مهندس عباس عبدي، عضو جبهه
مشاركت ايران اسلامی و عضو شوراي
سردبيری روزنامهی نوروز در گفتوگو
با خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)،
گفت: كاملا واضح است كه چه كساني
سعی دارند آن اعتماد به نفس را كه
امام (ره) در مردم ايجاد كرد، از
آنها بگيرند و اينها را ميتوان
به عنوان ضدامامترين افراد
معرفی كرد
وی يادآور شد: بنياديترين نگاه
امام از سال 1320 تا سالهای آخر
عمرشان اعتماد به نفس بخشيدن به
مردم و احترام به خواست آنها بودممكن
است امام (ره) در مراحلی موافق
خواست عموم نبوده باشد ولی در هر
حال به آن احترام ميگذاشت و جلوي
آن نميايستاد، زيرا مطمئن بود كه
خواست مردم در نهايت در مسير صحيحي
قرار خواهد گرفت، اين بنياديترين
تفكر و رفتار امام (ره) است و كساني
كه آن را مورد احترام قرار نميدهند
و بيتوجهی ميكنند، ضد امامترين
افراد هستند
وی خاطرنشان كرد: امام خمينی در
تصميماتی كه ميگرفت يك مرجع مسلط
بود، از طرف ديگر با مقبوليتی كه
در بين مردم و نخبگان داشتند،
علاوه بر اهميت به رای و نظر
ديگران در مواقع مقتضی تصميم لازم
را ميگرفت امام (ره) در سيستمي
كاريزماتيك و فرهمند جامعه را پيش
ميبرد
به عقيدهی وي: پس از سال 68 از
سيستمی كه امام (ره) در ادارهي
جامعه پيش گرفته بود دور شدهايم
و به همين دليل نظام تصميمگيري
به معنای دقيق كلمه در ايران هم در
حوزهی سياست و هم در حوزهی فقه
و انديشه قفل شده است در حوزهي
سياست با گذشت سيزده سال از رحلت
امام (ره) تصميمات جدی در كشور كمتر
گرفته شده و تصميمگيری در مسايل
شرعی نيز مطابق تحول فكر عمومی و
اجتماعی نبوده و به نوعی قفل شده
است
وی با مقايسه ديدگاه امام (ره) در
كتاب كشفالاسرار، نسبت به زماني
كه ايشان متولی امر حكومت شدند،
گفت: توجه امام (ره) به اين نكته
روشن است كه ايشان حل مسايل جامعه
را در گرو پذيرش عقلانيت ميدانستند
و در بند يك نظر جزمی ماندن را قبول
نداشتند به همين دليل ايشان پيش
فرضهای كلی خود را با مسايل روز
انطباق داد و به قول معروف به
روزشان كرد تفاوت انديشهی امام (ره)
در كشفالاسرار با سالهای 65 و 66
و 67 ناشی از الزاماتی است كه حكومت
ايجاد ميكند و فقهالمصلحت
نمونه روشن آن است و بايد توجه
داشت كه اين الزامات پس از سال 68
نيز وجود داشت ولی پاسخ شايستهاي
دريافت نكرد
عبدی تاكيد كرد: امام (ره) شجاعت
تصميمگيری داشت و به طور قاطع
تصميم خود را پيگيری ميكرد در
حالی كه بعد از رحلت ايشان با توجه
به مسايل بسيار جديتر كه براي
جامعه مطرح شده است، به لحاظ تصميم
در حوزه شرعی و انطباق آن با مسايل
جاری ، شاهد گام روبه جلويي
نبودهايم و حتی نگاهی به
اظهارنظرهای شورای نگهبان طی اين
13 سال برداشتن هزاران گام به عقب
را تداعی ميكند
نگاهی از بيرون نشان ميدهد كه
مردم و جامعه و همهی دنيا به يك
سمت ميروند و شرعی را كه آقايان
تعريف ميكنند در سمت ديگر در
حركت است نتيجهی طبيعی اين حركت
رسيدن به بنبست و شكست است و از
الان ميتوان طرف شكست خورده را
معلوم كرد
وی دربارهی ميزان پيروی مسوولان
از انديشههای امام (ره) به خصوص
در امر ساده زيستی و مردمگرايي
گفت: مسالهی اساسی اين است كه بعد
از سال 68 جامعه را به سمت ماديگرايي
كشاندند و امكان برگشت را به هزار
دليل گرفتهاند، بنابراين در
وضعيت فعلی بايد تعريف جديدی از
چگونگی رفتار مسوولين ارائه داد
كه با پاسخگويی و امكان انتخاب
مردم مترادف باشد، در اين صورت
مردم اگر يك مدير تجملگرا را
قبول نداشته باشند به او راي
نخواهند داد
مردم بايد حق انتخاب كردن و انتخاب
نكردن داشته باشد و در اين صورت
است كه ميتوانيم به يك حالت عادي
برگرديم و مسوولين در سطح متوسط
مردم زندگی خواهند كرد
عبدی دربارهی تعريف امام از
ليبرالها و تفاوت آن با آنچه
امروز مطرح ميشود، گفت: امام (ره)
شناخت كاملی از ليبرالها داشت و
با اين شناخت مرحوم بازرگان، را به
نخستوزيری انتخاب كرد و يا منعي
برای حضور افرادی امثال بنيصدر و
ديگران ايجاد نكرد اين عجيب است كه
برخی تصور كنند امام بدون شناخت
اين افراد را انتخاب ميكردند، از
طرف ديگر درك ما نيز از ليبرال
دقيقا بايد متناسب شرايط باشد و
هيچگاه عنوان ليبرالی را كه به
برخی رفتارها در شرايطی مانند جنگ
داده شد بايد به شرايط ديگر تعميم
بدهيم، زيرا مسالهساز خواهد شد
وی افزود: ما بايد به آن بخشی از
صحبتهای امام (ره) كه مربوط به
همراهی با جامعه و مردم مسلمان ميشود
توجه بيشتری نشان بدهيم افرادی كه
نميخواهند اين همراهی را داشته
باشند و نگاهشان عليه مردم، به
خارج و به زور قدرت است، محكوم است
به عقيدهی وي، اگر امام (ره)
امروز در قيد حيات بود رفتار عدهاي
كه در برابر مردم ايستادهاند را
كاملا محكوم ميكرد
همچنين وی با اشاره به اينكه سير
انديشهی امام (ره) از كشف الاسرار
تا زمان رحلت ايشان نشان از طبيعت
يك انسان پويا دارد گفت: كسانی كه
كه از تك قرائتی سخن ميگويند،
كافی است همين دو ديدگاه امام (ره)
را مورد مقايسه قرار بدهند تا
ببينند كه چگونه يك انسان به راحتي
ميتواند با توجه به ريشهي
اسلامی كه دارد، خود را با شرايط
انطباق بدهد و دركی كاملتر و
متناسبتر از اسلام ارائه دهند و
اگر امام خمينی دهها سال ديگر زنده
بودند همين راه را ادامه ميدادند
مجمع تشخيص مصلحت و فقه المصلحه
يكی از بنيانهايی است كه در فقه
شيعه گذاشته شده است و تعجب ميكنم
كه چرا عدهای به راحتی از كنار
اين مساله ميگذرند و اگر چنين
سير تحولی را قبول داشته باشيم چه
دليل دارد كه اين سير تحول را در 13
سال بعد از رحلت امام (ره) نپذيريم
اما نكتهی اساسی اين است كه آيا
هر تغييری را ميتوان به تغييراتي
كه مد نظر امام (ره) بود ربط دارد؟
در اينجا بايد مهمترين ديدگاههاي
امام (ره) را مورد توجه قرار داده و
بايد ريشههای انديشه و افكار
ايشان را اصل قرار بدهيم و متناسب
با شرايط مانند مرحوم امام به تحول
آنها بپردازيم