويد استصواب غلط است.

ولی لايحه حذف استصواب به مجلس فرستاد اما شورای نگهبان آن را رد كرد. نسبت به اين امر هم اعتراض داشت، فقط از قدرت اجرايی كردن آن برخوردار نبود.

حجاريان: خاتمی ممكن است در درون اعتراض كرده باشد، اما به هرحال رقابت محدود را قبول كرده است.

اما كانديداهای شما هم در مجلس و رياست جمهوری هميشه از فيلتر استصواب گذشته اند. آنها هم رقابت محدود را قبول كرده بودند.

حجاريان: بلی، قبول كرده بودند. اصلاح طلبی به معنی استفاده از كوچك ترين روزنه هاست.

انتخابات سالم چطور؟ خاتمی كه محصول رقابت ناسالم نبود؟

حجاريان: اينجا جای نقد دارد.

نقد كنيد.

حجاريان: من قبلاً گفته ام كه خاتمی با قبول برگزاری انتخابات مجلس هفتم آخرين ميخ را بر تابوت اصلاحات زد.

خاتمی چه جوابی بر اين سئوال خواهد داشت؟

حجاريان: او اگر جوابی داشت، ارائه می‌داد؛ اما جوابی نداشت.

شما از تفاوت ديدگاه افرادی مثل جنتی با خاتمی خبر داده بوديد كه در سال 71 منجر به استعفای خاتمی از وزارت ارشاد شد، تصور شما از ادامه اين اختلافات چيست؟

حجاريان: اين دعواها وجود خواهد داشت؛ همانطور كه مثلاً مهاجرانی به دليل همين اختلافات از وزارت ارشاد استعفا كرد و يا مسجد جامعی هم هميشه مجبور است جواب دهد.

اين دعوا تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

حجاريان: حل می‌شود ان شاءا...

چگونه حل می‌شود؟ برنامه شما چيست؟

حجاريان: برای دور آينده حتماً برنامه ريزی می‌كنيم.

الآن چه می‌كنيد؟

حجاريان: برای چه زمانی؟ برای الآن؟

بلی، مگر قرار است فقط منتظر انتخابات بمانيد؟

حجاريان: نه خير، برنامه داريم. اما مهم اين است كه يك فرهنگ غيررسمی به وجود می‌آيد كه كار خودش را ادامه می‌دهد

و اين جدال چگونه ادامه پيدا می‌كند؟

حجاريان: در يك سطحی مردم عادی دنبال مطالبات خودشان می‌روند؛ به عنوان مثال دستگاه ماهواره می‌خرند و كاری هم به فرهنگ رسمی و صدا و سيما نخواهند داشت. يا حتی در سطح بالاتر عده ای مثل آقای كروبی كانال ماهواره ای تاسيس می‌كنند.

نتيجه اين سنتز چه خواهد بود؟

حجاريان: يك موزاييك فرهنگی.

تقسيم بندی آن چگونه است؟

حجاريان: دستگاه برای خودش كار می‌كند و مردم هم به دنبال كار خودشان هستند. شما نگاه كنيد كه مردم در ماشين چه گوش می‌كنند؟ در پارتی و عروسی چه می‌كنند؟ كاری هم به حكومت ندارند.

احتمالاً هم دوباره منتظر منجی خواهند بود. 

حجاريان: ما به منجی چه كار داريم؟

به هر حال مطالبات مردم بايد به نوعی پاسخ داده شود.

حجاريان: من با مكانيزم هايی مثل هخا و موارد مشابه آن موافق نيستم.

منظور من هخا نيست.

حجاريان: پس چی؟

كسی مثل خاتمی، شما می‌دانيد در انتخابات رياست جمهوری پنجم هم اين مشكل وجود داشت و آقای هاشمی رای بسياری را در سال 72 از دست داد. اما بعد از آن خاتمی پيدا شد و يك مشاركت 90 درصدی.

حجاريان: بعيد نيست. ممكن است اينگونه شود.

 شما خودتان زمانی از فضای منجی گرايانه گلايه كرده بوديد. حالا چه برنامه داريد كه اين فضا دوباره ايجاد نشود؟

حجاريان: درون حزب مشاركت يك بحث جدی وجود دارد و آن هم اينست كه حزب پايگاه اجتماعی خودش را تعريف كند تا از شعارهای پوپوليستی اجتناب كند.

چرا در انتخابات نهم رياست جمهوری به شعارهای پوپوليستی تن داديد؟

حجاريان: چون از بناپارتيسم می‌ترسيديم و اين ترس هم واقعيت داشت.

هرچند پوپوليسم هم شما را به موفقيت نرساند.

حجاريان: يك مثال بلاتشبيه می‌زنم. زمانی كه فاشيسم در آلمان در حال به قدرت رسيدن بود، كليه احزاب سعی كردند با يكديگر ائتلاف كنند اما ديگر خيلی دير شده بود.

اما به قول شما فاشيسم تنها در جامعه صنعتی مدرن امكان ظهور دارد.

با اينحال كسی مفهوم شما را از بناپارتيسم نمی‌ فهمد، چون بناپارتی نمی‌ شناسد.

حجاريان: ما بايد رهبرانی داشته باشيم كه به زبان مردم صحبت كنند.

ولی شما اين كار را نمی‌ كنيد.

حجاريان: اشكالی ندارد، من كه اينكاره نيستم. هرچند تا قبل از ورود به دانشگاه به صورت مقطعی به زبان مردم صحبت می‌كردم. اما حزب مشاركت رهبران محلی دارد كه آنها به زبان مردم صحبت می‌كنند.

پس چرا اين رهبران محلی نتوانستند به نفع اصلاحات رای گيری كنند؟

حجاريان: آنها خوب عمل كردند و زبان حزب را به زبان مردم ترجمه كردند.

اگر زبان حزب ترجمه می‌شد كه اصلاح طلبان شكست نمی‌ خوردند.

حجاريان: نه، خيلی هم معلوم نبود كه ما پيروز شويم.

اما هميشه گفته می‌شد كه جامعه در هر صورت به دنبال اصلاحات است.

حجاريان: ولی ما دموكراسی را به زبان اقتصاد و معيشت ترجمه نكرديم و اين نقد بر ما وارد است. اما شما اين نكته را هم درنظر بگيريد كه مگر خاتمی در دوم خرداد به زبان مردم صحبت كرد؟

او در آن زمان كانديدای رقيبی برای حفظ وضع موجود بود.

حجاريان: پس به زبان مردم صحبت نكرد و رای آورد. يعنی همه چيز صحبت به زبان مردم نيست.

ولی اينگونه هم نبود كه فضايی صحبت كند. حرف های خاتمی از خواست مردم كه دور نبود.

حجاريان: مردم می‌گفتند كه ايشان حرف های خوبی می‌زند هرچند ممكن هم بود كه صحبت های او را خوب نفهمند. می‌بينيم كه زبان مردم اهميت ثانويه دارد.

بی اهميت كه نيست. اما وقتی چند كانديدا وجود داشته باشند كسی پيروز است كه زبان مردم را فهميده باشد.

حجاريان: در دوم خرداد، انتخابات دوگزينه ای بود. خاتمی زبان فاخری داشت اما رقيبش عوامانه صحبت می‌كرد. در انتخابات سوم تير اتفاق مشابهی افتاد. هر دو رقيب به زبان مردم صحبت كردند اما كسی پيروز شد كه مقابل سيستم موجود تصور می‌شد. پس می‌بينيم كه اصل اين است و نه زبان مردم.

اين كه اصلاً خوب نيست.

حجاريان: مشكل كشور ما هم اين است.

با توجه به اينكه شما اعتقاد داريد جامعه ايرانی پس از دوران اصلاحات در حال افقی شدن است، تضاد منافع طبقات را چگونه می‌بينيد؟

اينها كه بيشتر باندهايی هستند كه از طريق مباشران و رهبران افكار عمل می‌كنند و به دنبال منافع دار و دسته خودشان هم می‌باشند.

حجاريان: بالاخره در اينها يك آگاهی طبقاتی از پايين ايجاد شده است. بهتر است بگويم كه نيمه آگاهی دارند.

پس هنوز طبقه نشده اند كه منافع طبقاتی داشته باشند.

حجاريان: بلی، اينها بيشتر قشر يا لايه هستند و برخلاف باندها كه عمودی هستند، به صورت افقی به وجود آمده اند.

سرمايه داری بازار چطور؟

حجاريان: سرمايه داری سنتی هم در اين بازی قرار دارد و اينها با هم دعوا می‌كنند، از همديگر سهم می‌خواهند، به دنبال سهام مالی و تجاری هستند و ...

 به احتمال زياد هم اين طبقات از ياران اصلاحات نخواهند بود.

حجاريان: بلی، ما يك طبقه متوسط سنتی هم داريم و يك طبقه متوسط جديد كه اصلاح طلبان از اين مورد آخری يارگيری می‌كنند.

خاتمی در آينده در كدام يك از اين طبقات قرار خواهد گرفت؟
حجاريان: خاتمی می‌خواهد در همين طبقه ما باشد.

با توجه به آنكه شما قبلاً يكی از نكات افتراق خودتان را با خاتمی در روحانی بودن او دانستيد، اين موضوع تا چه حد تاثيرگذار خواهد بود؟
حجاريان: نمی‌ دانم، در آينده معلوم خواهد شد.

تحليلی از خاتمی نداريد؟

حجاريان: فقط اين را می‌دانم كه او به يك دوره بازانديشی نياز دارد.

شما زمانی در نقدی بر توليد فاشيسم گفته بوديد كه جناح راست در ايران عقب مانده و بی‌رمق است. آيا هنوز هم اينگونه می‌انديشيد؟

حجاريان: ببينيد فاشيسم از توازن و چالش طبقات پرولتاريا و بورژوازی به وجود می‌آيد؛ به طوريكه در مبارزه اين دو طبقه، خورده بورژوازی قدرت را به صورت يك جنبش فاشيستی در دست بگيرد. در حاليكه اين دو طبقه اساساً در ايران وجود ندارند.

اما محصولی از خورده بورژوازی كه وجود دارد. ضمن آنكه برخلاف نظر شما خيلی هم بی‌رمق نيست.

حجاريان: جناح راست عقب مانده و بی‌رمق است، چون  صنعتی نيست.

نمی توانيد انكار كنيد كه آنها در اين مسير حركت می‌كنند، ضمن آنكه بازار را هم از ياد نبريد.
حجاريان: اينها دلال هستند و از صنعت چيزی نمی‌ دانند. درست برخلاف اصلاح طلبان كه كار فكری می‌كنند و آن را می‌فروشند.

البته اگر خريدار داشته باشد.

حجاريان: خريدار دارد. كسی مثل شما.

ما زياد نيستيم.

حجاريان: معلمان زياد نيستند؟ استادان دانشگاه ها و پزشكان كم هستند؟ اينها همان طبقات متوسط جديد را تشكيل می‌دهند.

در هيچيك از گروه هايی كه شما نام برديد، خريداران فكر اصلاح طلبی زياد نيستند. به همين دليل هم اصلاح طلبی از يك راست بی‌رمق شكست می‌خورد.

حجاريان: من قبول دارم كه اصلاح طلبان از يك راست بی‌رمق شكست خوردند اما تحليل خودم را از انتخابات در آينده طی مقاله ای ارائه خواهم داد. اين بحث را بگذاريم برای آن مقاله.

شما زمانی گفته بوديد كه جامعه برآمده از اصلاحات يا خودش را به خواب زده يا اينكه در خواب زدگی قرار دارد، حالا بگوييد به نظر شما كداميك از اينها صحيح است؟

حجاريان: بهتر است بگويم جامعه الآن بی‌تفاوت است.

دليل اين بی‌تفاوتی چيست؟

حجاريان: چون خيری نديده است.

خب، چه بايد كرد؟

حجاريان: شرايط اعتماد بايد فراهم شود، چون مسئله اصلی جامعه امروز اعتماد است.

رئيس جمهوری در اين ميان چه نقشی داشت؟

حجاريان: او با وعده های عمل نكرده در اين مورد نقش داشت.

ولی او طبق دستگاه مختصات خودش عمل می‌كرد؟

حجاريان: مردم هم دستگاه مختصات خودشان را داشتند و فكر می‌كردند خاتمی می‌تواند به وعده هايش عمل كند كه نتوانست. هرچند اين را بدانيد كه اگر همين الآن خاتمی كانديدا می‌شد رای می‌آورد.

با چه اطمينانی اين حرف را می‌زنيد؟

حجاريان: نظرسنجی ها اين را می‌گويند.

اما نظرسنجی ها از رای بالای هاشمی در دور اول هم خبر می‌دادند و پيروزی احمدی نژاد را هم پيش بينی نكرده بودند.

حجاريان: خاتمی در ميان بسياری از اقشار مردم هنوز هم خيلی محبوب است، اين را مطمئن باشيد.

شما خودتان از بی‌اعتمادی مردم به خاتمی گفتيد. ضمن آنكه يكی از دلايل رای نياوردن معين هم اين بود كه او را ادامه خاتمی می‌دانستند.

حجاريان: اين را فراموش نكن كه تمام كانديداها سعی داشتند به نوعی شعارهای خاتمی را تكرار كنند.

ولی كسی انتخاب شد كه شعارهای خاتمی را نمی‌ داد.

حجاريان: اما بقيه ديدند كه خاتمی رای دارد، به همين دليل خودشان را به او منتسب می‌كردند

خب، اشتباه كردند، به همين دليل هم رای نياوردند.

حجاريان: مجموع رای بقيه چقدر بود؟

شما هم كه داريد اشتباه روزنامه ها را در تقسيم بندی آرا ميان اصلاح طلبان و اصول گرايان تكرار می‌كنيد.

حجاريان: اما مجموع رای بقيه كه شعار اصلاحات را می‌دادند بيشتر از رای كسی بود كه نسبتی با اصلاحات نداشت.

مگر بقيه با اصلاحات نسبت داشتند؟ آنها به صفت فردی رای گرفتند.

حجاريان: خاتمی دارای ويژگی های منحصر به فردی است كه سطح استاندارد رياست جمهوری را بالا برده است. من ضعف های خاتمی را انكار نمی‌ كنم اما به هر حال او دارای سيادت و فخامت گفتار است. همينطور هم كاريزما و سابقه اينكه 8 سال تريبون داشته به او كمك می‌كند همچنان محبوب باشد. نذاهت خاتمی هم در اين امر موثر است.

نقل از روزنامه ایران))