پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 

 

 


 

تاريخ سينمای ايران- 12- مسعود مهرابی
رقابت برای تقسيم
"گنج قارون"
احمد شاملو فيلمنامه "فرار از حقيقت" را نوشت
و خود نير در چند صحنه بازی کرد!

 

سال 1345، فيلم سازی به سبک و سياق "گنج قارون" همه گيرشد. تهيه کنندگان، کارگردان ها و فيلم نامه نويسان که درسال های گذشته راه خاچيکيان را می رفتند و جنايی سازی می کردند، اينک به "قارون" سازی روی آورده بودند. موفقيت تجاری گنج قارون، حتی بسياری ازافراد خارج ازگود را وسوسه کرد و به فيلم ساختن کشاند. به نحوی که رقم محصولات يک ساله سينمای ايران از39 فيلم به 52 فيلم رسيد. موفق ترين اين فيلم ها، آنهائی بودند که فرمولهای "گنج قارون" را کاملا رعايت کردند، نظير: "حاتم طائی»، "شارلاتان"، "جهان پهلوان"، "گدايان تهران"، و "اميرارسلان نامدار". بقيه نيز دست کم نشانه هايی ازگنج قارون داشتند، مانند: "هارون و قارون"، "عشق قارون"، "گنجينه سليمان"....

درسال 1345، با وجودی که 52 فيلم روی پرده آمد و تعداد محصولات سينمايی تا آن هنگام به 375 فيلم افزايش يافت، هيچ فيلم با ارزشی ساخته نشد. آنچه بود، سوداگرای محض بود. حتی "خانه خدا" نيزکه فيلمی متفاوت به نظرمی رسيد، با انگيزه های سود جويانه و به قصد تسخيريک بازاردست نخورده- تماشاگران مذهبی- ساخته شد. خانه خدا که درباره مراسم حج بود، درچند کشوراروپائی و آسيائی نيزبه نمايش درآمد، و تنها در هندوستان چند ميليون روپيه فروش داشت. "خانه خدا" با موفقيت زيادی روبروشد و از نظرسينمايی، لحظاتی درآن هست که ازحضورکارگردانی خوش فکرحکايت می کند. کارگردان اين فيلم جلال مقدم بود و ابولقاسم رضايی آنرا درشرکت فيلم يک تهيه کرد. فيلم برداری را احمد شيرازی، به طريقه 35 ميليمتری رنگی و ايستمن کالر، انجام داد.

 

"فرارازحقيقت"، فيلم قابل اشاره ديگراين سال است. موضوع فيلم، قصه مکرری داشت، که نمونه های زيادی پيش ازآن درديگرفيلم ها کارشده بود- برخورد دو مرد و يک زن. فيلم نامه را احمد شاملو نوشته بود، که درچند صحنه فيلم نيزبازی می کرد. قدرت الله احسانی فيلم برداری خوبی را ارائه کرد. کارگردان "فرارازحقيقت"، ناصرملک مطيعی و تهيه کننده اش صادقی بود، که آنرا درگروه سينمايی انيورسال تهيه کرد. بجز ملک مطيعی، فروزان، قائم مقامی و جمشيد مهرداد نيزدرفيلم بازی داشتند.

 

ديگرفيلم های اين سال:

 

* رانندگان جهنم، تهيه کننده و کارگردان: رضا فاضلی- بازيگران: فاضلی و سهيلا.

* نخاله های قهرمان، کارگردان: مدنی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: بيک ايمانوردی و ميرقهاری.

* حسين کُرد، تهيه کننده و کارگردان اسماعيل کوشان- بازيگران: ايلوش و ملک مطيعی.

* ماموردوجانبه، کارگردان: ميرصمدزاده- تهيه کننده: کردوانی- بازيگران: قادری و سهيلا.

* هاشم خان، کارگردان: زرين دست- تهيه کنندگان: مرتضی و مصطفی اخوان- بازيگر: وثوقی.

* داماد فراری، کارگردان: اسماعيل رياحی- تهيه کننده: زبولانی- بازيگران: ارحام صدر و آذرشيوا.

* عذاب مرگ، تهيه کننده و کارگردان: دستمالچی- بازيگران: بيک ايمانوردی و کتايون.

*عصيان، کارگردان: خاچيکيان- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: آرمان و بيک ايمانوردی.

* کابوس، کارگردان: رضا صفائی- تهيه کننده: منصورمرزی- بازيگر: علی آزاد.

* دوانسان، کارگردان: آقاماليان- تهيه کننده: کردوانی- بازيگران: قادری و ميرقهاری.

* سه ناقلا درژاپن، کارگردان: متوسلانی- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: گرشا، سپهرنيا و متوسلانی.

* بی عشق هرگز، کارگردان: خاچيکيان- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: بوتيمار و حکمت شعار.

* شمسی پهلوون، تهيه کننده و کارگردان: سيامک ياسمی- بازيگران: فروزان و کتايون.

* پروفسورنخاله، تهيه کننده و کارگردان: عزت الله مقبلی- بازيگران ظهوری و همايون.

* قفس طلائی، کارگردان: صفائی- تهيه کننده: رضا کريمی- بازيگر: ملک مطيعی.

* اعتراف، تهيه کننده و کارگردان: ناصررفعت- بازيگران: ويگن و حکمت شعار.

* حاتم طائی، کارگردان: فردين- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: فردين و پوران.

* آقا دزده، کارگردان: خسروپرويزی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: بيک ايمانوردی و خاتمی.

* پسردهاتی، تهيه کننده: عادل روحی- کارگردان: عزيزرفيعی- بازيگران: روحی و سهيلا.

* جهان پهلوان، کارگردان رياحی- تهيه کننده: زبولانی- بازيگران: فردين و ظهوری.

* مرد و نامرد، کارگردان: سياوش شاکری- تهيه کننده: حميد مجتهدی- بازيگر: بيک ايمانوردی.

* مقصرپدرم بود، کارگردان: صفائی- تهيه کننده: حميد مجتهدی- بازيگربيک ايمانوردی.

* ول معطلی، کارگردان: عزيزرفيعی- بازيگران: فريبا خاتمی، شهين و ميری.

* کلاه نمدی، تهيه کننده و کارگردان: منوچهرصادقپور- بازيگران: صادقپور و فريده نصيری.

* آقاموچول، کارگردان: اميرقاسم خانی- تهيه کننده: عباس همايون- بازيگران: سپهرنيا و فريبا خاتمی.

* موميائی، کارگردان و تهيه کننده: مجتهدی- بازيگران: آذرحکمت شعار و کامی کسروی.

* دخترکدخدا، کارگردان: فريدون ژورک- تهيه کننده: زريباف- بازيگر: وثوقی.

* شوخی نکن دلخورمی شم، کارگردان: رضا صفائی- بازيگران: فروزان و تابش.

* سه بمب آتشين، کارگردان: امينی- تهيه کننده: کردوانی- بازيگران: سپهرنيا، گرشا و متوسلانی.

* گدايان تهران، کارگردان: فردين- تهيه کننده: محمدکريم ارباب- بازيگر: فردين.

* ميليونرفراری، کارگردان: ملک مطيعی- تهيه کننده: ناصرمجد بيگدلی- بازيگر: ناصر ملک مطيعی.

* يک قدم تا بهشت، کارگردان و تهيه کننده: وحدت- بازيگران: وحدت و پوری بنائی.

* سه قهرمان، کارگردان: امين امينی- تهيه کننده: کردوانی- بازيگران: سپهرنيا، گرشا و متوسلانی.

* شارلاتان، کارگردان: صابررهبر- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگر: فرانک ميرقهاری.

* ولگردان ساحل، کارگردان: قدرت الله احسانی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: سهيلا و آراسته.

* مرد نامرئی، کارگردان و تهيه کننده: اسماعيل کوشان- بازيگران: منوچهروثوق و بهمنيار.

* فيل و فنجان، تهيه کننده و کارگردان: روشنيان- بازيگران: همايون و گوگوش.

* امروز و فردا، تهيه کننده و کارگردان: عباس شباويز- بازيگران: وثوقی و آرمان.

* اميرارسلان نامدار، تهيه کننده و کارگردان: اسماعيل کوشان- بازيگر: فردين.

* مامور114، کارگردان: پورسعيد- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: بوتيمارو بيک ايمانوردی.

* بيست سال انتظار، کارگردان: رئيس فيروز- تهيه کننده: کردوانی- بازيگر: بهروزوثوقی. 

* مردی ازتهران، کارگردان: فاروق اجرمه- تهيه کنندگان: ابوظاهرو رحيم حساميان- فيلم بردار: برونو- بازيگران: فردين، فروزان، صباح و سعيد مغربی (اين محصول مشترک فيلم بسيارپيش پا افتاده ای بود).

* خدا حافظ تهران، کارگردان: خاچيکيان- بازيگران: بهروزوثوقی، پوری بنائی.

* ليلاج، تهيه کننده و کارگردان: ايرج قادری- بازيگران: قادری و حکمت شعار.

* قهرمان دهکده، کارگردان: باقری- تهيه کننده: زبولانی- بازيگر: ملک مطيعی.

* گنجينه سليمان، کارگردان و تهيه کننده: عزيزرفيعی- بازيگران: همايون و سهيلا.

* مرد سرگردان، کارگردان: ژوزف واعظيان- تهيه کننده: ناصرمجد بيگدلی- بازيگران: * بوتيمارو آراسته.

* ايستگاه ترن، کارگردان: ماردوک الخاص- بازيگران: سهيلا و منوچهرطايفه.

* هارون و قارون، کارگردان: نظام فاطمی- تهيه کننده زبولانی- بازيگران: همايون و ظهوری.

* بازو طلائی، کارگردان و تهيه کننده: ربرت اکهارت- بازيگر: اميرجعفری.

 

درسال 45، گنج قارون (دراکران دومش) پرفروش ترين فيلم محسوب می شود. بعد از آن، فيلم های: حسين کرد، جهان پهلوان، اميرارسلان نامدار و گدايان تهران، بيش از يک ميليون تومان فروش داشتند. دراين سال سهيلا و محسن آراسته هرکدام با هشت فيلم پر کارترين بازيگران هستند.

 

جهش درمقدار

 

کارنامه سال 1346 درمتن دهه چهل، جهش درمقدار را نشان می دهد. دراين سال، بيش ازهشتاد فيلم ساخته شد (و يا جلوی دوربين رفت) اما تعدادی ازآنها امکان نمايش نيافتند و تنها پنجاه فيلم ايرانی روی پرده آمد. فيلم سازان ازجذابيت رنگ غافل نماندند، و دراين مدت به اندازه چهارسال گذشته فيلم رنگی تهيه شد. به هرحال، کوشش ها کلا درجهت دگرگونی کمی بود، تا کيفی.

داريوش مهرجوئی، که بعدها با فيلم پرمايه و خوشبافت "گاو" آوازه جهانی بهم زد، "الماس 33" را دراين سال کارگردانی کرد. اما دراين فيلم، جزچند جرقه، نشانی از استعداد سينمائی او نيست. الماس 33، نسخه تقليدی ضعيفی بود ازفيلم های پرحادثه و چشم فريب هاليوود. اين فيلم رنگی سه ساعته را نصرت الله منتخب و محمدرضا فاضلی دراستوديو پلازا تهيه کردند، و فيلم نامه را داريوش مهرجوئی و محمدرضا فاضلی بر اساس داستان "جين باند مامور008" به قلم کاظم سلحشور، نوشتند. فيلم برداری را مصطفی عالميان انجام داد و موسيقی متن را مرتضی حنانه ساخت. بازيگران الماس 33 نانسی کواک، رضا فاضلی، کتايون، ظهوری، نادره، داريوش طلائی، نرسی، نقدسی و ايران قادری بودند.

"سياوش درتخت جمشيد" ساخته فريدون رهنما هنرمندانه ترين فيلم سال 46 است. اين فيلم را پطروس پاليان فيلم برداری کرد و عباس معيری، آهو خردمند، مينوفرجاد، مارتا و يمينی درآن بازی داشتند. سياوش درتخت جمشيد را "تل فيلم"، وابسته به "سازمان راديو تلويزيون ملی ايران" تهيه کرد. اين فيلم تاملی عارفانه دراحوال آدمی و تقدير تاريخی اوست.

نصيب نصيبی، فيلم سازنوگرا، درباره رهنما و فيلم او با شيفتگی نوشته است:

 

"... به هنگام ديدن فيلم، ديگرزمينی نيستيم. کنده می شويم، به پروازمی آئيم:

رهنما معنا کننده باهوش طبيعت است دوربين او چون چاقوی جراحی ها هرلحظه های زندگی را می شکافد و آدمی را درمقابل خويش برهنه می سازد و "بيننده درخون سياوش مرصع می شود" اين اثرسئوال بزرگ خلقت است. هنگام ديدن فيلم وادارمی شويم تا خويش را سئوال کنيم، رهنما آنچه را که برسلولوئيد زخمه زده چهره دلی انديشمند است، رهنما تنها سينماگری است درايران که وزنه های فکر و عرفان ايرانی را حمل می کند. فيلمش کليتی است درباره انسان و ايران... درفيلم سياوش درتخت جمشيد بعد ازمرگ سياوش با صدای سنج نمايی عظيم ديده می شود. فيلم رهنما ارتباطش با هزاران سال ديگراست هم چنان که ارتباط سياوش را امروزبا آدميان رهنما نشان ميدهد و می گويد که امروزنيزسياوش هست. قدرت تکنيکی رهنما دراين جا است که با يک زبان سينمايی بظاهرسخت اسطوره و واقعيت را درهم می آميزد، بدون آنکه ازوسايل گذشته زمان متداول درسينمای متداول استفاده کند. تکنيک کارگردانی فيلم يک تکنيک کاملا شرقی و عرفانی است، فرمی که اززندگی گذشته مايه گرفته است. يکی ازمسائل مهم فيلم برخورد اسطوره و واقعيت است... سياوش به فريب خويش نمی پردازد. سياوش زندگی اش را به خاطرراستی و پاکی اش ازدست می دهد.

درلحظه هايی ازفيلم رهنما گذشته، حال و آينده درهم می آميزد، دروجود سياوش می بينيم که چقدرجدا و رها است، و ميل به رهايی انسانها دارد. سودابه درگيرخويش است و نمی تواند خود را رها و آزاد سازد. او نمونه جاودانگی بدی است... رهنما با اين فيلم به جستجوهای بزرگ درذهن تماشاگرپرداخته، روحيه ها و شخصيت ها و برخوردهای درونی و بيرونی را با يک تکنيک مافوق سينمايی امروزنقاشی کرده است. قدرت تکنيکی دراين جاست که زيبايی و تاريخ تخت جمشيد ازفيلم دورمان نمی سازد، زيرا رهنما با قصدی شخصيتهايش را درتخت جمشيد گذاشته است. شايد که تخت جمشيد رابطه باشد با ويرانی و سازندگی درون پرسوناژها، و يا عظمت گذشته."

 

پرويزکيمياوی دريک گفتگو ازفريدون رهنما می پرسد:

- "با ديدن فيلم شما، انسان حس می کند که اين فيلم کاملا مستقل است و بيشترازآنرو که با وسايل و توانايی مالی اندک و بازيگران غيرحرفه ای اين فيلم ساخته شده است. آيا به گمان شما اين استقلال بايد درهمه کارهای سينمايی کشورما باشد يا نه؟"

- رهنما چنين پاسخ می دهد: "بی آنکه بخواهم درس به ديگران بدهم، و اين کارنه ازعهده من ساخته است و نه آنرا بجا می دانم، سخت برآنم که کارهنری درهمه زمانها هرچند هم وابستگی به مسائل بيرون ازهنرداشته است، ازقبيل آيين ها مذهب ها، قدرتهای اجتماعی و مالی و فنی و چه، به نوعی استقلال داشته است يعنی دست کم درمحيط کارو رشته ويژه خود. اين درباره سينما هم کمابيش درست است. بخصوص امروزکه صنعت بطوری سينما را به بند کشيده است که ديگردرفيلم های ما چيزی بجزسازمانها و دستگاه ها و زيورو سرو صدای بسيار، هيچ نمی بينيم. و هرچه فيلم ها روبه بيجانی می رود، واکنش بهمان اندازه درمردم و درانديشمندان هنربيشترمی شود. اکنون درجهان يک حرکت بزرگ درجهت استقلال و هنری کردن فيلم به چشم می خورد که من درايران هم منتظرآن هستم."

سياوش درتخت جمشيد برنده جايزه ژان اپستاين ازفستيوال لوکارنو گرديد.

 

نام و نشان ديگرفيلم های اين سال:

 

گوهرشب چراغ، تهيه کننده و کارگردان: اسماعيل کوشان- بازيگران: فروزان و ظهوری.

طوفان نوح، تهيه کننده و کارگردان: سيامک ياسمی- بازيگران: فردين و ملک مطيعی.

يکه بزن، کارگردان: رضاصفائی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: بيک ايمانوردی و فرانک.

ميليونرهای گرسنه، کارگردان: اسماعيل رياحی- بازيگران: بيک ايمانوردی و کتايون.

مردی ازاصفهان، کارگردان: اميرشروان- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: وحدت و پوری بنائی.

زن ها و شوهرها، کارگردان: نظام فاطمی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: فريبا خاتمی و کتايون.

دروازه تقدير، کارگردان: حميد مجتهدی- بازيگران: فروزان، همايون و گوگوش.

زن خون آشام، تهيه کننده، نويسنده، و کارگردان: مصطفی اسکوئی- بازيگران: فتحی، اسکوئی.

فرمان خان، تهيه کننده، نويسنده و کارگردان: احمدصفائی- بازيگر: محتشم.

ايمان، کارگردان: رئيس فيروز- تهيه کننده: رضا کريمی- بازيگران: وثوقی و همايون.

علی بابا و چهل دزد، کارگردان امين امينی- بازيگران: بيک ايمانوردی و ميرقهاری.

مامور008، تهيه کننده، نويسنده، و کارگردان: ابراهيم باقری- بازيگران: همايون و شهين.

حقه بازان، کارگردان: رضاصفائی- تهيه کننده: ناصرمجدبيگدلی- بازيگر: فريبا خاتمی.

قربانی سوم، تهيه کنده، نويسنده و کارگردان: ابوالقاسم ملکوتی- بازيگران: روفيا و علی آزاد.

چهارخواهر، کارگردان: احمدنجيب زاده- تهيه کننده: کردوانی- بازيگران: شهلا و شهين.

شوغات فرنگ، کارگردان: حسين مدنی- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: مصدق و اسد زاده.

خوشگل و قهرمان، کارگردان: ژورک- بازيگران: منوچهروثوق و سهيلا.

درجستجوی تبهکاران، کارگردان: احمدصفائی- بازيگران: گوگوش و علی آزاد.

آشيانه خورشيد، کارگردان: سعيد کاميار- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: حکمت شعارو کاميار.

زيبای خطرناک، تهيه کننده و کارگردان: سالارعشقی- بازيگران: آفت و اکبرهاشمی.

داش احمد، تهيه کننده و کارگردان: منوچهرصادقپور- بازيگران: صادقپور و فريده نصيری.

پسران علاءالدين، کارگردان: امين امينی، تهيه کننده: عزيزالله کردوانی- بازيگران: سپهرنيا، گرشا و متوسلانی.

عموسبزی فروش، کارگردان: همايون ارجمند- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: کهنموئی و شهين.

چرخ و فلک، کارگردان: صابررهبر- بازيگران: فردين و آذرشيوا.

زيرگنبد کبود، کارگردان: رئيس فيروز- بازيگران: مجيد محسنی و آذرشيوا.

کوه زاد، کارگردان: ابراهيم باقری- بازيگران: سهيلا، سپهرنيا و خليل عقاب.

دنيای قهرمانان، کارگردان: اسماعيل پورسعيد- بازيگران: بوتيمارو فريبا خاتمی.

گنج و رنج، کارگردان: صمدصباحی- بازيگران: شهين و گوگوش.

نسيم عيار، تهيه کننده و کارگردان: اسماعيل کوشان- بازيگران: همايون، شيدا و قائم مقامی.

دالاهو، تهيه کننده و کارگردان: سيامک ياسمی- بازيگران: وثوقی و فروزان.

بندرگاه عشق، کارگردان: گرجی عباديا- بازيگران: سيونا، چنگيزجليلوند.

وسوسه شيطان، کارگردان: محمدزرين دست (براساس داستان برادران کارامازوف اثر داستايوسکي) بازيگران: بهروزوثوقی، پوری بنايی، فرخ ساجدی، مارينا متزو عباس مغفوريان.

روزهای تاريک يک مادر، کارگردان: محمدعلی زرندی- بازيگران: آذرشيوا.

فراری، کارگردان: عباس کسائی- بازيگران: فرشيد فرزان و فريبا خاتمی.

شکوه جوانمردی، کارگردان: اسماعيل رياحی- بازيگران: فردين، آرمان، فروزان.

گدشت بزرگ، کارگردان: ملک مطيعی- بازيگر: ملک مطيعی.

ولگردها، کارگردان: متوسلانی- بازيگران: گرشا، سپهرنيا و متوسلانی.

معجزه، کارگردان: ميرصمدزاده- بازيگران: بيک ايمانوردی، ميرقهاری و مينا مغازه ای.

نيم وجبی- کارگردان: وحدت- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: وحدت و کتايون.

زنی بنام شراب، کارگردان: اميرشروان- تهيه کننده، شباويز- بازيگران: وثوقی و خاتمی.

مرد بی ستاره، کارگردان: بهادری- تهيه کننده: ميثاقيه- بازيگران: بيک ايمانوردی و همايون.

قهرمان شهرما، کارگردان: رضافاضلی- بازيگران: نانسی کواک و رضافاضلی.

دخترطلا، کارگردان: سردارساکر- بازيگران: منوچهرصادقپور- بازيگران: صادقپور و فريده نصيری.

گل آقا، کارگردان: آقاماليان- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: آذرشيوا و آنوش.

سه جوانمرد، کارگردان: بهرام ری پور- تهيه کننده: علی عباسی- بازيگران: سپهرنيا، متوسلانی و گرشا.

سرنوشت، کارگردان: حکمت آقانيکيان- تهيه کننده: آرمان- بازيگران: آرمان و مارلين.

ازجان گذشتگان، کارگردان: واعظيان- تهيه کننده: بيگدلی- بازيگران: آنوش و ايلوش.

هفت شهرعشق، کارگردان: حميد مجتهدی- بازيگران: فروزان و بوتيمار.

شهرفرنگ، تهيه کننده، نويسنده و کارگردان: اصانلو- بازيگر: ماريا الوندی.

عروس تهران، کارگردان: احمدنجيب زاده- تهيه کننده: کردوانی- بازيگر: کتايون.

 

دربين پنجاه فيلم نمايش داده شده  درسال 1346، "گوهرشب چراغ"، "چرخ و فلک"، "زنی به نام شراب" و "گل آقا" به دليل تکنيک حرفه ای تر و ارائه مضامينی تجاری در قالبهای نسبتا جذاب، قابل توجه هستند. دراين سال ياسمی همچنان پولسازاست. هرچند که درشروع سال با عرضه "طوفان نوح" موفقيتی بدست نياورد، ولی با رنگی کردن افکارش در"دالاهو" موفقيت مادی "گنج قارون" را کم و بيش تجديد کرد. پرفروش ترين فيلم های سال 46 به ترتيب اين ها هستند:

گوهرشب چراغ، چرخ و فلک، دالاهو، زنی به نام شراب، مردی ازاصفهان، شکوه جوانمردی، مرد بی ستاره و سه جوانمرد. دراين سال ده فيلم رنگی عرضه شد که ازآن ميان "گوهرشب چراغ" و "نسيم عيار" به طريق "سکوپ" و فيلم الماس 33 به طريق "تکنی سکوپ" ساخته شده بودند. پرکارترين بازيگران سال 46 رضا بيک ايمانوردی (با 6 فيلم، کتايون (با 11 فيلم)، فردين (با سه فيلم) و فروزان (با پنج فيلم) بودند.