مرتاضی
لنگرودی
كنشگران مستقل اصلاحطلب و خشونت
پرهيز در پی كسب قدرت نيستند |
مرضيه
مرتاضی گفت: اصلاحات در ايران،
امری بيسابقه و كاملا جديد به
شمار نميرود
به گزارش خبرگزاری دانشجويان
ايران، وی كه در نخستين روز
برگزاری همايش ”اصلاحات، فرصتهاي
از دست رفته و چشمانداز آينده“
در دانشگاه علوم پزشكی اصفهان
سخن ميگفت، به سابقهی اصلاحات
در حافظهی تاريخی ايرانيان
اشاره كرد و افزود: ايرانيان،
رهايی از سلطه را فراوان تجربه
كردهاند اما تجربهی آزادي
اندكی دارند
همسر دكتر پيمان در توضيح تجربههاي
آزادی و رهايی اظهار داشت: تجربهي
آزادی به معنای باور انسان و
توانايی او برای كسب آگاهی است،
اما تجربهی رهايی به مانند فنري
محبوس است كه در صورت آزادشدن تا
مدتها متلاطم است، و ما مانند
آنرا بسيار تجربه كردهايم
لنگرودی در عين حال گفت: مردم
ايران به صرف برخورداری از حقوق
اوليهی خود، آزادی و استقلال را
از كف دادهاند و اين موضوع بارها
تكرار شده است، علاوه بر آن در
تجربهی انسان ايراني، راههاي
موذيانه، زيركانه، رياكارانه و
فريبكارانه فراوان است و آنها در
ساختار شخصيت انسان ايراني
نهادينه شده است، تاريخ ايران
سرشار از خنجر از پشت خوردنهاست
و بياعتمادی و ترس از همنوع به
وضوح در فرهنگ ايرانی ديده ميشود
وی با بيان اين مطلب كه همواره
مسالهی اصلاحات مطرح بوده و هدف
بسياری از انقلابها، نفی خشونت و
سلطه بوده است اظهار داشت: نبايد
انتظار داشت كه تنها با گفتوگو
به هدف اصلاحات برسيم و در اين راه
نيز نبايد آسانگير بود چرا كه
اگر اصلاحات مشكل دارد متاسفانه
خاص جوامع زيرسلطه است، همانا از
حوصلهی كم مردمی است كه به محض
وزيدن نسيم آزادی و رهايی به آن
سمت ميروند، اگر جريان اصلاحات
همراه با حوصله و صبر مردم و با يك
روال عادی طی ميشد، بسياری از
مردم، ديرتر مطالبات خود را مطرح
ميكردند و اين سير حقيقيتر،
طبيعيتر و صبورانه، مفيد و
مؤثرتر از زمان كنونی به شمار ميرفت
لنگرودی تاكيد كرد، يك جامعهي
مدرن يك جامعهای مولد به شمار ميرود
اما ما در حالی خود را مدرن ميدانيم
كه مولد نيستيم
وی همچنين تصريح كرد: در چند سال
اخير، جنبش اصلاحات پيرو يك حركت
گستردهی اجتماعی نبوده بلكه به
صورت تحولی از بالا شروع شده است،
در زمان اجرای سياستهای تعديل از
سوی هاشميرفسنجانی كه فقر و
تبعيض و اختلافات گستردهي
طبقاتی بروز كرد، چند اعتراض
مخالفتآميز شكل گرفت كه باعث به
وجود آمدن بحران در ساختارهاي
حاكميت گرديده و برای رهايی از
بحرانهای مذكور، حركت اصلاحطلبانه
آغاز شد، در حالی كه كسی نميتواند
مردم را از بالا برهاند و يا از
بالا تربيت كند
لنگرودی خاطرنشان ساخت: جنبش
اصلاحی زنان و مطبوعات و
دانشجويان كه ريز مجموعهی جنبش
فراگير اصلاحی هستند، ضمن عدم
پيوند منطقی صنفی با طبقات، تقاضاها
و مطالبات موجود، سياسی و مبهم
هستند و چون استقلال واقعی و آموزش
واقعی ندارند به نوعی بيمايگي
دچار ميشوند، به همين دليل نيز
در مقابل هزينههای اصلاحات عقب
مينشينند و يا به فرصت طلبی دچار
ميشوند
وی در ادامه به نياز جنبشهاي
اصلاحی به پيشينهی تاريخی اشاره
كرد و گفت: هر جنبش اصلاحی نياز به
هويت و پيشينهی تاريخی و فرهنگي
دارد و از تئوری نيز بينياز
نخواهد بود، يكی از اصليترين
فرصتهای از دست رفته، همين هويت
ملی و توزيع و توضيح هويت بوده است
كه در بين اصلاحطلبان دولتی و
مستقل، هويت اصلاحي، توزيع نشده
است
وی همچنين افزود: اصلاحطلبي
متعلق به قشر خاصی نيست بلكه به
كليهی مردم تعلق دارد، از سويي
يكی از وظايف جنبش اصلاحي، چالش با
قدرت سياسی است كه اصلاحطلبان
دولتی از اين لحاظ ممكن است به
لحاظ استقرار در درون ساختارهاي
حكومت به بنبست بخورند ولي
كنشگران مستقل اصلاحطلب و خشونت
پرهيز در پی كسب قدرت نيستند بلكه
ناظران بر قدرت هستند و به همين
دليل با تشكيل تشكلهای غيردولتي،
احزاب، انجمنهای صنفی و نهادهاي
مستقل اصرار دارند تا بر اساس خرد
جمعی اداره شوند
لنگرودی در پايان خاطرنشان ساخت:
بايد گفت كه برای بالا بردن قدرت
نقد حكومت و مردمسالاري، حمايت
از چند زندانی كافی نيست بلكه بايد
بستر رشد را به تساوی و نه از طريق
گزينشی ايجاد نمود و البته قيوميت
نيز هيچگاه با اصلاحطلبی هماهنگ
نيست
گفتنی است دكتر پيمان نيز در اين
جلسه حضور داشت، اما به دليل عدم
موافقت هيات نظارت دانشگاه علوم
پزشكی اصفهان، سخنرانی نكرد
|
|
|