مسعود خیام نویسنده و پژوهشگر
است. البته این توصیفی است که خبرگزاری
ایسنا از ایشان کرده است. همین خبرگزاری با وی درباره فارسی
بعد از انقلاب 57 با وی گفتگو کرده و آقای خیام نیز به درستی
به نکاتی اشاره می کند که ایکاش حداقل خود خبرگزاری ایسنا آنها
را آویزه گوش کند. حداقل در ویرگول گذاری، نقطه گذاری، نقش و
جای پرانتز و دو خط منهی در جملات
و ... والا بحث اغلاط تایپی و
اغلاط بیشتردستوری و گاه فارسی که جای خود دارد. و تازه این
ایرادهای ایسنا، ای بسا، کمتر از بقیه خبرگزاری های
رسمی است. سایت های خبری را که حرفش را نزنیم سنگین تریم.
مصاحبه شونده می گوید:
هر نوع جنبشی برای بهبود زبان باید توسط
فرهنگستان زبان، آموزش و پرورش و سردبیران روزنامهها شروع
شود. هر رسانه باید ویراستار حرفهای داشته باشد. ما باید در
پاسداری از زبان، فرانسه، انگلیس و آلمان را سرلوحه خود قرار
دهیم و ببینیم که چطور با علاقه و تعصب از زبان خود نگهداری
میکنند و لحظهای از آن غافل نیستند. ما زبان فارسی را که
همچون فرش فاخر ابریشمی است، کف خیابان رها کردهایم و مدام از
روی آن رد میشویم.
(پیک نت: او درست می گوید اما فاجعه عمیق
تر از اینست. محال است خطبه های نماز جمعه را بشنوید و بخوانید
و در آنها دهها غلط دستوری و حتی صرف غلط افعال را پیدا نکنید.
بگذریم از به کار بردن لغات عربی و حتی گاه انگلیسی در میان
خطبه ها. همین فاجعه را در مصاحبه آقایان روحانیون و دولتمردان
هم می توانید پی بگیرید.)
آقای خیام اضافه می کند:
زمانی که میبینم در گویش تلویزیون و رادیو
و نوشتار رسانههای مکتوب روزانه چقدر غلط وجود دارد، مات
میمانم. روزگاری معلمانی مانند شاملو بودند که بارها این
اشتباهها را گوشزد کردند و خود من چندینبار نامه نوشتم، اما
گوش شنوایی نیست. تلویزیون و رادیو نه تنها متولی زبان
نمیشوند بلکه غلط های جدیدی ایجاد میکنند.
مثلاً کلمه «برای» ادات مالکیت نبود،
«برای» در پاسخ به چرایی و برای بیان علت به کار میرفت. مثلاً
زمانی که میگفتیم چرا این کار را نکردی؟ فرد مقابل در پاسخ
میگفت: برای این که زمان نداشتم. اما الان به جای کلمه «مال»
بجای «برای» استفاده می کنند. شروع این اشتباه از تلویزیون
بود. با این کار ادات مالکیت (مال) از جمله بندیهای ما بیرون
رفت.
در ضمن خط در حال حاضر به دست جوانان
افتاده و به چیز عجیبی تبدیل شده است. زبان فارسی از زمانی که
در پیامکها به «فارگلیسی» تبدیل شده و آداب مدونشدهای برای
آن وجود نداشته، لطمه زیادی دیده است.
من شخصاً بارها با فرهنگستان در اینباره
صحبت کردم اما انگار نه انگار؛ کسی توجه نکرد.
تعجبآور است که رسانهها غلط های املایی
و گرامری بسیاری دارند. زمانی که این غلط ها را می خوانم یاد
عبارت «وای به روزی که بگندد نمک» میافتم. اکنون شاعران و
نویسندگان هم غلط مینویسند. یک شاعر چند وقت پیش یک شعر برای
من فرستاد که غلط های املایی بسیاری داشت. به عنوان مثال
«بیمحابا» را با «ه» نوشته بود. زمانی که به او اطلاع دادم
تنها پاسخش این بود که "ای بابا مگر چه میشود؟!" در واقع
بیاعتنایی به زبان امری ملی شده است. به زودی زمانی میرسد که
همگی مجبور میشویم به زبان انگلیسی صحبت کنیم!
(پیک نت- محصول این کارخانه زبان "محاوره ای" شده که نه تنها
شده ورد دهان مردم بلکه با آن رمان هم می نویسند. آقای خیام
درست می گوید که کار از فرهنگستان و بیش از آن از رسانه ها
باید آغاز شود. در گذشته هر روزنامه و مجله ای بر حسب وسعت
تیراژ و صفحات و زمان انتشار، ویراستار فارسی داشت و بندرت در
مطبوعات و خبرگزاری ها از آن دست اغلاطی پیدا می شد که آقای
خیام به آنها بعنوان نمونه اشاره کرده است. واین تازه جدا از
تکنیک خبرنویسی و گزارش نویسی و مقاله نویسی است که اینها نیز
خود مشکلاتی جداگانه اند. تا دلتان بخواهد تکرار و بلند نویسی
رسم شده است. به سبک خطبه خوانی ها در نماز جمعه ها. شاید
مطبوعات برای پر کردن صفحات خود نیازمند مطالبی اینگونه باشند
(که این نیز برای مردم این دوره قابل تحمل نیست) اما چرا
خبرگزاری ها؟ که باید در کوتاه ترین جمله فقط خبر را منتشر
کنند. از آنجا که کسی به کسی در جمهوری اسلامی پاسخگو نیست،
خبرگزاری ها و مطبوعات و رسانه ها هم تن به پاسخگوئی نمی دهند
و تازه نوبرانه است که ایسنا با یکنفر مصاحبه کرده که اشاره به
فاجعه کرده است.)
پیک نت 27 شهریور |