محسن كديور :
بهترين راه كمك به رشد فرهنگ ديني
فراهم كردن آزادی انديشه است |
تنها مرز و خط قرمز آزادی بيان اين
است كه گوينده بخواهد به سلاح دست
ببرد و قبل از آن هيچ حد و مرزي
برای آزادی بيان در حكومت ديني،
روايت پيامبر (ص) و يا امام علی (ع)
تصور نشده است
دكتر محسن كديور، استاد دانشگاه
تربيت مدرس و رييس انجمن دفاع از
آزادی مطبوعات در گفت و گو با
خبرگزاری دانشجويان ايران، افزود:
در 6-5 سال اخير، بعد از جنبش
اصلاحات معاصر، قدمهايی در جهت
آزادی بيان برداشته شد و به نظر ميرسد
اين مساله با شفافيت بيشتري
پيگيری می شود اما هنوز با وضع
مطلوبی كه در قانون اساسی و بالاتر
از آن در حكومت آرماني
اميرالمومنين (ع) و حكومت والاي
رسول اكرم (ص) برای آزادی بيان مطرح
شده است، فاصلهی زيادی داريم
وی معتقد است: جنبش اصلاحات
نتوانسته به شعار محوری خود به
عنوان آزادی بيان كه قلب توسعهي
سياسی و دموكراسی است، آنچنان كه
بايد جامهی عمل بپوشاند
وی خاطرنشان كرد: زمانی ميتوانيم
از آزادی بيان دم بزنيم كه زنداني
سياسي، زندانی عقيدتی و زنداني
روزنامهنگار نداشته باشيم و يا
اگر كسی را به جرم سياسي- مطبوعاتي
دستگير كرديم او را به عنوان مجرم
سياسی بشناسيم نگاهی به زندانها
نشان ميدهد كه آيا آزادی بيان در
ايران وجود دارد يا وجود ندارد
كديور با يادآوری اين نكته كه
آزادی بيان منحصر به جنبش اصلاحي
ايران نبوده و از زمان مشروطه يكي
از خواستههای قديمی ملت ايران
محسوب ميشود، با اشاره به «ميرزاي
نائيني» انديشمند ايرانی كه يكي
از محورهای نهضت مشروطه را مسالهي
آزادی بيان ذكر كرده است، افزود:
ای كاش «نائيني» امروز هم در ميان
ما بود تا ببيند هنوز هم به دنبال
كلمهی «طيبه حريه» اندر خم يك
كوچهايم و تا رسيدن به مقصد بايد
گامهای فراوانی برداريم و هر چند
طی صد سال اخير نخبگان و روشنفكران
در اين زمينه تلاشهای زيادي
انجام دادهاند اما هنوز موانع
زيادی پيش رو داريم
به اعتقاد اين استاد دانشگاه،
متفكران ما از آن ميزان آزادي
برخوردار نيستند كه يافتههاي
تحقيقاتی خود را ارائه دهند و يا
بعد از ارائهی توليدات فرهنگی از
تعرض مصون بمانند زيرا به سادگی با
توسل به حربههای سياسی يا بهانههاي
امنيتی با آنها برخورد ميشود
وی اظهار داشت: يكی از شاخصههاي
آزادی بيان اين است كه مخالفان
سليقهی حاكميت، امكان بيان آراي
علمی خود را داشته باشند و صرفا به
دليل رای متفاوتی كه با حاكميت
بيان داشتهاند، احضار نشوند يا
به طرق ديگری با آنها برخورد نشود
در بخش ديگری از اين گفتوگو،
كديور با مثبت خواندن ديدار برخي
متفكران مطرح غرب مانند «آلن تورن»
جامعهشناس فرانسوي، «دان ماير»
عالم علوم سياسی و «هابرماس»
فيلسوف، جامعهشناس و متفكر علوم
سياسی از ايران گفت: اين ديدارها
باعث ميشود تا اين متفكران تصوير
واقعيتری از ايران به جهانيان
عرضه كنند متاسفانه در حال حاضر
ايران و غرب تصوير واقعی از يكديگر
ندارند و فارغ از موضعگيری طرفين
اولين قدمی كه ميتوان برای تنشزدايي
برداشت و به جهانی مبتنی بر حقيقت،
عدالت و صلح وارد شد، اين است كه
تصويری واقعی از طرفين ارائه شود
وی معتقد است: گفت و گوی تمدنها را
ميتوان با گفت و گوی متفكران
تمدنهای مختلف آغاز كرد بايد توجه
داشت كه نمايندگان غرب صرفا بوش،
نخستوزير انگلستان، رييسجمهور
فرانسه و نيستند بلكه غرب چهرهي
ديگری هم دارد كه متفكران،
فيلسوفان، جامعهشناسان، عالمان
سياسي، اقتصاددانان و آن را
تشكيل ميدهند
وی با اشاره به اين سخن مرحوم «عبدالهادي
حائري» كه غرب دو رو دارد، يك رو
استعمار و يك رو دانش، افزود: بايد
از نمايندگان هردو روی غرب معرفت
تفصيلی داشته باشيم تا هم از روي
استعماری فريب نخوريم و هم نسبت به
روی دانش و معرفت با بصيرت برخورد
كنيم در اين صورت ميتوانيم آنچه
را كه با جامعه و فرهنگمان متناسب
است، اخذ كنيم و پرورش و ادامه
بدهيم
وی تاكيد كرد: برای علم نميتوان
جغرافيايی قائل شد زيرا علم گمشدهي
همهی انسانها است بنابراين مهم
آن كالای علمی است كه از سوی عالم
ارائه ميشودآمدن متفكران طراز
اول جهان به ايران، فتح بابی است
برای آشنايی بيشتر دانشگاهيان،
روشنفكران و نخبگان با دانش غرب كه
متاسفانه در صد سال اخير كمتر به
آن توجه شده است و تنها به ابعاد
ديگر آن پرداختهايمبرای زندگي
در دنيای امروز چارهای نداريم جز
اينكه در داد و ستد فرهنگی جهان
مشاركت كنيم تحريم مجامع علمی ما
را از نفس كشيدن در دنيای امروز
محروم خواهد كرد ما با شركت در گفت
و گوهای علمی و فرهنگی جهانی ميتوانيم
به شكل معقول و با مقتضيات روز
جهان از فرهنگ و تمدن خود دفاع
كنيم
كديور با يادآوری اين شنيدهی خود
از هابرماس كه «من ايران را بهتر
از آنچه شنيده بودم، يافتم» گفت:
امروز جهان از ايران صرفا به جهت
سياسی خاص تبليغ ميكند و به همين
جهت واقعيات جامعه ما كمتر امكان
بروز و ظهور يافته است بنابراين
ديدار با متفكران ديگر ملل قطعا
برای طرفين مفيد خواهد بود زيرا
ديگرانی كه ميخواهند ايران را
بشناسند قطعا از اين مسافران سوال
خواهند كرد
همچنين وی با اشاره به عطش
دانشجويان ايران برای آشنايی با
انديشهی متفكران معاصر خاطرنشان
كرد: متوليان فرهنگی جامعه بايد به
اين مساله توجه بيشتری نشان بدهند
كه استقبال از سخنرانی «هابرماس»
در دانشگاه تهران، استقبالي
معنادار بود اساتيد و دانشجويان
آمده بودند تا آخرين دستاوردهاي
انديشهی جديد را از زبان مهمترين
نمايندهی آن بشنوند و جای تاسف
دارد كه در جامعهی ما، متفكران
داخلی چنين امكانی و امنيتی را كه
برای متفكران خارجی ايجاد شده است
را احساس نميكنند
اين استاد دانشگاه گفت: آمار تاسفبار
مهاجرت متخصصين به غرب نشاندهندهي
آن است كه در ربع قرن اخير
نتوانستهايم حداقل امنيت فرهنگي
را برای توليد دانش، معرفت و
انديشه ايجاد كنيم
اگر ميشود بحث سكولاريسم را از
زبان «هابرماس» شنيد، چه اشكالي
دارد ديدگاههای متفاوت يا مشابه
ديگری را هم كه در اين زمينه از
زبان متفكران ايرانی مطرح ميشود،
بشنويم
به عقيدهی وي، لازمهی رشد
فرهنگی آزادی است و آزادی يعني
اينكه مخالفان سليقهی حاكميت،
امكان بيان انديشهی خود و سپس
آزادی پس از آن را داشته باشند و به
خاطر انديشهای كه دارند از حقوق
اجتماعی و ديگر امتيازات محروم
نشوند آمدن متفكران به ايران اين
نويد را ميدهد كه بهترين راه كمك
به رشد فرهنگ دينی فراهم كردن
آزادی انديشه است چيزی كه ما در
شرايط فعلی بيش از هر چيزی به آن
نياز داريم
كديور در تبيين ديدگاه خود از
آزادی انديشه، گفت: مراد از آزادي
انديشه، آزادی نقد است يعنی حوزهي
انديشه هيچ خط قرمزی را نميشناسد
بايد فضايی ايجاد كرد كه بتوانيم
با كمك انديشههای قوی به نقد و
تحليلهای انتقادی از انديشههاي
ضعيف بپردازيم و آنها را از ميدان
بيرون كنيم اين كار را نميتوان
با زور و قدرت و يا به لحاظ حقوقي
به انجام رساند، زيرا حقيقت تنها
از مجاری گفت و گو خود را بروز ميدهد
وی درباره انتقادهايی كه از سوي
برخی مطبوعات در خصوص ورود
متفكران به ايران صورت گرفته بود،
گفت: علت نارضايتی روزنامههايي
كه نمايندهی جناح اقتدارطلب و يا
اقليت حاكم در كشور هستند از ورود
متفكران ديگر ملتها در ايران واضح
است، زيرا وقتی بحث آغاز شود خانهاي
پوشالی و انديشههای ضعيف در هم
ميشكنند بنابراين صاحبان
تفكرهای كممايه بايد نگران اين
باشند كه متفكرين با آمدن به ايران
انديشهی خود را عرضه كنند
وی يادآور شد: استاد شهيد مرتضي
مطهری يكی از نمايندگان انديشهي
ايرانی نيز از مطرح شدن انديشههاي
مخالف استقبال ميكرد و تنها
نگران بود كه تنبلی ما را فرا
بگيرد و توان هماوردی با انديشههاي
معاصر را نداشته باشيم و به برخي
مطبوعاتی كه با ورود ديگر تفكرها
به جامعهی ايرانی مخالفت ميكنند
نيز بايد فروتنانه ذكر كرد كه با
حوزهی فرهنگی نبايد به شيوههاي
سياسی و احيانا شيوههای نظامی و
امنيتی برخورد كرد و البته آمدن يك
متفكر به ايران و شنيدن سخنانش به
معنای حمايت او از حاكميت ايران و
يا قبول انديشههای او از سوي
ايرانيان نيست
وی خاطرنشان كرد: اگر قرار باشد ما
همهی متفكرين را تنها به اين
دليل كه با ما اختلاف سليقه دارند
كنار بگذاريم، به سادگی بايد
ديوار چين را به دور ايران هم
بكشيم و در درون مرزهای خود بدون
هيچ داد و ستد فكری به يك زندگي
مردابی بپردازيم زندگی دريايی در
مقابل زندگی مردابی است يعني
مواجهه زنده، نقد و بررسی تفكرات و
انديشهها
وی تصريح كرد: علم از سياست جداست و
اين بدون هيچ تعارضی است بايد
مسايل علمی را از مسايل سياسی جدا
كرد مثلا اگر متفكری در حوزهي
رياضی صاحبنظر است، هيچ دليلي
ندارد كه در حوزهی سياسی هم حرف
حسابی داشته باشد در حوزهي
سياست به سياستمداران مراجعه ميشود
«هابرماس» در ايران به دليل قدرت
انديشهاش در فلسفه، جامعهشناسي
و علوم سياسی مورد استقبال قرار
گرفت و او يا ديگران به لحاظ مواضع
سياسی كه دارند، مورد توجه نيستند
|
|
|