واقعیات پتک است و حکومت در ایران "سندان". و این قصه همه
رویدادها در جمهوری اسلامی است. نه حکومت درس از واقعیات می
گیرد و نه واقعیات می تواند خود را با حکومتی که نمی خواهد
بداند تطبیق بدهد. بر سر پیچ هر حادثه و رویدادی این واقعیت
خود را نشان میدهد. از حریق و فروریختن ساختمان پلاسکو تا
زلزله در فلان نقطه کشور و یا سقوط هواپیما و یا جاری شدن سیل
در فلان نقطه مملکت. هر حادثه ای که در هر کشوری می تواند
اتفاق بیفتد و می افتد در جمهوری اسلامی فورا جنبه امنیتی پیدا
می کند. عکس گرفتن از آن ممنوع می شود، مطلع شدن از آن ممنوع،
پخش تصاویر از سیما ممنوع، انتشار آمار حادثه ممنوع و بازی
سیاسی - حکومتی با حادثه آغاز می شود. همین شده که مردم خود
خبرنگار و عکاس و فیلمبردار شده اند و بسرعت برق و باد آنچه را
شاهد بوده اند منتشر می کنند. از فیلم تا خبر و تفسیرهای
خودشان و اغلب همراه با شایعات. اگر سیمای جمهوری اسلامی
پرچمدار گفتن و نشان دادن واقعیات در اسرع وقت باشد، چنین
بلبشوئی پیش می آید که آمده است؟ روسیه از اشتباه دوران اتحاد
شوروی درس گرفت و به سیاست تبلیغاتی پنهان سازی رویدادها از
مردم خاتمه داد. چنان خاتمه داده که امروز کوچکترین رویداد سطح
شهری، اخبار فساد حکومتی، حتی اخبار نظامی که دهها سال ممنوعه
بود از تلویزیون پخش می شود و مردم و حکومتیان در باره آن نظر
می دهند. همین است که امروز می گویند 85 در صد مردم روسیه
طرفدار پوتین هستند. این فضا در دوران او باز شده است، همچنان
که قدرت نظامی در همین دوران به روسیه بازگردانده شد.
در همین شماره پیک نت فیلم کوتاهی را می بینید از غوطه خوردن و
بلعیده شدن یک اتومبیل 8 نفره سفید رنگ با سرنشینانش در سیل
اخیر سیستان و بلوچستان. حادثه ای که به آسانی می شد فیلم آن
را در سیما نشان داد. چرا نشان ندادند؟ سئوال همین است. مانند
دهها حادثه و رویدادی که مردم خود در خیابان و کوچه و شهر
شاهدند اما خبر و فیلمی از آن در تلویزیون نمی بینند. چه نیازی
مردم به چنین سیمائی دارند؟
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت 7
بهمن |