ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سلطه حجتيه - احيای سلطنت
آيت الله توسلی به "در" گفت
آن كه بايد بشنود "ديوار"است
 
 
 
 

 

آيت الله توسلی، رئيس دفتر آيت الله خمينی كه از اعضای رهبری مجمع روحانيون مبارز است، برای نخستين بار مصاحبه كرده و در باره بخش بسيار اندكی از اطلاعات وسيع خود در باره دوران آيت الله خمينی سخن گفته است. ترديد نيست كه او پس از احمد خمينی، مطلع ترين فرد از رويدادهای دفتر آيت الله خمينی در دهه اول جمهوری اسلامی است، اما حتی در همين مصاحبه نيز لب از لب نمی گشايد و تنها خصلت‌هائی از آيت الله خمينی را بر می‌شمارد كه اگر كسی عاقل باشد همين اشاره برايش كافی است. درآن اشاراتی كه آيت الله توسلی می‌كند، حتی نشانه‌ای از يك موی تن آيت الله خمينی در تن علی خامنه‌ای يافت نمی شود و اين برجسته ترين نكته اين مصاحبه است. آنجا كه از تملق و چاپلوسی‌ها و واكنش‌های تند آيت الله خمينی می‌گويد، زمانی كه از ايمان آيت الله خمينی به جمهوريت و نفی حكومت اسلامی می‌گويد، لحظه‌ای كه نفرت آيت الله خمينی از روحانيون مرتجع و انجمن حجتيه ياد ميكند، چه كسی بيش از همه و در مقايسه با وی در نظر مجسم می‌شود. جز رهبر كنونی جمهوری اسلامی كه شيفته ستايش از خويش است، راه را برای سلطه حجتيه بر ايران و بازگرداندن نظام شاهنشاهی هموار كرد؟ هم او كه امروز خونسرد به سكوت خود ادامه می‌دهد تا دادستان برگزيده او كار گنجی را در گوشه بيمارستان تمام كند؟

مصاحبه آيت الله توسلی در اين قياس اهميت می‌يابد و نه بر شماری خصلت‌ها و دانش مذهبی آيت الله خمينی. او اخيرا در مجمع تشخيص مصلحت نيز دهان گشوده اما معلوم نيست دقيقا چه گفته است. چه افسوس كه امثال او خاموش می‌شوند پيش از آنكه بگويند در آن سالها در بيت آيت الله خمينی چه گذشت و چرا كار جمهوری اسلامی امروز به جائی كشيده كه مصباح يزدی كباده كش آن شده و نظامی‌های سپاه و بسيج خواب حكومت پاكستانی در ايران می‌بينند.

مصاحبه آيت الله توسلی را به نقل از خبرگزاری ايسنا در ادامه می‌خوانيد:

 

 

« پدر ايشان، حاج سيدمصطفی، از علمای برجسته خمين بود كه در مقابل زورگويان و خوانين وقت ايستادگی كرده بود و به دست همانها به شهادت رسيد. بطوری كه وقتی كه پدر ايشان می‌خواست برای شكايت از خوانين ظالم خمين به اراك عزيمت كند، در بين راه شخصی به نام رضا قلی خان او را به شهادت رساند در حالی كه سن امام 4 ماه و 22 روز بود.

 تحصيل در نجف و قم

آيت‌الله توسلی در خصوص تحصيلات امام خاطرنشان می‌كند: «مرحوم امام از همان ابتدا فوق‌العاده و نابغه بود. مرحوم پسنديده، برادر بزرگ امام كه 7 سال از ايشان بزرگتر بود، درس سطوح را در خمين به حضرت امام (ره) ‌آموخت. امام خمينی در سن 18 يا 19 سالگی برای ادامه‌ تحصيل حوزوی از خمين به عراق هجرت كردند و تا سال 1340 قمری نزد حاج شيخ عبدالكريم حائری يزدی در عراق بودند. تا زمانی كه آقای حائری به قم آمدند و امام نيز همراه ايشان از عراق هجرت كردند و در آنجا قسمتی از دروس خارج را نزد سيدمحمد خوانساری و آيت‌الله يثربی و حاج شيخ عبدالكريم حائری فرا گرفتند.»

 ورود به قم و اعتراض به حكومت پهلوی

وی ادامه می‌دهد: «اين زمان مصادف بود با ابتدای سلطنت پهلوی و تغيير لباس، كشف حجاب و سخت‌گيری‌های شديد رضا شاه عليه مذهب و دينداری. امام نيز از همان ابتدا بر روی مسائل سياسی بسيار دقت داشتند و نسبت به اين مسائل اعتراض‌هايی نيز داشتند و از همان ابتدا مشخص شد كه امام (ره) غير از طلاب ديگر است؛ زبان اعتراض امام از همان بدو ورود به حوزه علميه قم نسيت به حكومت پهلوی بلند بود.»

 ارتباط با شهيد مدرس و مقابله با شبهه جدايی دين از سياست

آيت‌الله توسلی در اين خصوص اظهار داشت: «در همان زمان امام خمينی (ره) با مرحوم شهيد مدرس ارتباط داشت و هرگاه به تهران می‌آمد، در مدرسه‌ سپهسالار قديم (شهيد مطهری كنونی) با ايشان به مشورت و گفت‌وگو می‌پرداختند.

در آن زمان عمال رژيم در فكر مردم، علما و روحانيون تزريق كرده بودند كه دين از سياست جداست. اگر يك عالم دينی وارد سياست می‌شد از نظر مردم ملكوك بود. امام (ره) از اين مساله زجر می‌كشيد و اين تفكر را شكست. اولين كار امام اين بود كه فكر جدايی دين از سياست را از بين برد و به مردم فهماند كه سياست جزء دين است.»

وی به ملاقات رييس ساواك با امام اشاره می‌كند و می‌گويد: «يادم هست در ابتدای نهضت، يعنی سال 42، پاكروان (رييس سازمان امنيت) به همراه سرهنگ بديع (رييس ساواك قم) خدمت امام آمدند. وقتی جلوی امام نشست به ايشان رو كرد و گفت سياست يعنی پدرسوخته‌گری و ... اين را بگذاريد برای ما. امام در جواب گفت اين سياستی كه شما از آن تعريف می‌كنيد مربوط به خود شماست، اما آن‌ سياستی كه ما از آن حرف می‌زنيم سياست اسلام است يعنی اينكه مردم و بخصوص روحانيت در امور اجتماعی و سرنوشت خودشان دخالت كنند.»

 احترام به آيت‌الله بروجردی و شروع نهضت

آيت‌الله توسلی اضافه كرد: «امام (ره) تا زمانی كه مرحوم بروجردی زنده بودند، بنا به احترام خاصی كه برای ايشان قائل بودند هيچ دخالتی در كارها نمی‌كردند وليكن مرحوم آيت‌الله بروجردی همواره از ايشان مشورت می‌گرفتند.»

«زمانی كه نواب صفوی را اعدام كردند، امام (ره) بسيار ناراحت بود و معتقد بود كه بايد زودتر اقدام می‌شد كه كار به اينجا نرسد. وقتی آيت‌الله بروجردی فوت كرد بحث انجمن‌های ايالتی و ولايتی مطرح شد، امام (ره) فهميد كه شاه نيز منتظر همين فرصت بوده است ولی امام با درايت خود متوجه اين مساله شد و نهضت را از همان جا شروع كرد و سعی كرد بقيه‌ علما و مراجع را با نطق‌های آتشين خود كه در بيت ساير مراجع برگزار می‌شد همراه كند.»

 مبارزه با متحجرين و مقدس‌نماها

«بايد بدانيم اين انقلاب يك شبه به ثمر نرسيد. امام (ره) از همان ابتدا با دو دسته به مبارزه برخاست، يك جبهه مبارزه با شاه بود و جبهه ديگر مبارزه با متحجرين و مقدس‌نماها و افرادی كه برحسب ظاهر اظهار تقدس می‌كردند تا خود را متشرع نشان ‌دهند. در آن زمان افرادی شاه را ضل‌الله و سايه‌ خدا معرفی می‌كردند و در ذهن مردم جا انداخته بودند كه كسی نمی‌تواند با شاه مبارزه كند. شايد اولين كسی كه در طول تاريخ شيعه در مقابل شاه ايستاد، امام (ره) بود. امام يك فرد استثنايی در عالم تشيع و عرفان و فلسفه و فقه بود.»

رنج از طايفه متحجرين و مقدس‌نماها

آيت‌الله توسلی در ادامه گفت‌وگو با ايسنا، به قرائت بخش‌هايی از نامه امام (ره) در سال 67 خطاب به علما و موضع‌گيری در مقابل متحجرين و مقدس‌نماها پرداخت و اظهار داشت: «امام (ره) مبارزه را از دل حوزه شروع كرد. امام درد دلهای بسياری داشت و اين نامه يكی از آنها بود. روزی كه امام (ره) می‌خواست نجف را ترك بگويد، گفت من با حضرت علی (ع) بسيار مانوس بودم اما صدماتی كه اينجا خوردم بسيار سنگين بود؛ چرا كه برای بسياری از روحانيون بی‌معنی بود كه فردی از قم بيايد و نظريه ولايت فقيه را مطرح كند. امام از طايفه متحجرين و مقدس‌نما خيلی زجر كشيد.»

«عبادت و معنويت امام از همان ابتدای طلبگی برای همه زبانزد بود اما هيچ وقت اهل ريا نبود. هيچ‌گاه كسی نديد امام تسبيح به دست بگيرد و ذكر بگويد، اگر ذكر می‌گفت در خانه و در حال قدم زدن بود. مردم گريه امام را فقط در روز عاشورا می‌ديدند. حتی به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) در قم سه روز اقامه عزا می‌كرد و از افراد اهل علم دعوت می‌كردند. گريه‌های امام برای نيمه‌های شب بود.»

 دعا كنيم آدم شويم

مسوول دفتر امام خميني(ره) اظهار داشت: «اگر كسی از ايشان تعريف می‌كرد بسيار ناراحت می‌شد. يادم هست در اولين دوره‌ مجلس، نمايندگان در تاريخ 4/3/1359 با ايشان ديدار داشتند، آقای فخرالدين حجازی در ابتدا به سخنرانی پرداخت و خطاب به امام گفت «بأبی انت و امی" و بعد شروع كرد به تعريف و تمجيد از حضرت امام. امام (ره) بلافاصله در پاسخ گفتند «خوف اين را دارم مطالبی كه آقای حجازی درباره من فرمودند باورم بيايد و غرور و انحطاط پيش آيد. به خدای تبارك و تعالی پناه می‌برم.»

وقتی ائمه جماعات در تاريخ 7/7/1366 برای ديدن امام به حسينيه جماران آمده بودند، آقای مشكينی به عنوان امام جمعه قم شروع به تعريف كردن از امام كرد، امام (ره) بلافاصله فرمودند «قبلا از آقای مشكينی گله كنم، ما همين قدر كه گرفتار نفس خود هستيم كافی است، ديگر مسائلی نفرماييد كه در نفوس ما انباشته شود و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كنيد كه ما آدم بشويم

روزی داشتم به طرف دفتر امام می‌رفتم ديدم مرحوم حاج احمد آقا به يكی از دوستان می‌گويد امروز پيش امام نرو. چون امروز در سخنرانی‌ات كه از راديو پخش می‌شد از امام تعريف كرده بودی و امام از اين تعاريف ناراحت شده است.

امام می‌گفت «من هم يك فرد عادی هستم و بيجا از من تعريف نكنيد» اگر كسی در تعريف از امام غلو می‌كرد، باعث ناراحتی ايشان می‌شد.»

 مردم را به ريا تشويق نكنيد، پابرهنگان بيشتر از مسوولان حق دارند

ِآيت‌الله توسلی در مورد عكس‌العمل امام در برابر تعريف و تمجيد از ايشان گفت: «يادم هست محمد‌هاشمی، رييس سابق سازمان صدا و سيما، خدمت امام آمد و گفت دستور دادم مجريان برنامه‌های سيما ريش بگذارند. امام در پاسخ گفتند: محمد! مردم را وادار به ريا نكن كه از ريش بهره‌ دينی ببرند. امام به محمد‌هاشمی انتقاد می‌كرد كه چرا اين‌قدر اسم مرا در راديو تلويزيون می‌بريد؟ از اين وضع راديو و تلويزيون خوشم نمی‌آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنگان به گردن راديو تلويزيون حق دارند ما نداريم. آنها اين نظام را درست كردند و اين نهضت را به وجود آوردند. ما بايد به مردم ارزش بدهيم و خودمان كنار بايستيم. ملاقات امروز من و شما ديگر جای طرح در راديو تلويزيون ندارد. اين كارها مردم را خسته می‌كند. محمد‌هاشمی نيز خطاب به امام گفت شما در قلب مردم جا داريد و امام هم فرمود قلب مردم غير از اينهاست.

امام از اينكه مدام تصويرش از تلويزيون پخش شود نارحت می‌شد. آنچه كه امام را امام كرد، مهذب بودن و اخلاق او بود كه توانست چنين نظامی را پايه‌گذاری كند.»

 وحدت مد نظر امام(ره) درحال از بين رفتن است

مسوول دفتر امام می‌گويد: «انگيزه الهی و اخلاص و وحدت مردم از عوامل ايجاد نظام اسلامی بودند. يكی از كارهای بزرگ امام، وحدت بين امت اسلامی بود. روزی كه امام اين انقلاب را پايه‌گذاری كرد می‌دانست كه در اين كشور مذاهب مختلف وجود دارند. امام برای حفظ وحدت به حجاج ايرانی دستور داد كه در نماز ديگر مذاهب اسلامی شركت كنند و هدف از اين كار ايجاد وحدت بود.»

آيت‌الله توسلی اضافه كرد: «متاسفانه چه از صدا و سيما و چه از جاهای ديگر نداهايی بلند می‌شود كه وحدت اسلامی را از بين می‌برد و كار به جايی می‌رسد كه شيعه سرافكنده شود. امام (ره) هفته وحدت را برای حفظ وحدت مسلمين انتخاب كرد اما متاسفانه امروز آن وحدتی كه مد نظر امام بود در حال از بين رفتن است. اين كار به انقلاب و اسلام و امام صدمه می‌زند.»

«امام هيچ‌گاه نمی‌خواست خودش را مطرح كند. مردم‌سالاری كه امروز رييس جمهور ما عنوان می‌كند همان چيزی است كه مورد نظر امام بود؛ برنامه مردم‌سالاری را امام ارائه كرد و امام بود كه فرمود مردم همه‌كاره هستند. امام خيلی برای مردم احترام قائل بود.»

خطر گسترش تفكر انجمن حجتيه

آيت‌الله توسلی با اشاره به برخورد امام خمينی (ره) با تفكرات انجمن حجتيه، می‌گويد: «مسلما افرادی با تفكر حجتيه در حال دخالت در امور هستند و در بعضی جاها نفوذ كرده‌اند. در يكی از سخنرانی‌هايم گفتم دو گروه همواره می‌خواهند از امام انتقام بگيرند؛ يكی آمريكا كه امام ابهت آمريكا را شكست و يكی انجمن حجتيه كه امام از همان روز اول می‌دانست اينها چه كسانی هستند. مساله انجمن حجتيه عادی نبود. اگر امام خمينی (ره) با امام زمان ارتباط داشت، قطعا بيشتر از حجتيه‌ای‌ها بود اما اظهار نمی‌كرد.»

«الان شايع می‌كنند كه مثلا فلانی خدمت امام زمان (ع) رسيده است و گاهی كارهای كوچك را به امام زمان (ع) نسبت می‌دهند و ايشان را در نظر مردم كوچك می‌كنند. مساله امام زمان (ع) مساله مهمی است و نمی‌توان به راحتی اين قبيل شبهات را مطرح كرد.»

«شاه به انجمن حجتيه آزادی داده بود تا عده‌ای به مساله حضرت بقيه‌الله (ع) مشغول شوند و در مقابل نهضت امام بايستند. روزی يكی از بزرگان خدمت امام (ره) رسيد و مطلبی راجع به امام زمان (ع) مطرح كرد و امام فقط او را نگاه كرد. من به او گفتم اين چه حرفی بود كه زدی؟ مگر خود امام زمان نفرموده‌اند هر كس ادعای رويت كرد تكذيب كنيد؟»

«خطاب به آقايانی كه اكنون ادعای رويت امام زمان را مطرح می‌كنند اين است كه نگذاريد فتح باب شود. اصلا بابيت از همين جا ريشه می‌گيرد.»

مسوول دفتر امام سپس به ملاقات چند نفر كه ادعای ملاقات با امام زمان را داشتند اشاره كرد و يادآور شد: «روزی سه نفر (يك زن و دو مرد جوان) كه دو نفر از بزرگان كشور را واسطه قرار داده بودند خدمت امام برسند، نزد ايشان آمدند و ادعا كردند می‌توانند خدمت امام زمان برسند. امام فرمودند من سه مساله دارم اول آنها را با حضرت مطرح كنيد و جواب بياوريد بعد من با شما صحبت می‌كنم. رفتند كه جواب بياورند، امام به احمدآقا گفت به آنها بگو شيادها دست از اين كارها برداريد.»

«متاسفانه اين قبيل كارها الان در حال شايع شدن است. فلان خانم جلسه تشكيل می‌دهد می‌گويد امام زمان (ع) در آن جلسه حضور دارد، فلان آقا در فلان جلسه می‌گويد امام زمان (ع) اينجا نشسته است. نسبت دروغ دادن به امام زمان (ع) از گناهان كبيره است. امام (ره) با اين قبيل مسائل به شدت برخورد می‌كرد. امام (ره) نابغه عصر ما و تاريخ تشيع است. بعضی افراد از كارهايی كه امام (ره) كرد ناراحتند و در نهايت هم انتقام خود را از امام می‌گيرند و الان هم مشغول اين كار هستند.»

خطر آسيب ديدن انديشه‌های مبنايی امام

«اگر بخواهيم انديشه امام باقی بماند نبايد فقط از امام (ره) نام ببريم اما افكار او را فراموش كنيم. امام به مردم آزادی و بها می‌داد. بايد مساله‌ آزادی و مبانی آن را در تفكرات امام (ره) جست‌وجو كنيم. بعد از انقلاب كدام مرجع تقليد جرات می‌كرد كنار زنها بنشيند؟ امام اين سد را شكست و اين عظمت را به زنها داد و گفت "از دامن زن مرد به معراج می‌رود". امام برای زنان احترام و آزادی قائل بود اما نه آزدی به معنای بی‌بند و باری. آزادی مد نظر امام يعنی اينكه هر كسی حق داشته باشد در سرنوشت خود دخالت كند. اگر مبنای انديشه‌های امام را دنبال كنيم و فقط به نام ايشان اكتفا نكنيم می‌توانيم از آسيب ديدن انديشه‌های امام جلوگيری كنيم.»

 نقش مردم در اداره كشور

«امام (ره) همه چيز را مردم می‌دانست. ايشان وقتی در بهشت زهرا سخنرانی كردند فرمودند كه من به اتكای مردم دولت تشكيل می‌دهم. همه چيز امام مردم بود. مردم پشتيبان امام بودند و در جنگ تحميلی نيز نقش موثری داشتند. بارها خود حضرت امام (ره) می‌فرمودند كه اين انقلاب را مردم به ثمر نشاندند و خود مردم نيز آن را حفظ خواهند كرد.»

 مخالفت امام خمينی (ره) با حاكميت يك تفكر بر كشور

 «وقتی مجمع روحانيون مبارز از جامعه روحانيت مبارز جدا شد، امام نمی‌خواست كه يك تفكر بر كشور حاكم باشد. امام می‌گفت درگيری درست نيست، اما اختلاف افكار بايد وجود داشته باشد. امام تفاوت افكار را باعث ترقی كشور می‌دانست و حاكميت يك تفكر بر كشور را مضر به حال كشور می‌دانست. امام (ره) هيچ‌گاه موافق نبود كه فقط يك تفكر واحد در حكومت جای داشته باشد و معتقد بود سليقه‌های مختلف بايد حضور داشته باشند. وقتی انقلاب پيروز شد تمام مردم در صحنه بودند. حتی آن زمان چپی‌ها هم روزنامه داشتند و آزادی كامل داشتند.»

 تلاش برای شكست روحانيت در انتخابات اخير

آيت‌الله توسلی در مورد رويكرد مردم به روحانيت در دو انتخابات مجلس و رياست جمهوری گفت:‌ «مردم به روحانيت بی‌اعتماد نشده‌اند، بلكه معتقدم دست‌هايی در كار بود كه روحانيت را شكست بدهد. بايد ديد چه برنامه‌هايی چيدند كه چنين نتيجه‌ای حاصل شد. بيشتر از اين نمی‌توانم توضيح بدهم.»

 خاتمی، موفق در اجرای انديشه‌های امام خمينی (ره)

«خاتمی را در اجرای برنامه‌هايش و بخصوص عملی كردن انديشه‌های امام خمينی بسيار موفق می‌دانم. به نظر من يكی از افرادی كه در تاريخ انقلاب نامش ثبت خواهد شد، خاتمی است. دولتهای بعد از انقلاب بسيار برای انقلاب كار كردند اما دولت خاتمی از نظر اقتصادی، كشاورزی، صنعتی و فرهنگی جايگاه ويژه‌ای دارد. در بحث تنش‌زدايی بسيار موفق بوده است؛ خاتمی در مسائل اقتصادی كارهای بسيار باارزشی انجام داد و پايه‌های اقتصادی مناسبی ايجاد كرد كه برای آينده‌ انقلاب بسيار مفيد است.»

 ماجرای مسجد قلهك، شب قبل ار انتخابات و نطق پيش از دستور در مجمع تشخيص

آيت‌الله توسلی در توضيح حادثه تعرض به خودش در مسجد جامع قلهك در شب قبل از انتخابات رياست جمهوری می‌گويد: «من از حق خودم گذشتم. يك شب قبل از پايان مهلت تبليغات، حاج حسن آقا برای اينكه از وضعيت تبليغات مطلع شود به خيابانها رفته بود و وقتی برگشت به من گفت بخاطر نسبت‌های زشتی كه به يكی از كانديداهای روحانی داده شده خيلی متاثر شدم. شب بعد از تبليغات، شب جمعه، به عنوان اينكه نصيحتی كرده باشم در بين دو نماز بجای خواندن نافله در مورد انتخابات صحبت كردم و گفتم معنای آزادی در تبليغات اهانت به ديگران نيست. روايتی خواندم كه پيغمبر می‌فرمايد حتی دشمنان اسلام را هم فحش ندهيد. آقای‌هاشمی يك عالم انقلابی و كسی است كه امام برای سلامتی او بعد از ترور سه گوسفند نذر كرد كه يك اقدام بی‌سابقه بود و برای هيچ كس اين كار را انجام نداده بودند. آن وقت يك عده به اسم دين نسبت‌هايی به ايشان می‌دهند كه واقعا گريه‌آور بود. گفتم چنين تهمت‌ها و نسبت‌هايی به شخصی انقلابی و روحانی كه امام نظر خاص نسبت به او داشته صحيح نيست.

در ميان صحبت‌های من چند نفر كه نمی‌دانم از كجا بودند به من حمله كردند اما مردم جلوی آنها را گرفتند كه البته آنها هم فرار كردند. بعدا شنيدم در قم هم برای آقای جوادی آملی هم چنين اتفاقی افتاده است.»

«روز بعد از انتخابات وقتی رهبر انقلاب آن سخنان را در مورد آقای‌هاشمی رفسنجانی بيان كردند، گفتم مگر حرف من غير از اين بود؟ چرا بايد برای رای آوردن به يك روحانی توهين كنيد و نسبت‌هايی بدهيد كه انسان از گفتن آنها خجالت می‌كشد؟ وقتی چنين نسبت‌هايی می‌دهيد افرادی هم كه اهل تحليل نيستند باور می‌كنند و به روحانيت توهين می‌كنند. در مجمع تشخيص مصلحت هم همين حرفها را زدم و به توهين‌ها و سكوت آقای‌هاشمی اعتراض كردم

 يك خاطره از خاتمی

 «يك وقت به آقای خاتمی گفتم وقتی مسوولين خدمت امام می‌رسيدند، ايشان از آنها می‌پرسيدند چرا اقداماتتان را برای مردم بيان نمی‌كنيد؟ در هرسال وقتی هيات دولت خدمت امام می‌رسيد امام خطاب به آنها می‌فرمود چرا كارهايتان را برای مردم نمی‌گوييد؟

چرا شما برای مردم نمی‌گوييد كه چه كرده‌ايد و گزارش نمی‌دهيد تا مردم بدانند چه شده است؟ خاتمی در جواب گفت من به مديران خود دستور داده‌ام اما كوتاهی شده است.»

آيت‌الله توسلی افزود: «كارهايی كه در دولت خاتمی انجام شد قابل مقايسه با گذشته نيست، خاتمی شخصيتی انتقادپذير است و نشان داد كه می‌توان به قدرت هم انتقاد كرد و روی خوش هم به مردم نشان داد. درطول اين دوران نسبت‌های بسيار بدی به آقای خاتمی دادند كه قابل تحمل نيست. صبر و تحملی كه خدا به خاتمی داده به كمتر كسی اعطا كرده است.خاتمی همسايه ديوار به ديوار من است و می‌دانم سطح زندگی او از طبقه‌ متوسط هم پايين‌تر است.او حتی بر خلاف برخی تبليغات منفی يك خدمتكار هم در خانه خود ندارد.سطح زندگی خاتمی در حد متوسط است نه در حد يك رييس جمهور. اميدواريم كه راه خاتمی ادامه يابد و كشور به اهداف عاليه حضرت امام (ره) برسد.»