ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پيوندهای پيک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

حضور "الله بختگی "‌هاشمی رفسنجانی
                                                 

 
 
 
 
 

يكی از مسائلی كه ظاهرا اين روزها به آن دامن زده ميشود بحث كانديداتوری آقای‌هاشمی در انتخابات رياست جمهوری می‌باشد. كسانی كه از اين مسئله حمايت می‌كنند شامل گروه‌های زيرند:
1- گروهی از نخبگان كه به دليل سنگ اندازيهای نهادهای غير انتخابی، تنها‌هاشمی را گزينه مناسبی برای مقابله با اين نهادها می‌دانند.

اين گروه كه بعضا از مخالفين سرسخت ايشان برای ورود مجدد به فعاليت‌های سياسی انتخابی بودند بااين فرض كه اقتدار، يكی از راه حل‌های گذر از بن بست سياسی كشور است بدان می‌نگرند. در واقع می‌توان گفت بخشی از طرفداران غير راست اقتدار سنتی با گرفتن ژست تكنوكرات به طرفداری از‌هاشمی می‌پردازند. البته جالب توجه است كه شق دوم اين گروه تحت پرچم آقای كروبی حركت می‌كنند. با اين تفاوت كه طرفداران آقای كروبی دارای خصوصيات تكنوكراتی هم نيستند و فقط زبان كروبی را زبان معامله و مجادله با نهادهای خاص بر می‌شمرند و از ادامه كار هيچ چشم انداز روشنی ارائه نمی دهند.

2- گروه دوم بخشی از بدنه واسط مردمی هستند كه به دليل عدم سازماندهی نهادهای اجتماعی نمی توان نام درستی بر روی اين گروه گذاشت. اين بدنه نه در بين توده مردم قرار می‌گيرند و نه در بازيهای نخبگان حضور فعال دارند. نكته توجه برانگيز در بين اين گروه علاقمندی ايشان به پيگيری بحث‌های اجتماعی و اقتصادی در سطح جامعه است. بحث‌های داغی كه مردم روزانه با آن درگير هستند. به عنوان مثال از علت گرانی ميوه گرفته تا توان لابی با دول مخاصم با ايران. اين گروه يكی از عوامل ركود اقتصادی را دست‌های پنهان خانواده‌هاشمی می‌دانند و حضور وی را به دليل اينكه مجبور به انتخاب بازی آشكار دارد و نيز به علت اينكه تحت فشار اجتماعی قرار می‌گيرد مثبت ارزيابی می‌كنند و البته بدون آگاهی از اين مضمون، بيشتر قصد كنترل اين خانواده را از طريق رياست جمهوری‌هاشمی دارند.

نكته جالب در اينجاست كه در اين انتخابات‌هاشمی مخالفين سرسختی نيز دارد كه با توجه به وزنه و توان اجتماعی دو گروه می‌توان دست به پيش بينی جالب توجهی از آينده زد:

از جمله مخالفين وی می‌توان به گروه‌های زير اشاره نمود :

1- بخشی از بدنه نخبگان كه دوران 8 سال سازندگی را خوب به خاطر دارند و محدوديت‌های سياسی و اجتماعی آن دوران را فراموش نكرده اند. محدوديت روزنامه‌ها و فشار زياد به گروه‌های نقاد دولت را از ويژگی‌های دولت سازندگی می‌دانند. گروهی كه بارها و بارها نقدناپذيری رييس جمهوری و تجمل گرايی محض دولت و سياست‌های غلط تعديل و خصوصی سازی را از مشكلات آن دولت می‌دانستند. گروهی كه توان باور اين مطلب را ندارند كه در وزارت اطلاعات يك دولت اتفاقاتی نادر رخ دهد و رييس جمهور از آن‌بی‌اطلاع باشند.

و نيز هنوز هم هستند كسانی كه نمی توانند محكوميت‌های متعدد دولت سازندگی را در دادگاه‌های خارجی فراموش كنند. هرچند تلاش بسياری برای‌بی‌اساس دانستن اين مسائل در بين مسئولين نظام صورت گرفته است.

بدنه‌ای كه بدان اشاره شد بخش نسبتا بزرگی از گروه‌های نخبه فعال در عرصه سياسی و اجتماعی را شمال می‌شود و تنها به دو حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب محدود نيست.

2- غالب بدنه سنتی و راست جامعه كه دارای كانديداهای متعدد و زيادی هستند. كانديداهايی كه به سختی می‌توانند از بين آنها به يك شخص واحد دست پيدا كنند. از طرف ديگر اعتقاد دارند آقای‌هاشمی با پشتوانه كارگزاران در دور جديد می‌تواند فرصت‌های چندی را به جناح رقيب هديه نمايد. از طرف ديگر اين گروه نظرات‌هاشمی را در اين دوره در تضاد با رهبری قلمداد كرده و تلاش می‌كنند اين تعارض را در بخش سنتی جناح راست تقويت نمايند.

بغير از اندك روحانيون موجود در مجلس خبرگان و يا مجلس هفتم كمتر طرفداری در بين اين بخش می‌توان سراغ داشت.

3- گروه سوم بخش بزرگی از توده‌های مردمی در شهرستانهای كوچك و حتی بزرگی هستند كه ديگر تابوی بزرگی مسئولين بعد از انتخابات مجلس ششم برايشان از بين رفته است. بخش بزرگی از توده كه آغازين پله‌های شكاف فقير و غنی را در بزرگترين بحران اقتصادی بعد از انقلاب در سالهای 73 و 74 بخاطر دارند. گروه زيادی از مردمی كه نه تنها از‌هاشمی كه از بسياری از چهره‌های شناخته شده نظام و خصوصا از قشر روحانی به دلايل مختلف دل خوشی ندارند. بخش زيادی از مردم كه هنوز خاطرات جنگ و شهدای خويش را به همراه دارند. كسانی كه بر اين باورند كه‌هاشمی از مقصرين به طول انجاميدن جنگ و پايمال شدن خون بسياری از جوانان اين مرز و بوم می‌باشد. اين نظرات خفته‌ای است كه در صورت ادامه يافتن اين روند آغاز به كار می‌نمايد.

4- گروه ديگری كه نبايد از تاثيراتشان در داخل كشور چشم پوشيد، خارج نشينانی هستند كه از مسئولان پيشين نظام دل خوشی ندارند. گرچه در حال حاضر بيشتر ترغيب به عدم شركت می‌كنند اما با توجه به شور انتخاباتی كه به هر حال كم يا زياد در آينده به وقوع خواهد پيوست و نيز با توجه به حضور برخی از اپوزسيون‌های شناخته شده به عنوان كانديدای رياست جمهوری، می‌توان انتظار داشت در آينده‌ای نزديك شروع به تبليغات برای انتخابات و يا حداقل تخريب برخی چهره‌ها كه حسابشان برای آنها روشن است بنمايند.

5- گروه ديگری كه به دليل احترام بسيار زياد به ايشان بايد به صورت مجزا به آنها اشاره نمود كسانی هستند كه اكنون سالهاست كه بخاطر نقد مستقيم با‌هاشمی و به قول عامه در افتادن با‌هاشمی پشت ميله‌های زندان هستند. هرچند مردم ما بعضا فراموشكارند اما در صورت ياد آوری امثال گنجی‌ها بدون شك به او بسيار بيشتر از‌هاشمی احترام خواهند گذاشت. حتی اگر برخی از مخالفين‌هاشمی در پوشش خبر نگار يا سرمقاله نويس شرق كتابها و نوشته‌های خود را بچگی محض بپندارند.

با توجه به دو گروهی كه ذكر آنها رفت و با دقت در تعدد مخالفين و قدرت استدلال مخالفين و بدون دليل بودن و كم توان بودن استدلال‌های موافقين، شايد بتوان آينده را روشن تر از آنچه اكنون تصوير می‌شود، به تصوير كشيد. بدون شك‌هاشمی رفسنجانی نامی شناخته شده برای ملت ايران است. اما آيا همه نامهای شناخته شده لزوما طرف اعتماد مردم ايران بوده اند. نمونه خاتمی مصداق خوبی بر اين مدعاست. خاتمی عليرغم اشكالاتی كه بر او وارد است هنوز مورد علاقه مردم است. اما بعيد به نظر می‌رسد اگر دور ديگری بود موفق به جلب رای مردم و خصوصا نخبگان می‌شد. چه برسد به‌هاشمی كه مخالفين جدی از بدنه مردم دارد.

هرچند در مورد آرا و نتايج انتخابات نيز به نظر می‌توان پيش بينی‌هايی كرد كه بعد به آن خواهم پرداخت.( هسايت تلاش دوباره)