ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

23 مرداد  1398

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

فرازهائی از مصاحبه پوتین

ترامپ سیاستمدار حرفه ای نیست

اما میداند امریکائی ها چه می خواهند

 
 
 
 
 

 

مصاحبه پوتین با خبرنگار روزنامه معروف فایننشنال تایمز بسیار مشروح بود و باحتمال زیاد خوانندگان ایرانی این مصاحبه یا آن را با دقت تا پایان نخواندند. به همین دلیل ما سعی می کنیم فرازهائی از این مصاحبه که حاوی اطلاعات و دیدگاه های مهمی است را گزین کرده و در شماره های مختلف پیک نت منتشر کنیم. از جمله و در این شماره ارزیابی پوتین از ترامپ را که می خوانید:

 

آقای ترامپ یک سیاستمدار حرفه ای نیست. او چشم انداز متفاوتی از جهان و منافع ملی آمریکا دارد. من با بسیاری از روش های وی برای رسیدگی به مشکلات موافق نیستم. اما می دانید من چه فکر می کنم؟

من فکر می کنم او یک فرد با استعداد است. او به خوبی می داند رأی دهندگان از او چه انتظاری دارند. روسیه به دخالت در انتخابات آمریکا متهم شد، و به طور عجیبی به رغم گزارش مولر، هنوز هم در مظان اتهام قرار دارد. اما به واقع چه اتفاقی افتاد؟ آقای ترامپ نگرش مخالفانش را نسبت به خود بررسی نمود، تغییرات جامعه آمریکا را در نظر گرفت و از این موضوع به نفع خود استفاده کرد.

چین به ویژه از جهانی شدن استفاده کرده است تا میلیون ها چینی را از چنگال فقر نجات دهد.

در آمریکا چه اتفاقی و چگونه رخ داد؟ در آمریکا، شرکت های برجسته آمریکایی – شرکت ها، مدیران، سهامداران و شرکای آنان – از این منافع استفاده کردند. طبقه متوسط از جهانی شدن تقریبا هیچ سودی نبرده است.  تیم ترامپ به طور کامل و دقیق از این موضوع آگاه بود و از آن در انتخابات استفاده کردند. این موضوعی است که باید به عنوان عامل پیروزی ترامپ در نظر گرفته شود، نه یک مداخله خارجی. این نکته ای است که ما باید در مورد آن صحبت کنیم، از جمله در رابطه با اقتصاد جهانی. من معتقدم که این موضوع می تواند تصمیمات ظاهرا غیرمعمول اقتصادی و حتی روابط وی با شرکا و متحدانش را توضیح دهد. او معتقد است که توزیع منابع و منافع جهانی سازی طی دهه گذشته در قبال آمریکا ناعادلانه بوده است.

من نمی خواهم بحث کنم که آیا این منصفانه بوده یا نه، همچنین نمی خواهم بگویم کاری که انجام می دهد درست یا غلط است. من می خواهم انگیزه هایش را دریابم. من فکر نمی کنم که تمایل او برای قرار دادن آمریکا در اولویت اول، دارای تناقض باشد. من نیز می خواهم روسیه در اولویت اول باشد و این به عنوان یک تناقض در نظر گرفته نمی شود؛ هیچ چیز غیر معمولی در این راستا وجود ندارد. من پیشتر نیز درباره این نکته که او به برخی از مظاهر جهانی سازی حمله می کند، توضیح دادم.

به نظر می رسد او بر این باور است که نتایج جهانی شدن می تواند برای آمریکا بسیار بهتر و بیشتر از آنچه که هست، باشد. این پیامدهای جهانی سازی اثرات مطلوبی را برای آمریکا در بر نداشته و او مبارزه خود را علیه برخی عناصر و بخش های جهانی شدن آغاز کرده است. این موضوع به همه و در درجه اول، بازیگران عمده در نظام همکاری اقتصادی بین المللی، از جمله متحدان [آمریکا] مربوط می شود.

فایننشال تایمز: آقای رییس جمهور، شما دیدارهای متعددی با رئیس جمهور چین داشته، و روسیه و چین قطعا به یکدیگر نزدیک تر شده اند. آیا شما تخم مرغ های بیش از حد زیادی را در سبد چین قرار نداده اید؟ زیرا سیاست خارجی روسیه، از جمله در دوران رهبری شما، همواره به گفتگو با همگان ارزش و اهمیت زیادی داده است.

پوتین: اول از همه، ما تخم مرغ های کافی داریم، اما سبدهای زیادی وجود ندارد که این تخم ها را بتوان در آن قرار داد. این اولین نکته است. ثانیا، ما همواره خطرات را ارزیابی می کنیم. ثالثا، روابط ما با چین بر اساس ملاحظات سیاسی روزمره یا هر گونه ملاحظات دیگری نمی باشد.

اجازه دهید اشاره کنم که قرارداد دوستی با چین در سال ٢٠٠١ امضا شد، اگر به درستی به خاطر داشته باشم، این اتفاق مدت ها قبل از وضعیت کنونی و اختلافات اقتصادی فعلی بین آمریکا و چین رخ داد. ما نیازی به پیوستن به هیچ چیز نداریم، و مجبور نیستیم سیاست خود را علیه یکی از طرفین هدایت کنیم.

در حقیقت، روسیه و چین سیاست خود را علیه هیچ کسی هدایت نمی کنند. ما فقط به طور مداوم برنامه های خود را برای گسترش همکاری اجرا می کنیم. ما این کار را از سال ٢٠٠١ انجام داده ایم و همچنان به طور مداوم این برنامه ها را اجرا می کنیم. به آنچه که در آن [توافق] نوشته شده، نگاهی بیاندازید. ما هیچ کاری فراتر از چارچوب این توافقات انجام نداده ایم. بنابراین نکته ای غیر عادی در اینجا وجود نداشته و شما نباید در پی عواقب احتمالی ناشی از نزدیکی روابط چین و روسیه باشید.

البته، ما تحولات جاری جهانی را ارزیابی می کنیم؛ مواضع ما در برخی مسائل مربوط به دستور کار فعلی جهانی همگام و مشابه است، از جمله نگرش ما در قبال پیروی از قوانین معمول و پذیرفته شده در تجارت، سیستم مالی بین المللی، پرداخت ها و تسویه حساب ها.

روسیه و چین دارای منافع مشترک هستند، این درست است. این اشتراک منافع، عامل ارتباطات و تماس های مکرر ما با رئیس جمهور شی جین پینگ می باشد. البته، ما روابط شخصی بسیار نزدیکی نیز ایجاد کرده ایم و این امری طبیعی است. بنابراین، ما در مسیر دستور کار اصلی دو جانبه خود که در سال ۲۰۰۱ شکل گرفته بود، حرکت کرده و همچنین به سرعت به تحولات جهانی پاسخ می دهیم. ما هرگز از روابط دوجانبه خود علیه هیچ کشوری استفاده نمی کنیم. ما مخالف کسی نیستیم، ما در جبهه خودمان قرار داریم.

در حال حاضر، چین وفاداری و انعطاف پذیری خود را در قبال همپیمانان و مخالفانش نشان می دهد. شاید این مربوط به ویژگی های تاریخی فلسفه چینی و رویکرد آنها برای ایجاد روابط باشد. بدین علت، من فکر نمی کنم که شاهد تهدیدی از سوی چین باشیم. واقعا نمی توانم چنین چیزی را تصور کنم.

اما دشوار می توان گفت که آیا آمریکا صبر کافی برای عدم اتخاذ تصمیم های عجولانه و احترام به شرکای خود به رغم اختلاف نظرها داشته باشد. اما امیدوارم، من مایلم دوباره بر این بخش تاکید کنم، امیدوارم که هیچ گونه درگیری نظامی رخ ندهد.

شما به تقویت و گسترش نیروهای دریایی چین اشاره کردید. اگر به درستی به خاطر داشته باشم، کل هزینه های دفاعی چین به ١١٧ میلیارد دلار می رسد. هزینه های دفاعی آمریکا بیش از ٧٠٠ میلیارد دلار است. شما سعی دارید با اشاره به قدرت نظامی چین، جهان را بترسانید؟ با توجه به مقیاس هزینه های نظامی چنین تلاشی نتیجه نخواهد داد. نه اینطور نیست. در مورد روسیه هم می توانم بگویم ما همچنان به توسعه ناوگان خود در اقیانوس آرام ادامه خواهیم داد.

البته، ما همچنین به تحولات جهانی و آنچه که در روابط بین کشورهای دیگر اتفاق می افتد، واکنش نشان می دهیم. ما همه تحولات را نظاره می کنیم، اما این موارد بر برنامه های توسعه [تسلیحات] دفاعی ما و از جمله آنهایی که در شرق دور روسیه پیاده سازی می شوند، تاثیر نمی گذارد. ما خودکفا بوده و از خود مطمئن هستیم. روسیه بزرگترین قدرت قاره ای است. اما ما یک پایگاه زیردریایی هسته ای در شرق دور نیز داریم، جایی که پتانسیل دفاعی خود را در راستای برنامه هایمان توسعه می دهیم، به طوری که بتوانیم ایمنی در مسیر دریای شمال را که در حال برنامه ریزی برای توسعه آن هستیم، تضمین کنیم.

ما قصد داریم شرکای بسیاری را به این تلاش علاقمند کنیم، از جمله شرکای چینی ما. حتی ممکن است ما با شرکت های حمل و نقل دریایی آمریکایی و همچنین هند نیز که علاقه خود را به مسیر دریای شمال نشان داده، به توافق برسیم. من می توانم بگویم که ما برای همکاری در منطقه آسیا و اقیانوس آرام آماده بوده و معتقد هستم که روسیه می تواند سهم و نقشی مثبت، ملموس و قابل توجه در ایجاد ثبات در این وضعیت داشته باشد.

تاکنون سطح و میزان توسعه نیروهای هسته ای چین بسیار پایین تر از آمریکا و روسیه بوده است. چین یک قدرت بزرگ است که توانایی توسعه قوای هسته ای خود را دارد. چنین چیزی احتمالا در آینده اتفاق خواهد افتاد، اما در شرایط کنونی توانایی های ما به سختی قابل مقایسه است. روسیه و آمریکا قدرت های پیشرو و اصلی هسته ای هستند.

همانطور که می دانید، فارغ از اینکه ما کره شمالی را به عنوان یک قدرت هسته ای به رسمیت بشناسیم یا خیر، تعداد سلاح های هسته ای آن کاهش نخواهد یافت. ما باید واقعیت های جدید را، از جمله این که سلاح های هسته ای تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی هستند، همواره در نظر داشته باشیم. یک پرسش مهم این است که مبدا این مشکل چیست. تراژدی های لیبی و عراق بسیاری از کشورها را به این فکر انداخته اند تا امنیت خود را به هر قیمتی تضمین کنند.

آنچه که ما باید در مورد آن صحبت کنیم این نیست که چگونه کره شمالی را خلع سلاح کنیم، بلکه چگونه امنیت بدون قید و شرط کره شمالی را تضمین نموده و اطمینان حاصل کنیم که هر کشوری، از جمله کره شمالی، تحت پوشش قوانین بین المللی که از سوی تمام اعضای جامعه جهانی رعایت می شود، احساس امنیت و محفاظت کند. این چیزی است که ما باید در مورد آن فکر کنیم.

درباره حضور در سوریه، من از قبل درباره این موضوع فکر کرده و همه شرایط و تمام جوانب مثبت و منفی آن را در نظر گرفتم. من چگونگی تغییر شرایط در کنار مرزهای روسیه و پیامدهای احتمالی آن را ارزیابی کردم. من با دستیاران و وزیران خود، از جمله مسئولین سازمان های مجری قانون و سایر مقامات ارشد، بر سر این موضوع بحث و گفتگوهای زیادی داشتم. در دراز مدت تصمیم گرفتم که تأثیرات مثبت ناشی از مشارکت فعال ما در امور سوریه برای روسیه و منافع فدراسیون روسیه به مراتب بیشتر از عدم دخالت و نظارت صرف بر چگونگی گسترش و تقویت یک سازمان تروریستی بین المللی در نزدیکی مرزهای ما می باشد.

مواضع ما در منطقه خاورمیانه پایدارتر شده است. در واقع، ما با بسیاری از کشورهای منطقه، از جمله ایران، ترکیه و دیگر کشورها، روابط همکاری و شراکتی و متعهدانه بسیار خوبی ایجاد کرده ایم.

در درجه اول، این مسئله در مورد سوریه صدق می کند، ما به رغم همه چیز موفق به حفظ حاکمیت و استقلال سوریه شدیم، همچنین از وقوع هرج و مرج به سبک لیبی جلوگیری کردیم. وقوع سناریوی بدترین حالت، عواقبی منفی برای روسیه در بر می داشت. علاوه بر این، من می خواهم به طور آشکار از بسیج نیروهای مسلح روسیه صحبت کنم. نیروهای مسلح (روسیه در سوریه) تجربه ای عملی به دست آورده اند که هرگز طی تمرینات دوران صلح نمی توانستند مشابه آن را به دست آورند.

ما کاملا از آنچه در سوریه اتفاق می افتد آگاهیم. عوامل داخلی وجود دارند که به درگیری دامن زده و باید با آنها مقابله کرد. اما هر دو طرف باید سهم خود را انجام دهند. من به طرفین درگیری اشاره می کنم.

فایننشال تایمز: آقای رئیس جمهور، آیا همین استدلال درباره ونزوئلا نیز اعمال می شود؟ به عبارت دیگر، شما آماده پذیرش روند انتقالی در ونزوئلا نبوده و کاملا به رئیس جمهور مادورو متعهد هستید.

پوتین: اوه، و به نظر می رسید ما [مصاحبه را] خیلی خوب شروع کرده بودیم. لطفا از آنچه که

می خواهم بگویم، ناراحت نشوید. ناراحت نخواهید شد، درست است؟ ما آغازی فوق العاده داشتیم و به طور جدی صحبت کردیم، اما در حال حاضر به دیدگاه های کلیشه ای درباره روسیه بازگشته اید.

ما با آنچه در ونزوئلا اتفاق می افتد هیچ ارتباطی نداریم، حتما منظور من را متوجه می شوید.

فایننشال تایمز: پس آن مشاوران در کاراکاس چه می کنند؟

پوتین: اگر به من اجازه دهید سخنم را تمام کنم، به این موضوع خواهم پرداخت.

هیچ مشکلی در این باره وجود ندارد. در دوران [رئیس جمهور] چاوز، ما بدون هیچ محدودیت و مشکلاتی به ونزوئلا سلاح می فروختیم. ما این کار را کاملا قانونی انجام دادیم، همانطور که در سراسر جهان و توسط هر کشور دیگری از جمله آمریکا، انگلیس، چین و فرانسه انجام می شود. ما هم همین کار را کردیم – به ونزوئلا سلاح فروختیم.

ما قراردادهایی را امضا کردیم که در آن ذکر شده برای تعمیر و سرویس کردن این تجهیزات نظامی چه کارهایی باید انجام دهیم، باید متخصصین محلی را آموزش دهیم، اطمینان حاصل کنیم که این تجهیزات در حالت آمادگی نگهداری شوند، و غیره. ما خدمات تعمیر و نگهداری مورد تیاز این تجهیزات را ارائه می دهیم. من قبلا چندین بار در این باره صحبت کرده ام، از جمله خطاب به شرکای آمریکایی ما: هیچ نیروی روسی در آنجا حضور ندارد. آیا متوجه هستید؟ بله، متخصصان و مربیان روسی آنجا هستند. بله، آنها در آنجا کار می کنند. اخیرا، اگر به درستی به خاطر داشته باشم یک هفته پیش بود، یک گروه از مشاوران و متخصصان ما این کشور [ونزوئلا] را ترک کردند. اما آنها می توانند هر زمان به آنجا بازگردند.

ما توافقی امضا کرده ایم که هواپیماهای ما هر از گاهی به آنجا بروند تا در تمرینات شرکت کنند. تمام ماجرا همین است. آیا ما اقدامات شورشیان را همانند برخی از همکاران خود یا اقدامات رئیس جمهور مادورو را مدیریت و کنترل می کنیم؟ او رئیس جمهور کشورش است، چرا ما باید اقدامات وی را کنترل کنیم؟ او بر سر قدرت است. این که آیا او به خوبی وظائف خود را انجام می دهد یا خیر، موضوع کاملا متفاوتی است. ما در این باره قضاوت نمی کنیم.

من معتقدم که در زمینه اقتصاد، امکان داشت بسیاری تصمیمات و اقدامات را به گونه ای متفاوت انجام داد. اما ما در این موارد دخالت نمی کنیم؛ به ما هیچ ارتباطی ندارد. ما میلیاردها دلار در این کشور و اکثرا در صنعت نفت آن سرمایه گذاری کرده ایم. مشکل چیست؟ کشورهای دیگر نیز همین کار را می کنند.

به نظر می رسد همه چیز تنها با کمک سلاح های روسی حفظ می شود. این درست نیست. این باور هیچ اساسی در واقعیت ندارد. رؤسای جمهور خودخوانده و رهبران اپوزیسیون کجا هستند؟ برخی از آنها در سفارتخانه های خارجی پناه گرفته و دیگران نیز پنهان شده اند. ما با این وضعیت چه رابطه ای داریم؟ این موضوع باید توسط مردم ونزوئلا حل و فصل شود. همین و بس.

فایننشال تایمز: من فقط نظریه و تجربه شما را از وقایع لیبی و عراق به ونزوئلا تعمیم دادم. بر این اساس، قاعدتا شما باید پاسخ می دادید: “ما به آقای مادورو متعهد هستیم؛ زیرا نمی خواهیم شاهد تغییر رژیم از خارج باشیم.” آیا این موضع روسیه است؟ یا شاید مایل باشید بگوئید: “ما از گوایدو حمایت خواهیم کرد زیرا دارای منافع نفتی مهمی در ونزوئلا هستیم.”

پوتین: ما برای هر تحول در هر کشوری و از جمله ونزوئلا، آماده هستیم، در صورتی که طبق مقررات داخلی و قوانین آن کشور، قانون اساسی آن و هماهنگ با اراده مردم رخ دهند.

من فکر نمی کنم که اگر در لیبی یا عراق مداخله خارجی وجود نداشت، حاکمیت و دولت این دو کشور بدین گونه تخریب می شد. چنین چیزی در لیبی اتفاق نمی افتاد، وضعیت آن کشور کاملا متفاوت بود. به واقع، قذافی کتاب هایش را در آنجا نوشت و نظریه هایش را نیز در همان جا تدوین کرد، اگرچه از استانداردهای خاصی پیروی نمی کرد، و اقدامات او با دیدگاه اروپایی یا آمریکایی از دمکراسی مطابقت نداشت.

از سوی دیگر، ما با رئیس جمهور چاوز به این علت همکاری کردیم که او رئیس جمهور کشورش بود. ما با رئیس جمهور چاوز به عنوان یک فرد همکاری نکرده، بلکه با ونزوئلا کار می کردیم. به همین علت ما در بخش نفت سرمایه گذاری نمودیم.

در حینی که در بخش نفت سرمایه گذاری می کردیم، قصد داشتیم نفت ونزوئلا را به کجا ارسال کنیم؟ همانطور که می دانید، ونزوئلا دارای نفت منحصر به فردی است که عمدتا به پالایشگاه های آمریکا تحویل داده می شود. این کار چه اشکالی دارد؟ ما می خواستیم صنعت نفت و گاز ونزوئلا به طور پیوسته، قابل پیش بینی و قابل اطمینان عمل کرده و محصولات خود را به پالایشگاه های آمریکا تحویل دهد. من نمی فهمم در این رویه چه مشکلی وجود دارد.

آنها [ونزوئلا] در ابتدا با مشکلات اقتصادی و به دنبال آن با مشکلات سیاسی داخلی مواجه شدند. اجازه دهید آنها به مشکلات خود رسیدگی کنند و رهبرانشان به وسیله ابزارهای دمکراتیک به قدرت برسند. اما هنگامی که یک فرد وارد یک میدان می شود، نگاه خود را به آسمان می دوزد و خود را رئیس جمهور می خواند؟ آیا می توانیم در ژاپن، آمریکا یا آلمان هم همین کار را انجام دهیم؟ چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا درک می کنید چگونه چنین چیزی موجب وقوع هرج و مرج در سراسر جهان خواهد شد؟ نادیده گرفتن چنین نتیجه ای غیرممکن است. هرج و مرج حاکم خواهد شد. چگونه می توانند چنین کاری را انجام دهند؟ اما آنها از همان ابتدا از این فرد حمایت کردند.

ممکن است او فردی بسیار خوب باشد. ممکن است او فوق العاده باشد و برنامه های خوبی داشته باشد. اما آیا کافی است که او وارد میدان شود و خود را به عنوان رئیس جمهور اعلام کند؟ آیا جهان باید از او به عنوان رئیس جمهور حمایت کند؟ ما باید به او بگوئیم که در انتخابات شرکت کرده و پس از پیروزی در انتخابات با او به عنوان رهبر دولت همکاری خواهیم کرد.

در مورد حزب و دولت سازی حزبی در چین، مردم چین باید خود تصمیم بگیرند؛ ما هیچ دخالتی نمی کنیم. روسیه امروزه اصول و قوانین زندگی خود را داشته و چین با جمعیتی ١,٣٥ میلیارد نفری نیز قوانین مخصوص به خود را دارد. شما سعی کنید که کشوری را با چنین جمعیتی اداره کنید. این کشور مانند لوکزامبورگ نیست، بدون قصد توهین به این کشور شگفت انگیز. بنابراین، ضروری است که مردم چین بتوانند تصمیم بگیرند چگونه زندگی خود را سامان دهند.

یکی از دلایل اصلی و داخلی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این بود که زندگی برای مردم بسیار دشوار بود. مغازه ها خالی بودند و مردم تمایل ذاتی خود را برای حفظ دولت وقت از دست دادند.

آنها فکر می کردند که هر اتفاقی نیز بیافتد، وضعیت بدتر نخواهد شد. در نهایت معلوم گردید که وضعیت زندگی بسیاری از مردم بدتر شده است، به خصوص در ابتدای دهه ٩٠ میلادی، یعنی زمانی که سیستم های تامین اجتماعی و مراقبت های بهداشتی و سلامتی سقوط کرد و صنایع در حال فروپاشی بودند. اگرچه [حکومت] بی اثر بود، اما مردم حداقل شغل و درآمدی داشتند. پس از سقوط حکومت، آنها شغل خود را نیز از دست دادند. بنابراین، شما باید هر مورد خاص را به طور جداگانه بررسی کنید.

اکنون در غرب چه اتفاقی رخ می دهد؟ علت ظهور پدیده ترامپ، آن طور که شما آن را نامیده اید، در آمریکا چیست؟ در اروپا چه اتفاقی می افتد؟ نخبگان حاکم از مردم دور شده اند. مشکل اصلی و علنی، شکاف بین منافع نخبگان و اکثریت قریب به اتفاق مردم است.

البته ما همیشه باید این را در ذهن داشته باشیم. یکی از کارهایی که باید در روسیه انجام دهیم، این است که هرگز فراموش نکنیم هدف فعالیت ها و وجود هر دولت، ایجاد یک زندگی پایدار، عادی، ایمن و قابل پیش بینی برای مردم و تلاش برای ایجاد آینده ای بهتر است.

همچنین ایده به اصطلاح لیبرال نیز وجود دارد که دیگر تاثیر و کارآمدی خود را از دست داده است. شرکای غربی ما اعتراف کرده اند که برخی از عناصر ایده لیبرال، مانند چند فرهنگی، دیگر قابل به کار گیری نیستند.

فایننشال تایمز: آیا آنگلا مرکل مرتکب اشتباه شد؟

پوتین: بله، یک اشتباه بسیار فاحش. ترامپ به خاطر تمایلش برای ساختن یک دیوار بین مکزیک و آمریکا مورد انتقادهای شدید قرار دارد. اقدام وی زیاده روی در نظر گرفته می شود. بله، شاید این طور باشد. من بر سر این موضوع بحث نمی کنم. اما او مجبور است کاری در مورد موج عظیم مهاجران و مواد مخدر انجام دهد. هیچکس دیگر هیچ کاری انجام نداده است.

آنها می گویند این بد است و آن بد است. به من بگویید، چه چیزی خوب است؟ چه کاری باید انجام شود؟ هیچکس هیچ راه حلی پیشنهاد نکرده است. منظورم این نیست که این دیوار باید ساخته شود یا تعرفه های اعمال شده بر روابط اقتصادی با مکزیک به طور سالانه ٥ درصد افزایش یابد. این چیزی نیست که من می گویم، اما بالاخره کاری باید انجام شود. او حداقل به دنبال یک راه حل است.

منظور من از این سخنان چیست؟ کسانی که از این بابت نگران هستند، مانند آمریکایی های معمولی، به این تلاش ها نگاه می کنند و می گویند، خوب است؛ او حداقل کاری در این راستا انجام می دهد، ایده هایی را پیشنهاد کرده و به دنبال یک راه حل است.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 23 مرداد

 
 

اشتراک گذاری: