دكتر حاضری
مهمترين عامل مهجور ماندن آرای
امام، حضور نيروهای غيرمعتقد به
آنهاست |
عضو
شورای مركزی انجمن اسلامی مدرسين
دانشگاهها مهجورماندن انديشههاي
امام را بازتاب ورود نيروهايی به
حوزهی حكومت دانست كه هيچگونه
اعتقادی به اين آرمانها نداشتهاند
دكتر حاضري، عضو شورای مركزي
انجمن اسلامی مدرسين در گفتوگو
با خبرنگار خبرگزاری دانشجويان
ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب كه
طی سالهای اخير روند اجرای آرمانها
و ارزشهای مورد نظر امام با
كاستيهای جدی مواجه شده است، گفت:
روندی كه بر مبنای آن، نيروهاي
غيرمعتقد نسبت به اين آرمانها به
نوعی سخنگوی انقلاب و اسلام شدند
از عمدهترين عوامل تشديد بيتوجهي
جامعه به آرمانهای امام است
وی افزود: اين افراد كه در حال حاضر
بعضا نقشهای محوری را در اختيار
دارند، اعتقادی به نظريات امام در
نفی ثروتاندوزی و تحقق عدالت
نداشته و ندارند، عدالت اجتماعي
مورد نظر آنها هم بر مبنای صدقهپردازي
اغنيا به فقرا استوار است
حاضری تصريح كرد: تداوم اين روند
طی سالهای اخير باعث شده تا
هرگاه صحبت از عدالت اجتماعی به
ميان آمده، پيگيری آن از زاويهي
پرداخت صدقه به فقرا باشد و اصل
توزيع عادلانهی منابع و ثروتها
ناديده گرفته شود كه اين ديدگاه با
نظرياتی كه امام درخصوص عدالت
داشتند، متمايز است
وی ترور روحانيون برجسته و شاخص و
متعهد به آرمانهای امام در اوايل
انقلاب را زمينهساز كاهش
نيروهای معتقد به اين آرمانها
دانست و گفت: در كنار جريان مذكور،
حذف ساير نيروهای وفادار به امام
در جريان منازعات سياسی بعد از
رحلت ايشان و ضرورتهای ناشی از
ارادهی گستردهی جامعهی بعد
از انقلاب براساس مبانی انديشهي
اسلامی با ورود نيروهای غيرمتعهد
به انديشهی امام، زمينهی كاهش
نقش آرمانهای امام در جامعه را
فراهم ساخت
وی همچنين تعداد ناچيز پيروان
واقعی امام را در مقابل نيروهايي
كه تعهد چندانی نسبت به آرمانهاي
بنيانگذار جمهوری اسلامی نداشتند
به عنوان مهمترين دليل مهجور
ماندن اين آرمانها نام برد
حاضری با بيان اين كه در حال حاضر،
جريانهای تحجرگرا و تجديدنظر
طلب به صورت موازی ضربه زدن به
ارزشهای انقلاب و ناكارآمد جلوه
دادن نظام را دنبال ميكنند اظهار
داشت: تفسيرهای غيرخردمندانهي
اين متحجران از اسلام، توانايی آن
را برای مواجهه با امور جاری كاهش
داده و نوعی انسداد سياسی را به
وجود آورده است
عضو شوای مركزی انجمن اسلامي
مدرسين دانشگاهها افزود: همچنين
عملكرد جريان مقابل اين جريان
تحجرگرا با ناكارآمد نشان دادن
دين در حوزهی سياست و امور جاري
جامعه و تبليغ سكولاريسم، همپاي
جريانهای تحجرگرايانه به وجه
دين آسيب ميرسانند
وی در ادامه با تاكيد بر اين امر كه
محدود كردن عرصهی فكری و فعاليت
نظری اين گروههای افراطی مورد
تاكيد مسوولان انقلاب نبوده و
نيست، گفت: معرفي، توضيح، افشا و
استدلال پيرامون نقاط ضعف اين
موانع در كنار تاكيد بر اصالتها
و ارزشهای انقلابي، مردم را نسبت
به اين خطرات آگاه ميسازد و عرصه
را برای فعاليت اين گروههای افراط
گرا محدود مينمايد
مدرس دانشگاه تربيت مدرس در بخش
ديگری از اين گفتوگو به تشريح
سعی گروههای مختلف سياسی در
تعريف مبانی انقلاب براساس منافع
حزبی خود پرداخت و گفت: اگرچه
انقلاب ايران بهواسطهی گرايش
مردم به اسلام پيروز شد، اما اين
گرايش مردم، براساس تعريف امام از
اسلام بود نه هر قرائتی از آن
وی افزود: اسلام مورد نظر امام كه
براساس آن مردم كاملا به حساب ميآمدند
با نگاه افرادی كه مردم را زينت
ارباب جمعی حكومت تلقی ميكنند كه
رسما اعلام ميكنند مردم در اصل
مشروعيت حكومت هيچ نقشی ندارند و
بعد از انتخاب مسووليت، تكليفی جز
طاعت ندارند، تفاوتهای اساسي
دارد
حاضری تصريح كرد: از آنجا كه اصل
اين مفاهيم، روشن است بخشهاي
متفاوتی كه سعی دارند آن مفاهيم را
در جهت منافع خود تعريف كنند، عامل
تشديد ابهامات اين حوزه شدهاند
حاضری سخنان اخير مقام معظم رهبري
را كه در آن از رای مردم به عنوان
تعهد دينی مسوولان نام برده شده
بود از دو منظر كاملا متفاوت، قابل
بررسی دانست و افزود: از يك نظر
كسانی كه رای مردم به آنها تعلق
گرفته است بايد علاوه بر مسووليت
مدني، نوعی تكليف و مسووليت شرعي
در خدمت به مردم و اعتقادات مردم
را بر دوش خود احساس ميكنند و از
سوی ديگر مخالفان با ديدگاهها و
مواضعی كه رای مردم به آن تعلق
گرفته بايد رای مردم را بر آن
ديدگاهها محترم بشمارند و از
كارشكنی و مقاومت در برابر آراي
آنان دست بردارند
وی ادامه داد: به رغم آنكه در
انتخابات 2 و 18 خرداد، رای مردم،
صراحتا به يك تفكر خاص اختصاص يافت
اما متاسفانه عدهای به نام دين
به شدت در مقابل اين رای و موضع
ايستادند و مقاومت كردند
وی در ادامهی اين گفتوگو به
بيان سهم اجتهاد امام در حل مشكلات
كشور پرداخت و اظهار داشت: اجتهاد
مبتنی بر زمان و مكان يكی از وجوه
اسلام مورد نظر امام بود و مؤلفههاي
نظير نفی استبداد و توجه به حاكميت
مردم، رفع فاصلههای طبقاتي،
محترم شمردن آزاديهای مردم،
ساير بخشهای تفكر امام را به خود
اختصاص داده بودند، تعريف واحدي
كه امام در اين عرصهها داشت مانع
بروز اختلاف در اين حوزهها شده
بود
حاضری تاكيد كرد: اجتهاد مبتنی بر
زمان و مكان يكی از طرقی بود كه
امام به مبنای آن اسلام را ديني
مطابق با تحولات روز معرفی ميكرد
و بر مبنای آن به حل مشكلات ميپرداخت،
اما امروزه به دليل فقدان اين
اجتهاد جامعه با مشكلاتی اساسي
دست به گريبان است
وی در ادامه با بيان اين مطلب كه
تجليل ظاهری از يك شخصيت و انديشه
به مفهوم اعتنا و توجه به آن نيست
افزود: واقعيت اين است كه تجليل از
امام بعضا فقط شكل ظاهری دارد و
نوع نگاه امام به مردم و جامعه به
كلی يا تا حد زيادی از نظر كسانی كه
بر خلاف دورهی حيات و مبارزات
ايشان ، امروز، خود را سينهچاك
امام و نظام ميدانند، مهجور
مانده است
وی اظهارات اخير خاتمی در مهجور
ماندن انديشهی امام را هشداري
متناسب با وضعيت جامعه برشمرد و
تذكر نسبت به فراموش شدن اين
ديدگاهها و اجرای اين فرامين از
سوی مسوولان را اقدامی در راستاي
جلوگيری از گسترش جريان بيتوجهي
جامعه نسبت به اين آرمانها دانست
و افزود: فاصلهی عملی و نظري
مسوولان نظام از افرادی كه به نام
طرفداری از امام به طرح موضوعاتي
ميپردازند كه با اصل تفكرات
ايشان مغايرت دارد كوچكترين
اقدامی است كه ميتواند سهم مؤثري
را در جلوگيری از كمرنگ شدن ديدگاههاي
امام ايفا نمايد
وی در ادامه ضربههايی كه از
ناحيهی دو جريان افراطی و تفريطي
بر ولايت فقيه وارده شده است را
عامل تضعيف اين ركن دانست و گفت:
ضربات افراديكه به بهانهي
طرفداری از ولايت فقيه هر نوع
نظارت بر آن را نفی ميكنند به
اندازهی همانهايی است كه خروج
از ولايت فقيه را راه حل مشكلات
جامعه معرفی مينمايند
حاضری تصريح كرد: مطابق نظرات امام
و قانون اساسی كليهی راهكارهاي
كنترلي، نظارتی و مسووليت خواهي
مردم در نظام ولايت فقيه محفوظ است
و مردم هم با آگاهی و ارادهی خود
به ارزشهای اصول اسلام تن ميدهند
و اين دو تلقی با هم تعارض ندارند
|
|
|