١٢
درصد زنان در معرض تعرض و خشونت ،
خودكشی ميكنند |
نتايج
يك تحقيق درباره زنان آسيبديده
حاكيست بيشترين ميزان خودكشی زنان
در گروههای سنی ١٨ تا ٢٤
سال و ٢٥ تا ٢٨ سال و
عمدتا به روش مصرف دارو و خودسوزي
بوده است
به گزارش خبرگزاری دانشجويان
ايران، اين تحقيق كه از سوی مركز
امور مشاركت زنان رياست جمهوری به
عنوان سازمان متولی امور زنان و به
منظور شناخت موقعيت، جايگاه و
مطالبات زنان انجام شده و به بررسي
وضعيت آنها از ابعاد مختلف از جمله
سلامت روانی زنان ميپردازد،
همچنين نشان ميدهد طلاق از جمله
پديدههايی است كه آثار سوء آن
برای مدتهای مديد دامنگير جامعه و
افراد آن است با وقوع طلاق افراد
دچار ياس، نااميدي، احساس شكست و
گناه شديد شده تا مدتها از لحاظ
فعاليتهای شغلي، روابط اجتماعي،
مسائل جسمانی و روانی دچار مشكل ميشوند
گاه، برای تسكين آلام ناشی از اين
امر به مصرف مواد مخدر روی آورده
يا آن كه برای رهايی از مشكلات و
عواقب ناشی از آن به خودكشی مبادرت
ميورزند در بسياری از موارد نيز
افراد، دچار افسردگي، اضطراب و
ترس شديد ميشوند
افزايش ميزان طلاق با توجه به آثار
سوء آن از عوامل مهم مخل بهداشت
روانی افراد جامعه خصوصا زنان و
كودكان است متاسفانه طی سالهای ٧٥
تا ٧٨، ميزان طلاق در ايران
به دلايلی همچون افزايش سطح آگاهي
زنان نسبت به حقوق اجتماعی خود،
گسترش روحيه فردگرايی در افراد
جامعه، كمرنگشدن قبح عمل طلاق،
افزايش مشكلات اقتصادی و فقر،
ازدواجهای نادرست و رواج روابط
نامشروع و ، رشد ٧ درصدي
داشته است كه بيشترين و كمترين
ميزان آن مربوط به تهران و يزد
بوده است همچنين عوامل عمدهاي
نظير اختلافات خانوادگي، احساس
شكست و نااميدی ، تبعيضات جنسی و
خشونت عليه زنان، تعصبات قومی و
قبيلهای ، نابرابريهای اقتصادي
ـ اجتماعی و آگاهی زنان نسبت به
آنها، فقر و فشارهای اقتصادی از
جمله عوامل زمينهساز خودكشي
زنان بوده است
در سال ٧٥، ميزان خودكشی در
ايران، ٨٨/٥ درصد هزار
نفر بوده است اين رقم در سال ٧٦
به ٤٢/٤ ، سال ٧٧
به ٥٣/٤ و در سال ٧٨
به ٢٤/٣ درصد هزار نفر
رسيده است بر اين اساس، در ايران
ميزان خودكشی زنان طی سالهای ٧٥
تا ٧٨ جز در استان سمنان،
در ساير استانها، روند نزولي
داشته است طی ٤ سال،
كرمانشاه، ايلام، كهگيلويه و
بويراحمد، بيشترين ميزان، سيستانوبلوچستان
و تهران كمترين ميزان خودكشی را
داشتهاند
در اين گزارش، به نكاتی چند در
زمينه خودكشی در ايران اشاره شده
است از جمله اين كه زنان متاهل بيش
از افراد مجرد اقدام به خودكشي
كردهاند
اين تحقيق نشان ميدهد زنان، كمتر
از مردان، اقدام به خودكشی كردهاند
و ضمنا تعداد خودكشيهای موفق
مردان بيش از زنان بوده است و
باتوجه به نوع خودكشيها و
فراوانی تعداد آنها در بين زنان و
مردان به نمايشيبودن خودكشيهاي
زنان پی ميبريم
بر اساس اين گزارش، تعداد پروندههاي
تشكيل شده در زمينه اقدام به
خودكشی و فوتشدگان در حوزهي
استحفاظی نيروی انتظامی جمهوري
اسلامی ايران بر حسب جنس طی سال ٧٤
، از كل ٢٩٧٦ مورد، ١٥٣١
مورد مرد و ١٤٤٥ مورد
آن زن بوده است همچنين از ١٦٧٣
مورد رقم كل فوتشدگان، ١٠٢٩
مورد مرد و ٦٤٤ مورد آن
زن بوده است
اين رقم در سال ٧٨ بدين
ترتيب است: از ٢٧٠٨
مورد اقدام به خودكشي، ١٥٤١
مورد مرد و ١١٦٧ مورد
زن بوده و از رقم كل فوتشدگان ١٧٩٢
، ١١٦٣ مورد مرد و ٦٢٩
مورد زن بوده است
تحقيق فوق حاكيست: آمار
دستگيرشدگان جرايم مختلف شامل
قتل، ضرب و جرح، تهديد و مسمومكردن
عمدی نشان ميدهد كه تعداد جرايم
زنان طی سالهای ٧٤ تا ٧٦
روند صعودی داشته؛ اما از سال ٧٦
به بعد اين رقم رو به كاهش بوده است
البته نسبت مجرمين زن به كل مجرمين
در طی ٥ سال بررسي، در حد
بسيار پايين و بالاترين ميزان آن
٤/١٧ درصد، در سال ٧٦
بوده كه اين رقم در سال ٧٨
به ١١ درصد رسيده است
همچنين بيشترين تعداد مجرمين، در
سنين ١٨ تا ٢٤ سال
بودهاند كه مسائل خاص دوران بلوغ
و بحرانهای ناشی از آن، كمتجربگي
و برخورد احساسی با مسائل دنياي
پيرامون، كمبود فرصتهای تحصيلی و
شغلي، بيگانگی ارزشی و عدم آشنايي
با مسائل پيرامون حضور در گروههاي
همسال موجب شده تا بيشتر از ساير
گروهها در معرض آسيبهای روانی و
خطر ارتكاب به جرم واقع شوند
بررسی تعداد پروندههای مختومه
در دادگاههای عمومی در خصوص
مسائلی چون ترك نفقه، عسر و حرج،
الزام به تمكين، اعمال منافی عفت،
حاكی از افزايش منازعات خانوادگي
و فشارهای روحی و روانی افراد است
زنانی كه به دليل ترك نفقه يا عسر و
حرج به دادگاهها مراجعه ميكنند
تا مدتها از لحاظ اقتصادی و حقوقي
تحت فشار و از جريان عادی زندگي
خود دور بوده و به واسطه همين امر
در معرض بيماريهای جسمی و رواني
همچون افسردگی اضطراب و ترسهاي
مزمن هستند و اغلب به دليل طولاني
شدن زمان رسيدگی به پروندههاي
خود دچار اختلالات روانی شده، به
خودكشی يا همسركشی مبادرت ميورزند
با توجه به اين امر، ابتدا بايد
حمايتهای حقوقی ـ امنيتی زنان را
گسترش داده و سرعت و رسيدگی به
پروندهها را افزايش داد همچنين
بايد نگرش جامعه را نسبت به افراد
آسيبتغيير داده و امكان
روانشناسی مفيد برای آنان فراهم
آورد
تعداد پروندههای مختومه زنان در
سالهای ٧٤ تا ٧٨ بر
حسب موضوع عبارتند از: اعمال منافي
عفت در سال ٧٤، ٥١٧٣٥
مورد؛ سال ٧٥، ٥٨٢٣١
، سال ٧٦، ٦٠٦٣٨،
سال ٧٧، ٦٤٥٣٢
و در سال ٧٨، ٦٦٦٦٧
مورد؛ ازدواج در سال ٧٤، ١١٦٣٤؛
سال ٧٥، ١٠٧٩٧
، سال ٧٦، ١٥٦٦٣
، سال ٧٧،١٨٩٣٦
و در سال ٧٨ ، ٢٤٢٧٨
مورد، طلاق در سال ٧٤ ، ٦١٣٧٦
، سال ٧٥ ، ٦٩٣٧٧،
سال ٧٦، ٩١٣١٣
، سال ٧٧، ٩٩٦٦٢
و در سال ٧٨، ٣٠٧٩٨
مورد، الزام به تمكين در سال ٧٤،
١٦٥٠٣ ، سال ٧٥،
١٩١٠٩ ، سال ٧٦،
٢٥٢١٨، سال٧٧،
٢٧٠٦٥ و در سال ٧٨،
٣٠٧٩٨ مورد بوده
است همچنين ترك نفقه در سال ٧٤
، ٧٣٣٧ ، سال ٧٥،
٣٢٦٠٣ ، سال ٧٦،
٤٦٠١٥ ، سال ٧٧،
٥٢٧٧٢ و در سال ٧٨
، ٥٩٤٣٧ مورد و عسر
و حرج در سال ٧٤ ، ٣٩٩٥،
سال ٧٥، ٤٦٠٤،
سال ٧٦، ٣٧٠٨
، سال ٧٧، ٤٤٩٩
و در سال ٧٨، ٥٥٢٠
مورد بوده است
همچنين بررسی آمار زنان آسيبديده
به تفكيك استانی حاكيست كه خراسان
با ٤/٢٢ ، تهران ١٤
و آذربايجان شرقی ٢/٧ درصد
بيشترين و چهارمحال و بختياری با
٥/٠ ، كهگيلويه و بويراحمد
با ٧/٠ درصد دارای كمترين
تعداد زنان آسيبديده هستند
عواملی نظير فقر فرهنگی ـ اقتصادي
، افزايش طلاق، اعمال خشونت عليه
زنان، ازدحام جمعيت، افزايش
مهاجرتها، عدم انسجام و يكنواختي
فرهنگی ـ اجتماعي، دارابودن
مرزهای مشترك با ساير كشورها و سبب شده است كه تعداد زنان آسيبديدهي
استانهايی چون خراسان و
آذربابايجان شرقی افزايش يابد
به طور كلی علل و عوامل مخل سلامت
روانی در مقايسه با عوامل بروز
بيماريهای جسمانی بسيار طولاني
مدتتر ، گستردهتر و حادتر است
عواملی چون اختلافات خانوادگي،
خشونت عليه زنان، جدايی والدين،
اعتياد، فقر و فشارهای اقتصادي،
سكونت در محلهای پرجمعيت و به تبع
آن ابتلا به آلودگی صوتي، وقوع
سوانح و حوادث طبيعی جدايی از
خانواده و آشنايان، تنهايی و بروز
ناكاميهايی تحصيلی وشغلی و امكان وقوع اختلالات روحی ـ رواني
و ارتكاب به جرم و جنايت در افراد
خصوصا دختران جوان را افزايش ميدهد
و بر اساس مطالعات انجام شده حدود
١٢ درصد زنانی كه در معرض
تعرض و خشونت قرار ميگيرند،
اقدام به خودكشی كرده و بسياری از
دخترانی كه در معرض توقعات بيجا
قرار ميگيرند از منزل خود فرار
ميكنند
گفتنی است طی سالهای ٧٦ تا
٧٧، جرايم مالي، اختلافات
خانوادگی و اعتياد بيشترين ميزان
رشد جرايم را در بين ساير جرايم
دارا بودهاند
با نگاهی به آمار زنان سرپرست
خانوار، تاثير فقر بر بروز
آسيبهای روانی مشهودتر ميشود
طبق آمار سال ٧٥، از ١٢
ميليون و ٣٨٧ هزار و ٩٤٦
خانوار كشور ، ١٤/٩ درصد
دارای سرپرست زن بودهاند كه ١٤/٦٣
درصد آن خانوارهای با سرپرست زن در
شهرها و ٦/٣٦ درصد آن در
روستاها سكونت داشتهاند اگرچه
حدود ٧٠ درصد خانوارهاي
دارای سرپرست زن نيازمند كمك مالي
هستند؛ اما حدود ٣٠ درصد
آنان نيازمند خدمات درمانی ـ
مشاورهای ميباشند دشواريهاي
زندگی اين گروه از زنان سبب شده كه
حدود ٣/٥٨ درصد
پاسخگويان به وجود احساس ضعف و
ناتوانی درخود، حدود ٢/٦٠
درصد به اضطراب و نگرانی از آينده
و نهايتا ٧/٥٩ درصد به
احساس غمگينی و تنهايی خود اشاره
كنند
بر اساس مطالعات انجام گرفته زنان
برای تسكين آلام روحی و جسمانی خود
به مصرف داروهای آرامبخش روی ميآورند
بررسی تاثيرات آموزشی حقوق به
بانوان بيان ميدارد كه عدم آگاهي
زنان نسبت به حقوق خويش منجر به
عدم مطالبه و تلاش برای دستيابی به
حقوق و نهايتا محروميتهای فردی و
اجتماعی آنان ميشود اين امر
زمانی مشهودتر است كه حقوق زن در
خانواده مورد مخاطره قرار گيرد
چهره ناخوشايند اين عدم آگاهي
زمانی ناگوار است كه عبارات و
اصطلاحات حقوقی مورد استناد زنان،
بدون توجه به مفهوم آنها به گونهاي
اظهار شود كه مستند احكام عليه وي
قرار گيرد و نهايتا به واسطه بروز
مسائل خانوادگی سلامت روانی زنان
در معرض آسيب بيشتری قرار گيرداز
جهتی آموزش يكسويه حقوق به افراد
جامعه بدون فراهمآوردن زمينه
لازم برای دستيابی به حقوق و
استيفای آن اثرات نامطلوبی خواهد
داشت؛ زيرا اگر صرفا زنان جامعه
بدانند از چه حقوقی برخوردارند،
بدون آن كه امكان بهرهمندی عملي
از آنها فراهم باشد، موجب آسيبديدگي
بيشتر آنها ميشود
وجود قوانين يكسويه مربوط به طلاق
و آزادی عمل مردان درخصوص امر طلاق
از جمله عواملی بوده كه سبب شده تا
زنان برای رهايی از اختلافات
خانوادگی به ارتكاب جرايمی همچون
قتل، ضرب و جرح ، تهديد و روي
آورند البته آمار دستگير شدگان
اين گونه جرايم از ١٠٠٤٢
در سال ٧٦، به ٦٢٤١
در سال ٧٨ كاهش يافته است
برای كاهش بيشتر اين گونه جرايم
گسترش حمايتهای قانونی از زنان،
رسيدگی سريع به پروندههای مربوط
به طلاق، بازنگری قوانين مربوط
به ازدواج و طلاق ، گسترش مراكز
مشاوره خانواده و آموزش حقوق به
زنان و دختران جوان از جمله
راهكارهايی هستند كه ميتوانند
نقش مؤثری ايفا كنند
افزايش آگاهی عمومی زنان نسبت به
حقوق خود، افزايش آگاهی خانوادهها
در خصوص مسائل دوران بلوغ ، ايجاد
مراكز مشاورهای و حمايت از
دختران در معرض آسيب ، تلاش در جهت
استقلال اقتصادی زنان، بازنگري
برنامههای عمومی رسانهها،
اصلاح باورهای و نگرشهای انحرافي
و نادرست، ايجاد سيستمهای حمايتي
و پناهگاههای امن، بازنگری قوانين
و مقررات مربوط به ازدواج و طلاق،
توانمندسازی زنان، اصلاح و تدوين
قوانين حمايتی و بازدارنده توسعه
سازمانهای غيردولتی و مراكز
مشاوره حقوقی ـ خانوادگي، تاسيس
كلانتريهای زنان و حضور پليس زن در
پاسگاهها و كلانتريها، فراهمكردن
سيستم خطوط تلفن بحران، تقويت
مبانی اخلاقی و دينی افراد، تشكيل
گروههای كاری در خصوص آسيبهاي
اجتماعی زنان ، جايگزيني
مجازاتهای غيرحبسی برای زنان
بزهكار ، جداسازی زنان زندانی با
توجه به نوع جرم و خصوصيات فردي
افراد مجرم، فراهمكردن امكانات
آموزشي، فرهنگي، هنری و ورزشي
برای دختران جوان، تهيه امكاناتي
به منظور پذيرش زندانيان زن توسط
خانوادههايشان و بكارگيری زنان
تحصيلكرده و غيرمتعصب در كادر
اجرايی زندانها (مشاوره، روانپزشك
و ) از جمله راهكارهای پيشنهادي
مركز امور مشاركت زنان جهت كاهش
جرايم و آسيبهای اجتماعی زنان است
|
|
|