مهدی هاشمی، فرزند هاشمی رفسنجانی که در خارج از کشور است و ستاد کودتای 22 خرداد تاکنون با هیچ حیله ای موفق به آوردن او به ایران و بازداشت و فرستادنش به کنار دهها تن از دولتمردان و فعالان سیاسی در بند کودتا نشده، نامه ای خطاب به محسنی اژه ای دادستان کل نوشته است. اژه ای چند فتوای قتل در جریان قتل های زنجیره ای را در پرونده اش دارد، از نمایندگی دادستانی انقلاب در وزارت اطلاعات به مقام دادستانی دادگاه روحانیت رسید و در همین دوران همآهنگ با بیت رهبری و مافیای قدرت لانه کرده در آنجا، غلامحسین کرباسچی شهردار فرماموش نشدنی تهران را بلافاصله پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد باصطلاح محاکمه و زندانی کرد. او با این محاکمه، با یک تیر دو نشان زد. اولا از کرباسچی بدلیل نقشی که در انتخابات دوم خرداد برای پیروزی خاتمی ایفاء کرده بود انتقام گرفت و دوم، خاتمی را از انتخاب او بعنوان وزیر کشور کابینه اولش محروم کرد. محاکمه آیت الله خوئینی و توقیف روزنامه سلام که در واقع دفاع از سعید امامی و نقش او بود نیز در کارنامه اژه ایست. همچنان که محاکمه عبدالله نوری و گاز گرفتن عیسی سحر خیز در کمیسیون مطبوعات وزارت ارشاد اسلامی را نیز در کارنامه درخشانش دارد. او به پاس این خدمات بدستور علی خامنه ای "داد"ستان کل کشور شده است!

مهدی هاشمی در نامه خود خطاب به اژه ای نوشته است:

حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی‌اژه‌ای 

با سلام 

اظهارات مکرر مقامات قضائی و اطلاعاتی و شخص حضرت‌عالی به‌گونه‌ای به مردم اطلاع می‌دهد که دستگاه قضائی احضاریه‌ای برای من فرستاده و اینجانب در وقت مقرر در دادگاه حضور نیافته‌ام؛ ولی لطفاً به نکات زیر توجه فرمایید: 

آماده حضور در محکمه می‌باشم و شرط‌‌های من را هم می‌دانید که هیچ درخواست غیرقانونی در آن نیست. مهمترین آنها دادگاه مستقل و مصون از تحمیل‌های نیروهای امنیتی. دو وکیل اینجانب بارها به وزارت اطلاعات احضار شده‌اند و با تهدید از آنها خواسته شده که از وکالت اینجانب کناره‌گیری نمایند. 
در تمام این دوره برخی رسانه‌ها و گروه‌های افراطی شناخته شده انبوه اتهامات و بدگویی‌ها را در سطح وسیع منتشر می‌کنند و دستگاه قضایی به شکایات اینجانب رسیدگی نمی‌کند و شما که دادستان کل کشور هستید فقط مسئول دادستانی از مردم نیستید؛ بلکه وظیفه اساسی شما دادستانی برای مردم است. کافی است که نگاهی به شایعات گوناگون که ریشه در خواست همان ضابطان بازجو دارد؛ بیندازید و منصفانه نظر بدهید آیا در چنین فضا و شرایطی برای قضات عادل و مستقل امکان یک حکم عادلانه وجود دارد؟

مأموران شبانه به دفتر هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی یورش بردند و هر چه می‌خواستند برده‌اند؛ بدون اینکه صورت‌جلسه‌ای به امضای متصدیان دفتر برسانند و دستگاه قضایی به درخواست‌های وکلای اینجانب برای دریافت لیست اموال و اسناد برده شده توجهی نمی‌کنند.

جمعی از شخصیت‌های این کشور به اتهام همکاری با اینجانب تحت بازداشت و شکنجه قرار گرفتند و اعترافات نادرستی زیر شکنجه از آنها گرفته‌اند و در رسانه‌ها برخلاف قانون منتشر کردند و حاضر به جواب‌های من و وکلای من نشدند.

هر بار که احتمال مراجعت اینجانب قوی شده است، شاهد اوج این شانتاژها بوده‌ایم و این خود نشان این است که این جریان دستش خالی است و مایل به برقراری این محکمه نیست و بی‌شک هدف اینها شخص اینجانب نیست، بلکه هدف پدر مظلوم من است و خودشان می‌دانند که آسیب این ظلم‌ها دامن انقلاب را هم می‌گیرد. 

انتظار شخص اینجانب این است که جلوی این شانتاژها را بگیرید و فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید. البته این تقاضا فقط برای شخص خودم نیست؛ بلکه انتظار همه دوستان انقلاب این است که برای تمام شاکیان و متهمان چنین فضایی در محاکم جمهوری اسلامی وجود داشته باشد که متأسفانه هم اکنون نیست و شما خود بیشتر از من سرنوشت امثال آقایان کرمی، رجبی، قبادی؛ آقایاری و نوری‌زاد را می‌دانید. 

در این نامه وقت شما را با ذکر خدمات خود و خانواده‌ام به انقلاب نمی‌گیرم وگرنه از حضور در نقاط خطرناک جبهه و جانباز شیمیایی شدن و تأسیس صنایع استراتژیک دریایی و پایه‌گذاری برنامه مهم بهینه‌سازی و پارس جنوبی و عسلویه و غیره مطالب زیادی دارم که در موقع خود مطرح خواهد شد.