حميدرضا
ترقی گفت: افرادی امثال سعيد حجاريان و
عبدی كه تفكر نهادهای انتخابی و
انتصابی را مطرح ميكنند دقيقا نقش
ستون پنجم را ايفا ميكنند.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران،
حميدرضا ترقي، قائممقام دفتر سياسي
جمعيت مؤتلفه كه در عصر ديروز در جلسات
هفتگی انصار حزبالله سخنرانی ميكرد،
با بيان اين مطلب دربارهی ستون پنجم
گفت: از مباحثی كه طبيعتا شناخت جوانب
آن برای نيروهای انقلاب اسلامی و
پاسداران نظام در هر پست، مقام و
مسووليتی از اهميتی ويژه برخوردار
است، مسالهی آمريكا و ستون پنجم است،
در زمان حضرت پيامبر (ص) و جنگهاي
ايشان نيز افراد ستون پنجم حضور داشتند
كه كار رساندن خبر، گرادادن و همكاري
با دشمن را انجام ميدادند.
وی در تعريف ستون پنجم، به نوشتهي
جلالالدين فارسی استناد كرد و گفت:
ستون پنجم از ديد جلالالدين فارسي
يعني، عوامل پنهان، عناصر خرابكار و
شايعهپرداز و جاسوس و تضعيف كنندهي
روحيه كه در خدمت دشمن قرار دارند و
در پشت جبهههای جنگ و در صفوف مردم و
نيروهای مدافع ملت به علميات
خرابكارانه يا تضعيف كننده دست ميزنند.
اين تعريف نشان ميدهد كه افراد ستون
پنجم خيلی ظاهر و روشن نيستند و ارتباط
پنهانی با عوامل دشمن دارند و نقش اصلي
آنها شايعهپردازی و جاسوسی برای دشمن
است، اين جريانها در كشور ما در دوران
جنگ تحميلی مشهود بودند، مثل گروهك
آمريكايی منافقان كه در واقع تفالهي
نهضت آزادی و جبههی ملی دوم و سلطنتطلبها
بودند.
قائممقام مركز سياسی جمعيت موتلفه در
ادامه به بررسی دوران مصدق و كودتای 28
مرداد پرداخت و گفت: يكی از كارهاي
خيانتباری كه مصدق در حق ملت ايران
انجام داد، تصويب لايحهی قانون امنيت
اجتماعی بود كه بر خلاف ميل و نظر آيتالله
كاشانی به تصويب مجلس رسيد. اين قانون
پس از 28 مرداد كه پای آمريكاييها به
كشور باز شد، عليه ايرانيان استفاده
شد، سازمان امنيت به عنوان پايگاه
آمريكا در منطقه گسترش پيدا كرد و
دستگاههای اطلاعاتی و امنيتی كه در
كشور ايجاد شدند، توانستند امكان تسلط
آمريكا را بر منطقه فراهم كنند. به
دنبال آن ساواك با سه سازمان اصلي
آمريكايی (CIA، FBI و آژانس امنيت ملي)
همكاری كرد، همانطور كه اكنون
ماهواره و اينترنت نقش مهندسی افكار
مردم را بازی ميكنند، مهندسی افكار
را بر مردم عملی كرد و افكار مردم را در
اختيار آمريكا قرار داد. اين مساله تا
سال 40 ادامه داشت تا اينكه موساد وارد
سيستم امنيتی و اطلاعاتی ما شد و ساواك
هم همهی كاريهای اجرايياش را به
نيروهای اسرائيلی واگذار كرد.
وی با اشاره به عملكرد حزب توده، گفت:
حزب توده اولين گروهی بود كه با تلاش
موساد منهدم شد و تمام سران آن دستگير و
تحويل ساواك شدند، اما چون اعتقادات
قويای نداشتند، پس از بيرون آمدن از
زندان به نيروهای نفوذی اسرائيل در
كشور تبديل شدند و كارهايی كه انجام ميدادند
همه مبتنی بر خطی بود كه از سازمان
امنيت و ساواك ميگرفتند. دومين گروهي
كه زير نظر ساواك قرار گرفت، جبههي
ملی بود كه شعارش را براساس ساواك
تنظيم كرد، اين شعار عبارت بود از حفظ
قانون اساسی رژيم سلطنتي، عدم مخالفت
با سلطنت شاه و دنبال آزاديهای ملی و
دموكراتيك رفتن كه اين بار از طريق
جريان نفوذی درون جبههی ملی تبليغ ميشد.
بعد از اين جريانات و فوت آيتالله
بروجردی و حضور گستردهی مردم،
آمريكاييها به اين نتيجه رسيدند كه
با اين روش نميتوان بر ايران تسلط
پيدا كرد و از اين رو نهضت آزادی را با
گرايش ملی و مذهبی راهاندازی كردند،
در اين نهضت هيچ بحثی از انقلاب نبود،
نهضت بود و مبحث آزادی را دنبال ميكرد،
ضمن اينكه ايرانی و اسلامی بود (ملي
گرايی با گرايش مذهبی و اسلامي).
وی گروه سوم را انجمن حجتيه نام برد و
گفت: اين گروه نيز پس از دو گروه ديگر بر
روی كار آمد و جدايی دين از سياست را
پيگيری كرد.
سردبير نشريهی «شما» گفت: اولين
جريانی كه به عنوان ستون پنجم دشمن
مورد توجه آمريكا قرار ميگيرد نهضت
آزادی و عوامل بازرگان است. از نامهاي
كه وزارت امور خارجهی آمريكا در تير
سال 58 نوشته، اين نكته برداشت ميشود
كه گروههای روشنفكر و تكنوكراتها
عوامل ستون پنجم دشمن هستند كه آمريكا
روی آنها سرمايهگذاری ميكند.
وی سپس به ستون پنجم در جامعهی امروز
ايران اشاره كرد و گفت: عوامل ستون پنجم
در جامعهی امروز ايران از عده و عدهي
زيادی برخوردار نيستند، بلكه تك نفرههايي
هستند كه هر كدام در نقطهای شعاری را
متناسب با اهداف آمريكا سر ميدهند.
ترقی در پايان گفت: كمك كنندگان به دشمن
و ايجادكنندگان ياس در جامعه، نقش ستون
پنجم را ايفا ميكنند.
|