ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

23 اسفند ماه  1395

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

غلامحسین کرباسچی:

تحلیل سیاسی- انتخاباتی هاشمی

سالها در حافظه مردم می ماند!

 
 
 
 

 

خلاصه مهم ترین نکاتی که در مصاحبه خبرگزاری مهر با غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزارن مطرح شد:

 

دولت احمدی نژاد وضعیت کشور را بحرانی کرده بود. در یک جلسه (مجلس) احمدی نژاد علیه رئیس دو قوه قضاییه و مقننه اتهاماتی را وارد کرد. هر دو هم جناحش بودند و با آن وضعیت، لاریجانی او را از مجلس بیرون کرد. در تاریخ پارلمان چه قبل و چه بعد از انقلاب، این نوع برخورد با فرد اول اجرایی کشور سابقه نداشت. این حرکات تماما به حساب جناح اصولگرا نوشته می شد. در سیاست داخلی و خارجی تصمیمات فوق العاده عجیبی گرفته شد. این ها همگی باعث شد تا وزرایی که با خود احمدی نژاد کار می کردند، وادار شوند یا از کابینه بیرون بیایند یا مجموعه هایی برای خود تشکیل دهند. لقب انحرافی را که ما به آقای احمدی نژاد ندادیم. خود آقایان این لقب را دادند.

بحث این بود که کشور در آستانه یک خطر و بحران قرار گرفته بود. در زمینه سیاست خارجی، ۷، ۶ قطعنامه فلج کننده سازمان ملل علیه ما صادر شده بود. درست است که می گفتند این ها ورق پاره است و فایده ای ندارد، اما هنوز که هنوز است، دوستان اصولگرا و کسانی که آن زمان در راس قدرت بودند، امروز دارند به این دولت تهاجم می کنند که چرا این قطع نامه ها زودتر و کامل تر برداشته نشده است؟ تحریم های بانکی غیر از اینکه کشور را فلج کرده بود، هزینه های کشور را برای بخش خصوصی و دولتی بالا برده بود. هنوز که هنوز است آثار آن به طور کامل رفع نشده و دولت معتدلی که الان روی کار آمده، بدهکار است. به نظرم این مسأله طنز جالبی به لحاظ تاریخی است. بخش دیگر به مسائل داخلی بازمی گردد. ما یک تورم افسارگسیخته ای داشتیم که تا ۴۰، ۳۰ هم رسیده بود. همچنین بسیاری از نیروهای اجرایی در آن زمان، تلاش می کردند که با ایجاد انشقاق در درون جامعه - که شاید هنوز هم ترمیم نشده است- و راه انداختن دعواهای زرگری بیخود، جایگاهی برای خود تثبیت کنند که این از بخش های اقتصادی بسیار مضرتر بود.

- آقای روحانی درخصوص برخی مشکلات دست به مبالغه و اغراق می زند، مثلا می گوید اگر برجام نبود، ایران متحمل حمله نظامی می شد. چنین اظهاراتی چه قدر با واقعیت مطابقت دارد؟

 

کروبی: تا زمانی که حمله ای نباشد، نمی توانیم بگوییم قطعا حمله می کردند اما احتمال حمله بود. آن ها هر روز اعلام می کردند که همه گزینه ها روی میز است. در دولت قبلی آمریکا پس از آغاز مذاکرات و تغییر دولت، این بحث ها مطرح نمی شد.

روحانی در سال ۹۲ - همین الان هم چنین است - نیامد خودش را به عنوان نیروی اصلاح طلب معرفی کند. وی به عنوان فرد تعقل گرا و معتدلی که شعارهایش در جهت مصالح کشور و نه در جهت حزب کارگزاران یا اصلاح طلبان یا اصولگرایان بود، وارد صحنه شد. مبنای ادامه ریاست جمهوری روحانی در دوره بعد، حاکم شدن این یا آن حزب یا جناح، نیست.

بسیاری از نیروها در دولت روحانی حضور دارند که اطلاق اصولگرایی یا اصلاح طلبی، شاید برایشان صحیح نباشد. برخی نیروها هم هستند که کاملا گرایش اصولگرایانه دارند و در دولت مشغول به کاراند. وزیر نیرو، دفاع یا اطلاعات را نمی توانیم اطلاق اصلاح طلبی برایشان داشته باشیم.

مشی فکری آقای روحانی اعتدال و میانه روی است. اما چون لاقل الان کارگزاران و اصلاح طلبان بیشتر مصالح کشور را با اعتدال می بینند، شما می گویید روحانی نزدیک به این جریانات است. حزب کارگزاران در سال ۷۶ مایل بود تا آقای روحانی به عنوان یک فرد معتدل، وارد عرصه اجرایی کشور شود. منتهی روحانی در آن سال آمادگی نداشت. همیشه این قرابت و نزدیکی فکری میان روحانی و نیروهای معتدل بوده است.

کارگزاران همواره آقای روحانی را یک نیروی معتدل و معقول می دانسته است.

جامعه ای که در سال ۹۲ به آقای روحانی رأی داد، جامعه ای بود که از سال ۸۸ عبور کرده و به این نتیجه رسیده بود که باید شخصیت های در چارچوب معقول تر و معتدل تر، زمام امور اجرایی کشور را به دست بگیرند.

آقای روحانی جاذبه های شخصی ندارد. روحانی یک انسان منضبط و چارچوب داری است و با وجود اینکه گاهی هم می خندد اما آن لبخندهای رئیس دولت اصلاحات را ندارد.

گرایش مجموعه نیروهای اصلاح طلب به اینکه آقای روحانی می تواند مشکلات کشور را حل کند، از سال ۹۲ بیشتر شده است.

 

- آقای روحانی قبل از آنکه رئیس جمهور شود، می گفت که معیار برای ما باید جیب مردم باشد نه آمارها.

 

کرباسچی: شما باید ببینید که جیب مردم چه زمانی و توسط چه کسی خالی شده است. یک وقت ممکن است جیب به گونه ای خالی شده باشد که الان هر چه درونش تزریق کنیم، به این زودی پُر نشود. در ضمن کلان اقتصاد کشور چیزی است که به جیب مردم سر ریز می شود. وقتی اقتصاد کشور رشد داشته باشد، بالاخره پس از مدتی سرمایه گذاری در بخش های مختلف، نتیجه تولید اشتغال را می دهد. تا وقتی که کار تولید نکنید، باید کارخانه ای بسازید و دستگاهی در آن مستقر کنید تا عده ای در آن مشغول به کار شوند و تا وقتی که کار نکنند، در جیب شان چیزی نمی آید مگر اینکه همین جوری بیاییم اسکناس، چاپ یا از ثروت ملی کشور در میان مردم پول توزیع کنیم

امروز آقایان اصولگرا غُر می زنند که چرا تحریم بانکی برداشته نشده است؛ تحریم بانکی را که این دولت نیاورده است. باید بگوییم تحریم از کجا آمده؟ از آسمان نازل شده؟ تحریم های بانکی در آن دوره و با نحوه سیاست ورزی که در سیاست خارجی وجود داشت، به وجود آمد.

وقتی در کشور ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایه وجود داشته و این ها به سمت تولید و اشتغال و سرمایه گذاری سوق داده نشده، خب طبیعی است که اصلاح طول می کشد.

 

- اگر رئیس دولت اصلاحات شعار می داد، طبقه روشنفکر پای کار می آمدند یا وقتی آقای احمدی نژاد شعار می داد، طبقات حاشیه نشین و روستاییان پای کار می آمدند. نقطه اتکای روحانی در جامعه چه کسانی هستند؟

 

کرباسچی: امیدواریم که روحانی شعار ندهد بلکه عملی انجام دهد که به نفع همه باشد. اینکه رئیس جمهور شعاری بدهد تا یک عده خاصی از مردم دنبالش راه بیفتند، معلوم نیست که بتواند همه مشکلات کشور را حل کند. من قبول ندارم که رئیس جمهور باید شعار بدهد؛ رئیس جمهور باید عمل کند. مصالح ملی کشور اگر به صورت معتدل و عادلانه دیده شود، همگان منتفع خواهند شد.

 

- آقای سعید حجاریان پس از انتخابات مجلس، پیرامون صف بندی های سیاسی در پارلمان، تئوری «برجامیان» و «نابرجامیان» را مطرح کرد. به نظر می رسد که آقای روحانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، به این تئوری رجعت کرده است. رئیس جمهور مدام دارد به منتقدان برجام با نیش و کنایه صحبت می کند؛ می گوید چرا آب شور می خورید، آب شیرین بخورید. هدف روحانی از بازتولید دو قطبی برجامیان و نابرجامیان چیست؟

 

کرباسچی: آقای روحانی در این کار تنها نیست. آقای روحانی رئیس جمهور است و دارد از عملکرد خودش دفاع می کند اما شما جناح اصولگرا را می بینید که مدام دارد به این مساله دامن می زند. آقای جلیلی هنوز دارد اینجا و آنجا می رود و علیه برجام سخنرانی می کند و احتمالا می خواهد کاندیدای ریاست جمهوری هم بشود. هنوز جلیلی یا آقایان دیگری که در آن زمان بودند، دارند علیه برجامی که با نظر و تایید رهبری و به لحاظ شرایطی در این کشور اتفاق افتاد و بسیاری از آثارش نظیر رفع تحریم ها اجرایی شد، صحبت می کنند؛ خب طبیعی است که این علیه برجام صحبت کردن، فضا را دو قطبی می کند و روحانی هم باید از برجام دفاع کند؛ نمی تواند بگوید من بد عمل کردم.

 

- به نظر شما آن چیزی که می تواند روحانی را در انتخابات ۹۶ به چالش بکشد؟

 

کرباسچی: به نظر من آن چیزی که مشکل درست می کند، نابرابری در استفاده از امکانات تبلیغاتی کشور است. متاسفانه صدا و سیما که دستگاه اصلی تبلیغاتی کشور است، مسئولیت اصلی خود را در ارائه انتقادات به دولت قرار داده است. البته این مسائل را طبیعی و غیرمترقبه می دانم چرا که وقتی چهره هایی در دولت قبل مسئولیت داشتند، الان در صدا و سیما مشغولند. مثلا فردی که در دوران احمدی نژاد معاون شورای عالی امنیت ملی بوده، الان معاونت سیاسی صدا و سیما را بر عهده گرفته است. خب این گرایش تاثیر می گذارد. چالش روحانی این است که در فضای سیاسی کشور اعم از رسانه ملی یا تریبون های مذهبی و نماز جمعه، مساوات و عدالت نسبت به دولت وی رعایت نشود.

 

- آیا نبود آقای هاشمی تأثیری بر سبد آرای آقای روحانی دارد؟

 

کرباسچی: آقای هاشمی شخصیت برجسته ای بود و نقش منحصر به فردی به لحاظ ایجاد تعادل در وزنه های سیاسی کشور داشت. آنچه از آقای هاشمی در ذهن مردم یا سیاسیون باقی مانده، پایدار است. اینکه آقای هاشمی بعد از انتخابات ۹۲ گفت که «دیگر می توانم راحت بمیرم»، نوعی پیش گویی برای ۴ سال آینده بود.

در سال ۸۴ مجموعه اشتباهات و بی تجربگی های سیاسی اصلاح طلبان و اصولگرایان باعث شد تا احمدی نژاد رئیس جمهور شود. مجموعه فعالیت های سیاسی موافق و مخالف کشور، باعث شد تا جامعه و نخبگان از اختلافات سیاسی دست بردارند. مردم و نخبگان در بحران هایی مانند سال ۹۲ که بزرگ ترین بحران سیاسی در طول این سال ها بود - که هاشمی به یکباره از صحنه رقابت حذف شد و می توانست ایجاد کننده تنش باشد - نشان دادند که باید به کدام سمت بروند و به چه کسی رای بدهند. در واقع سال ۹۲ تمرینی بود که اگر هاشمی - که رهبر کاریزمایی در میان مردم بود - حذف شود، مردم و نخبگان می توانند جامعه را به سمتی سوق بدهند که از بحران ها نجات پیدا کنند. فکر می کنم که این دید و نگرش آقای هاشمی که در سال ۹۲ مطرح شد، امسال و سال آینده هم وجود خواهد داشت.

 

- تحلیل گران معتقدند که توده های ضعیف جامعه از سوی روحانی نادیده گرفته می شوند. چه قدر احتمال می دهید که در سال ۹۶ فردی بیاید و درست در مقابل رئیس جمهور، توده های نادیده گرفته شده را صدادار کند؟

 

کرباسچی: یک بار در این کشور تجربه شد که کسانی با چراغ خاموش آمدند و قدرت را دست گرفتند. امیدوارم که تجربیات سیاسی توسط مردم و نخبگان به فراموشی سپرده نشود.

 

- وزیر دولت آقای روحانی می گوید که طرح مسکن مهر، فاجعه بود. خب از دل همین فاجعه عده ای که خانه دار شدن را در خواب می دیدند، خانه دار شدند.

 

کرباسچی: همه حاشیه نشینی که به معنی بی مسکن بودن نیست. ما وقتی زیست بوم عده ای را با این عنوان که می خواهیم خانه مجانی بدهیم، تغییر می دهیم، در حقیقت تمام کشور را دچار آشوب می کنیم. این اتفاق ابتدای انقلاب هم رخ داد.

 

- اقبال مردمی نسبت به روحانی در انتخابات سال آینده را چگونه می بینید؟

 

کرباسچی: قطعا اگر مردم بتوانند پیام رئیس دولت اصلاحات را در همین انتخابات ببینند، به روحانی رای خواهند داد. در سال ۹۴ دو سال از عملکرد آقای روحانی گذشته بود. مردم به آقای روحانی و لیست امید چه قدر رای دادند؟ مردم ضعف ها را هم می بینند اما دلیل ضعف ها را هم می دانند. مردم از بیکاری ناراضی اند اما مسبب آن را فقط آقای روحانی نمی دانند. مرحوم هاشمی جمله ای داشت مبنی بر اینکه «معدل فهم مردم، همیشه درست است.» مجموعه افکار عمومی اشتباه نخواهند کرد.

 

- من رای آوردن لیست امید در تهران را بیشتر مرهون پروپاگاندای رسانه های اصلاح طلب می دانم تا توانایی خود لیست.

 

کرباسچی: این حرف شما توهین به مردم است. فضاسازی یعنی اینکه مردم را فریب دادند. مردم واقعیت ها را دیدند.

 

- مدتی است که مساله گزینه پوششی در کنار آقای روحانی در انتخابات از سوی اصلاح طلبان مطرح می شود. شما حضور گزینه پوششی را چه قدر لازم می دانید؟

 

کرباسچی: درباره گزینه پوششی دو دیدگاه و استدلال در مجموعه نیروهای اصلاح طلب و معتدل وجود دارد. هیچ کدام از افرادی که گزینه پوششی را مطرح می کنند، معتقد نیستند که آن گزینه بیاید و با روحانی رقابت کند. بحث این است که جناح مخالف دولت دارد تعداد زیادی کاندیدا به عرصه می آورد که هیچ کدامشان پیشینه موفقی در عمل و اجرا ندارند جز اینکه به صورت یک شوی تبلیغاتی، علیه دولت جوسازی می کنند. در این صورت یک نفر باید در برابر چند نفر قرار بگیرد و جواب همه آن ها را بدهد. اما اگر افرادی در جناح دولت باشند و تا نزدیکی های انتخابات بتوانند پاسخ این تخریب ها را بدهند، این به نفع دولت خواهد بود.

 

- و سپس به نفع روحانی کنار بروند؟

 

کرباسچی: حتما. کسی معتقد نیست که افرادی بیایند و تا روز رأی گیری در مقابل روحانی قرار بگیرند. بحث دوم این است که آقای روحانی انسانی مانند دیگر انسان هاست و می تواند در معرض حوادث باشد. حتی زمانی که شخصیت هایی مانند آقای هاشمی یا مقام رهبری کاندیدا می شدند در کنار این ها افراد هم فکری حضور داشتند. مثلا وقتی آقای عسگراولادی با رهبری یا آقای شیبانی با آقای هاشمی رقابت می کرد، به معنی این نبود که تا انتها بایستند. خودشان هم می گفتند که ما به رهبری یا آقای هاشمی رأی می دهیم. چون نمی شود فقط یک نفر در انتخابات حضور داشته باشد.

بعد گذشت چهارسال از خود شورای نگهبان می شنویم که ای کاش سال ٩٢ فلان اتفاق در شورای نگهبان نمی افتاد. به فرض شاید آقای روحانی در رأی گیری نهایی، نتوانست اکثریت آرای شورای نگهبان را از آن خود کند. این اتفاق نادری هم نیست؛ وقتی آقای هاشمی با اختلاف یکی دو رأی رد صلاحیت می شود، احتمال رد صلاحیت روحانی هم وجود دارد. در چنین شرایطی نباید یک جناح مهم سیاسی در کشور به یکباره احساس خلا کند.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 23 اسفند

 
 

اشتراک گذاری: