دولت
موسوي؛ توزيع فقر و نه تقسيم ثروت
حلال
دولت هاشمي؛ به خاطر مديريت پول
بيشتر ميگرفتند
دولت خاتمي؛ شايد از سادهزيستي
خوششان نميآيد |
بادامچيان، وجود خطر رفاهزدگي
در مسؤولان را رد نميكند اما از
اشخاصي چون مرحوم سعيد اماني،
علياكبر پرورش،
مرتضي نبوي،
غفوريفرد و عسگراولادي نام ميبرد
كه ساده زيستي را ترك نكردهاند
اسدالله بادامچيان - قائم مقام
جمعيت موتلفه اسلامي - درباره
احتمال بروز خطر رفاه زدگي در
ميان مسئوولان به خبرنگار ايسنا
گفت: اسلام معتقد است كه جامعه
بايد در رفاه عادلانه بسر برد و
براي همه مردم جهان اين رفاه
عادلانه را ميخواهد، اسلام فقر
را مذموم ميداند و نميخواهد
عدهاي از مردم جهان در فقر به سر
برند و عدهاي در اتراف باشند در
نتيجه اصل رفاه عادلانه براي همه
انسانها، يكي از اهداف انقلاب
اسلامي است، اين رفاه عادلانه،
غير از اين است كه در جامعه تبعيض
ناروا باشد يعني در يك طرف قطبهاي
ثروت، اتراف، عياشي، خوشگذراني
و امكانات فراوان و يك طرف فقر و
مشكلات شديد اسلام اين را قبول
ندارد و مسئول حكومت اسلامي بايد
آن را علاج كند
وي افزود: مسئولان كشور در فرهنگ
اسلامي بايد آنطور رفتار نمايند
كه اميرالمومنين(ع) ميفرمايد«خداوند
بر ائمه مسلمين واجب كرد طوري
زندگي كنند كه توده مردم احساس
كنند كه اينها مثل خود مردم زندگي
ميكنند، نه اين كه از مردم جدا
باشند» يعني آنگونه كه اسلام ميگويد:«
هر كس كه مسئوليت حكومتي دارد يا
در جامعه موقعيت امامتي و نوعي
رهبري و اعتبار دارد، بايد ساده
زيست زندگي كنند و از بسياري
اموري كه براي مردم جايز است،
بايد خودداري كند و مانند طبقات
عادي و بلكه فقير جامعه زندگي كند
تا آنها مسئولان را از خود بدانند»
بادامچيان خاطر نشان كرد: پس از
پيروزي انقلاب يك موج سادهزيستي
در مقابل تجمل و تكاثر و تفاخر
وابستگان دربار گذشته پديد آمد و
از مردم عادي تا دكتر و مهندس و
مسئولين سعي ميكردند، ساده
زندگي كنند و به اين سادگي افتخار
ميكردند اما عدهاي هستند كه
به سمت رفاه ميروند و برايشان
تفاوتي ندارد كه توده مردم
گرفتارند يا نه
به اعتقاد قائم مقام دبير كل
جمعيت موتلفه، وزير كار و
مديرانش بايد حقوقشان را با
كارگراني كه دستمزدشان را نگرفتهاند،
نصف كنند آنها اين كار را نميكنند،
چون بسياري از آنها در تشريفات به
سر ميبرند و در نتيجه چنين
اتفاق نميافتد يا درباره معلم
آموزش و پرورش، اگر معلم گرفتار
است، وزيرش هم بايد مثل آن معلم
گرفتار زندگي كند، اگر معلمان
ببينند كسي مانند شهيد رجايي
بالاي سر آنها است اگر فقير باشند
يا درآمدشان هم كم باشد، راضي
هستند و كار هم ميكند اما اگر
احساس كند كه وزير در تجملات به
سر ميبرد و خانهها و ماشينهاي
آن چناني دارد، طبعا راضي نميشوند،
يعني روحشان خسته ميشود
وي خاطر نشان كرد: البته بسياري
در مسير ساده زيستي حركت ميكنند،
من ياد ميكنم از مرحوم حاج سعيد
اماني كه در جنوب شهر زندگي ميكرد
آقاي پرورش، وزير سابق آموزش و
پرورش، يك زندگي ساده دارد، يك
آپارتمان داشته كه فروخته و در
اصفهان يك خانه ساده خريده، آقاي
دكتر غفوريفرد سابقا وزير ،
معاون رئيس جمهور و نماينده مجلس
بوده، هنوز از خود خانه ندارد
آقاي مهندس مرتضي نبوي هم همينطور
است آقاي عسگر اولادي يك خانه
كوچك در جنوب شهر دارد، بسياري از
مسوولين ما اينگونه هستند اما
برخي ديگر متاسفانه به طرف رفاه
رفتهاند
بادامچيان گفت :ما رفاه را براي
مردم ميخواهيم، رفاهگرايي
براي مردم مناسب است اما چيزي كه
مورد پسند نيست زندگي شاهانه است
وي درباره نقش دولتها در تقابل
با رفاهزدگي مسئولان گفت: دولت
آقاي مهندس موسوي، دولت دوران
جنگ بود در آن دوران امكان خيلي
تشريفاتي بودن وجود نداشت
فضا، فضاي جهادي و شهادت بود
البته به نظر من متاسفانه چپگرايي
شديد ايشان و دوستانشان موجب شد
كه يك عكسالعمل منفي پيش آيد و
برخي مردم خيال كنند كه اسلام قصد
توزيع فقر و نه تقسيم ثروت حلال
را دارد
وي درباره دولت هاشمي رفسنجاني
ابراز عقيده كرد: به نظر
كارگزاران مديران به خاطر
مديريت، بايد پول بيشتر بگيرند و
اگر زندگيشان مرفه هم شد، ايرادي
ندارد، البته در آن زمان چون
ضرورت سازندگي بود و طبيعي است كه
وقتي شما سد ميسازيد، سازندگان
سد، مهندسين، پيمانكاران و
كارگران هستند كه بيشتر پول به
دست مياورند، يك تبعيض به ناچار
در جامعه پديد ميآيد كه بايد
مسئولين و دلسوزان نظام،
مطبوعات، مردم و صدا وسيما همه
مراقبت كنند كه تبديل به انحراف و
اسراف نشود و زندگي دربارگونه
براي مسئولان پديد نياورد
وي در پايان تصريح كرد: در دولت
جناب آقاي خاتمي نيز چند بخش وجود
دارد يك بخش كه واقعا ميخواهد
ساده باشد، عدهاي از آنها هم
چنين نيستند و بالاخره افرادي كه
به موقعيتي رسيدهاند و ميخواهند
كاري كنند، شايد از سادهزيستي
هم خوششان نميآيد چون جلوي
خوشگذراني آنها را ميگيرد
|
|
|