|
روسیه ستیزی در برخی مطبوعات و رسانه های ایران از مرز جنون هم
گذشته است، چنان که بتدریج در باره وابستگی های مشکوک برخی از
مدیران
این رسانه ها و مطبوعات می توان دچار شک و تردید شد.
از جمله این روزنامه ها، روزنامه جمهوری اسلامی است که یک شیخ
طرفدار هاشمی رفسنجانی بر سر آنست. برای آنکه ببینید که ما
ادعای بی سند نمی کنیم وقتی می گوئیم دست بسیاری از مطبوعات و
رسانه های ایران در جیب اتاق بازرگانی و مافیاهای اقتصادی است،
این سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی را بخوانید که با مطالب
رسانه های امریکا و اروپا و بیانیه های رهبران امریکا و ناتو
"مو" نمی زند. این روزنامه یک عکس از پوتین را که مربوط به چند
سال پیش و در یک مانور نظامی است که ما در شماره روز گذشته پیک
نت نیز آن را منتشر کردیم، در کنار همین مطلب خود بصورت تحریک
آمیز و بدون آنکه ذکرکند این عکس مربوط به چه سالی و چه
مناسبتی است قرار داده است. اتفاقا خبرآنلاین و سحام نیوز که
پامنبری خوان روزنامه ارگان اتاق بازرگان "دنیای اقتصاد" هستند
مطالبی با همین مضمون مطلب روزنامه جمهوری اسلامی و با همین
عکس منتشر کرده اند.
از جمهوری اسلامی بخوانید:
«ناوالنی برجسته‌ترین مخالف ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه
بود. وی فساد در نهادهای بالادست را افشا کرد، علیه حزب حاکم
"روسیه متحد" مبارزه کرد و بزرگترین اعتراضات ضد دولتی در
سال‌های اخیر را سازماندهی کرد. او در سال
۱۴۰۰
بعد از درمان مسمومیت با «نوویچوک»، سم اعصاب دوران شوروی، از
آلمان به روسیه برگشت ولی بلافاصله بازداشت شد و از آن زمان تا
آخرین روز عمرش در قطب شمال در زندان به سر می‌برد.
نکته قابل تأمل در وقایع مرتبط با رفتار رئیس جمهور روسیه با
رقبای خود اینست که او آنها را به شکل‌های گوناگون از سر راه
خود برمی‌دارد تا در میدانی خالی از رقیب یکه‌تازی کند. الکسی
ناوالنی، اولین قربانی این روش دیکتاتورمآبانه نیست و آخرین آن
هم نخواهد بود.
قتل «یوگنی پروگوژین» مؤسس و فرمانده گروه شبه‌نظامیان واگنر
در اول شهریور همین امسال (۱۴۰۲)
هم یکی دیگر از مصادیق مخالف‌کشی‌های ولادیمیر پوتین است.
ولادیمیر پوتین که یک افسر کا گ ب بود، به دلیل تکیه بر شیوه
مخالف کشی توانست برای سال‌های طولانی در قدرت بماند و در
چارچوب تفکر کشورگشائی برای احیاء شوروی سابق تلاش کند، تفکری
که تصرف کریمه و چند منطقه از سرزمین‌های متعلق به جمهوری‌های
دیگر و تجاوز به اوکراین با آنهمه خسارت جانی و مالی بخشی از
عوارض آن هستند. به صاحب چنین تفکری نباید اعتماد کرد و ما
باید این واقعیت را همواره در نظر داشته باشیم که همین تفکر در
عرصه بین‌المللی به زیاده‌خواهی‌هائی از قبیل قربانی کردن
منافع کشورهای دیگر برای ارضاء خوی طمع‌کاری چنین افراد زیاده
طلب و سلطه‌گری منجر می‌شود همانگونه که پوتین برجام را
قربانی جنگ اوکراین کرد و مشکلات بزرگی با متهم کردن ایران به
همراهی با روسیه در این جنگ برای کشورمان به وجود آورد. ..»
این حجت الاسلام، مانند دیگر حجت الاسلام ها که خود می برند و
خود می دوزند و خود حکم اعدام صادر می کنند، نفرموده که:
از کجا میداند که ناوالنی سکته نکرده بلکه به قتل رسیده؟
از کجا میداند که قتل او یک توطئه برون مرزی نبود؟
از کجا می داند که پروگوژین را پوتین کشت؟
از کجا میداند که ۸۲ در صد مردم روسیه به یک آدمکش عضو کا گ ب
رای میدهند؟
از کجا میداند که روسیه و پوتین برجام را قربانی کرد؟
و دهها چرای دیگر که هر کدام حداقل سوء نیت و حداکثر ناشی از
وابستگی به غرب است.
این روزنامه ها و گردانندگان آن در بوجود آمدن آن فضای مسموم
روسیه ستیزی در ایران نقش دارند. همه درد آنها همان دو خطی است
که سردبیر و صاحب امتیاز روزنامه جمهوری اسلامی مطرح کرد و آن
قطع پیوند و اتحاد با روسیه است. یعنی درست همان خواستی که
امریکا و اسرانیل دارند و با توسل به انواع اقدامات و توطئه در
پی دستیابی به آن هستند. از جمله چرب کردن ریش امثال مسیح
مهاجری که مسئول روزنامه جمهوری اسلامی است. آنها در این
تصورند که ایران تبدیل به آخرین سوراخ کمربند محاصره روسیه شود
(نظر آقای صالحی وزیر خارجه احمدی نژاد و رئیس سازمان انرژی
اتمی ایران در مصاحبه ای که یکسال و نیم پیش با رسانه ها کرد).
این جماعت اگر حسن نیت هم داشته باشند، بر این تصورند که
امریکا وقتی به ایران آمد، استخوان را در کوزه عسل فرو کرده و
در آورده و در دهان آنها می گذارد. آنها سرنوشت عراق و
افغانستان و لیبی و سوریه را نمی بینند و نمی خواهند سرنوشت
این کشورها را "آینه عبرت" کنند! نمی خواهند درک کنند که امروز
اگر روسیه و چین پشت ایران نباشند و قدرت نظامی ایران را با
بهره گیری از کره شمالی نساخته و تقویت نکرده بودند و مشوق و
طراح و کمک رسان به تاسیسات اتمی ایران نبودند، تا حالا امریکا
و اسرائیل آش را با جاش خورده بودند و امروز ۵ ایران داشتیم که
هر کدام با دیگری در جنگ داخلی بودند. چیزی شبیه وضع یوگسلاوی،
سودان شمالی و جنوبی، عراق سه تکه شده. حیرت آور است که اهل
قلمی مانند زیدآبادی ها و مدیران مطبوعاتی نظیر مسیح مهاجری،
حتی اگر حسن نیت هم داشته باشند و وابستگی برخی افراد دیگر را
هم نداشته باشند، درست در خط رضا پهلوی و براندازان جمهوری
اسلامی حرکت می کنند.
اگر حکومت دور اندیش بود و خرده شیشه نداشت، بسیاری از این
مسائل را در جلسات گوناگون با مدیران سالم نشریات و فعالان
سالم اندیش سیاسی و از جمله شخصیت هائی مانند محمد خاتمی و حسن
روحانی و شماری دیگر و حتی میرحسین موسوی با جزئیات و با آمار
مطرح می کرد و از آنها یک پشت جبهه برای سیاست خارجی خود می
ساخت. البته تا آن حد که درز کردن آنها دردسر تازه ای را موجب
نشود.
به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet
@pyknet
پیک نت ۲۰ فوریه ۲۰۲۴ |
