مجموعا
نود درصد مردم خواهان اصلاح يا
تغيير بنيادين نظام هستند |
به گزارش خبرنگار ايسنا، اشرف
بروجردی معاون اجتماعی و امور
شوراهای وزارت كشور صبح امروز در
جمع مديران كل اجتماعی مراكز
استانها گفت:
اخيرا تحقيق جامعی درباره ارزشها
و نگرشها در جمهوری اسلامی ايران
انجام شده است
بر اساس آن، در زمينه حفظ وضع
نظام، ٧/١٠ درصد پاسخدهندگان
به حفظ وضعيت موجود پاسخ مثبت دادهاند
١/٢٣ درصد نيز تغييرات
كاملا بنيادين و اساسی را براي
حاكميت خواستارشدند ٢/٦٦
درصد ديگر نيز به اصلاحات تدريجي
رای مثبت دادهاند
بروجردی تاكيد كرد:« به نظر ميآيد
كه آمار به دست آمده ميتواند
زمينهساز نگرانی باشد ؛ بويژه ٢٣
درصدی كه تغييرات زيرساختی را
خواستار هستند
وی به نتايج تحقيق درباره ميزان
عدالت اجتماعی و احساس امنيت
اشاره و عنوان كرد: ميانگين احساس
عدالت در بين پاسخگويان، ٢/٣٩
درصد و بيشترين احساس بيعدالتي
در زمينه فاصله زياد مردم با
مسؤولان است ميانگين احساس امنيت
٤٩ درصد و كمتر از حد متوسط
جامعه است همين طور ميانگين احساس
اميد اجتماعی در زمينه مسائل
اخلاقي، مذهبی و طبقاتی ٥/٣٢
درصد و نشان دهنده ميزان بدبينی به
آينده است اين ميانگين ميان دانشآموزان
و دانشجويان ٧/٣٠ درصد
محاسبه شده است
وی افزود: نكته جالب توجه اين جاست
كه احساس اميد فردی بيش از احساس
اميد اجتماعی است ٣٩ درصد
به آينده اميدوار و ٢٢ درصد
از آينده فردی خود نااميد هستند
اشرف بروجردی به سه پندار موجود در
زمينه عدالت اجتماعی در ميان مردم
اشاره كرد و افزود: ٦٧ درصد
مردم اعتقاد داشتند كه عدالت به
معنای توزيع امكانات اجتماعی به
طور مساوی ميان آحاد مردم است ٣/٢١
درصد نيز گفتهاند كه عدالت يعني
توزيع امكانات اجتماعی متناسب بنا
بر شايستگی افراد ٢/١١
درصد نيز اعتقاد داشتهاند عدالت
يعنی توزيع امكانات اجتماعی مناسب
با نياز مردم
با استنباط از اين آمار مردم ميگويند
اگر قرار است گرسنگی و فقر وجود
داشته باشد اين بايد برای همه
جامعه يكسان باشد
معاون امور اجتماعی و شوراهاي
وزارت كشور نبود اطلاعات و آمار
جامع و واحد در زمينه مسائل
اجتماعی و تفاوت نگاه مسؤولان و
مردم را از مشكلات فراروی حل مسائل
اجتماعی عنوان و بيان كرد: اگر
قرار باشد بين نگاه جامعه و
سياستمداران تفاوت وجود داشته
باشد، هر حركتی بيثمر خواهد بود
نكته ديگر اين است كه چرا در طول ٢٣
سال گذشته با وجود عزم ملی برای حل
مشكلات نتوانستهايم خواسته خود
را محقق كنيم، شايد ساختار
بوروكرات و بيمار، نبود اعتماد
ميان جامعه و مديران و علت آن
باشد
وی به ضرورت مشخص كردن مرز ميان
بزه، آسيبها و پديدههاي
اجتماعی اشاره كرد و افزود: بايد
مرزها مشخص شود مثلا اگر قرار
باشد پديده جديدی مانند «گسست نسلها»
را در چارچوب بزه قرار دهيم،
برخورد ما حذفی خواهد بود و اين
آغاز فروپاشی حاكميت و بسيار
خطرناك است بحث گسست نسلها بايد
شناخته و مرز آسيبها و بزه مشخص
شود
بروجردی ادامه داد: از آسيبهاي
ديگر نبود وحدت رويه ميان
سياستمداران است اگر بر فرض مرز
بزه و آسيب مشخص شود باز نوع نگاه
به مساله متفاوت است چون رويه
يكسان وجود ندارد، جامعه نميداند
رفتاری كه نشان ميدهد مورد پذيرش
است يا نه
|
|
|