| 
					
					  
					
					
					اگر هیچ سند و مدرکی هم درباره قتل هاشمی رفسنجانی در استخر 
					وجود نداشته باشد (که دارد) و آمران و عاملین این قتل نیز هیچ  
					"ردپائی" از خود باقی نگذاشته باشند (که ممکن نیست، حتی با سر 
					به نیست کردن ماموران اجرا)، همین کارزار کنونی انتخاباتی و 
					آسودگی "قدرت" از این که ناگهان لیستی از سوی هاشمی انتشار 
					یابد که همه تدابیر را نقش بر آب کرده و مردم را برای رای به 
					آن لیست پای صندوق های رای بیآورد کافی است تا مهر تائید بر آن 
					قتل زده شود. وقتی شیخ محمد یزدی و مصباح یزدی، یکی از قم و 
					دیگری از مشهد، آسوده از خطر هاشمی رفسنجانی برای بازگشت به 
					مجلس خبرگان ثبت نام می کنند - و کرده اند- می توان در نقش 
					داشتن آنها در فتوای قتل و آمر بودن در آن قتل تردید کرد؟ آنها 
					در انتخابات مجلس خبرگان از تهران خود را نامزد کرده بودند و 
					با لیست 30 نفره هاشمی (که عده ای زیرکی او را درک نکرده و 
					گنجانده شدن چند چهره نا مطلوب مردم در آن را پیراهن عثمان 
					کرده و از وی انتقاد می کردند) از مجلس بیرون انداخته شدند. 
					شیخ محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان بود و حالا آسوده از نبودن 
					هاشمی در صحنه حیات در انتخابات میاندوره ای می خواهد به آن 
					مجلس بازگردد و دوباره بر صندلی ریاست آن بنشیند. او با 
					اطمینان از نقش رئیسی و علم الهدا در مشهد برای صندوق سازی و 
					سوء استفاده از بی اعتنائی مردم به انتخابات مجلس خبرگان - آن 
					هم میاندوره ای- عزم بازگشت به مجلس خبرگان را دارد. همچنان که 
					مصباح یزدی از قم. همین روند در انتخابات مجلس شورا نیز در حال 
					تکامل و اجراست و آنها که باید محاکمه می شدند - از جمله سردار 
					قالیباف- عزم تصاحب مجلس را دارند. نه تنها مجلس، که ریاست آن 
					را. 
					
					مردم خشمگین اند، زخم خورده اند، اعتمادهایشان به حکومت فرو 
					ریخته است، امیدی نه به تغییرات دارند و نه به آینده نظام و به 
					همین دلیل انتخابات این دو مجلس را واگذار کرده اند به آنها که 
					با حداقل رای می توانند مجلس شورا را تصاحب کنند و در اولین 
					گام های خود دولت را سرنگون کنند. آنها که مانند دو سال آخر 
					ریاست جمهوری محمد خاتمی همه مشکلات را از چشم او میدیدند و 
					ناگهان چشم بازکردند و دیدند احمدی نژاد جانشین او شده، از آن 
					تجربه درس گرفته اند؟ آنها که از موضع انتقادی به انفعال جامعه 
					دامن می زنند، گذشته را فراموش کرده اند؟ 4- 5 تلویزیون فارسی 
					زبان خارج از کشور در همین بوق انفعال و تحریم می دمند. آنها - 
					بویژه با اشتباه تاریخی رهبر جمهوری اسلامی که خانواده پهلوی 
					را رهبر شورش اخیر مردم معرفی کرد- چشم امیدشان به جمع کردن 
					نیرو برای سلطنت طلبان است. آنها که این چشم امید را ندارند 
					امروز چه نقشی ایفاء می کنند؟ دامن زدن به انفعال و بی تفاوتی 
					به انتخابات که همان چشم امید آن تلویزیون هاست! 
 
					
					
					
					
					به تلگرام پیک نت بپیوندیدhttps://telegram.me/pyknet 
					@pyknet
 
 
					 پیک نت 11 دسامبر 
					2019 |