شمس‌الواعظين
نفس وجود شايعات گوناگون درباره‌ي
مذاكرات پنهانی ناشی از عدم
شفافيت فضای سياسی كشور است |
نفس
وجود شايعات گوناگون در مورد
مذاكرات پنهان بين پاره‌ای از
شخصيت‌ها يا نهادها با برخي
مقامات آمريكا در قبرس نشان از عدم
شفافيت فضای سياسی كشور، حوزه‌ي
قدرت سياسی و به طور مشخص، قلمرو
تدوين استراتژي‌های مربوط به
سياست خارجی كشور دارد
ماشاءالله شمس‌الواعظين در گفت و
گو با خبرگزاری دانشجويان ايران
صرف‌نظر از بحث درستی يا نادرستي
مذاكره با آمريكا افزود: براي
پرهيز از ترويج چنين شايعاتي
جامعه‌ی ما ناگزير است فضای سياسي
كشور را شفاف كند و فعل و انفعالات
آن را در اختيار افكار عمومی قرار
بدهد
وی معتقد است: شفاف‌سازی عرصه‌هاي
اجتماعی و سياسی كشور بدون وجود
نهادهای نظارتی به خصوص مطبوعات
آزاد ممكن نيست زيرا در صورت فقدان
نهادهای نظارتي، نهادهای آشكار و
پنهان غيرمسؤول بدون توجه به
عواقب عمل خود اقدام به وضع ابتكار
عمل‌هايی مي‌كنند كه از چارچوب
منافع ملی كشور يا فراتر مي‌رود
يا فرو مي‌افتد
وی تاكيد كرد: برای جلوگيری از شكل‌گيري
و فعاليت نهادها و اشخاص غيرمسؤول
ناگزيريم قلمرو تدوين و اجراي
سياست خارجی كشور را شفاف كنيم
اين امر مستلزم نهادهای نظارتي
است در صورتی كه نهادهای نظارتي
ما نوعا وابسته به حوزه‌ی قدرت
هستند و هنگامی كه چنين شايعاتي
طرح مي‌شود تلاشها تنها حول محور
شناسايی نهادها و شخصيت‌هاي
غيرمسؤول صورت مي‌گيرد و هيچ نهاد
قانونی مسؤوليتی را برای پاسخگويي
صحيح در برابر افكار عمومی عهده‌دار
نمي‌شود
اين روزنامه‌نگار خاطر نشان كرد:
تنها بحث مذاكره با آمريكا مربوط
به دخالت و فعاليت نهادها يا شخصيت‌هاي
غيرمسؤول نيست بلكه در بسياری از
موارد ديگر مانند عرصه‌ي
بازرگانی خارجی و وضع انعقاد
قراردادهای بين‌المللی به خصوص
فعل و انفعالات مربوط به فروش نفت،
نهادها و شخصيتهای مسؤول، اعلام
بي‌اطلاعی مي‌كنند كه در نتيجه
مسؤولان غيرپاسخگو يا پاسخگويان
غيرمسؤول وارد عرصه شده و ابتكار
عمل را در دست مي‌گيرند
شمس‌الواعظين برای خروج از چنين
وضعيتی پيشنهاد كرد: عرصه‌ی سياست
بين‌المللی و فعل و انفعالات
مربوط به آن با تعيين حوزه‌ي
مسؤولان آن قلمرو اعم از افراد و
نهادها بايد شفاف‌سازی شود
وی افزود: نهادهای نزديك به
نهادهای مسؤول كه فرآيند تصميم‌سازي
را برای نهادها يا شخصيت‌هاي
مسؤول فراهم مي‌سازند بايد
عملكردشان شفاف شود و در اختيار
افكار عمومی قرار بگيرد تا مردم
بدانند هنگام طرح يك مقوله بايد به
كدام يك از نهادها به عنوان پاسخگو
مراجعه كنند
اين روزنامه‌نگار افزود: نهادهاي
ذي‌مدخل در حوزه‌ی سياست خارجی و
شعاع عملياتی آن در جهان امروز
بايد شناسايی و عملكردشان شفاف
شود تا بدانيم كدام نهاد در كدام
بخش از قلمرو سياست خارجی فعال است
در نتيجه هنگام رواج شايعاتی از
اين قبيل (مذاكره‌ی غيررسمی با
آمريكا) ديگر رييس‌جمهور و وزارت
خارجه خود را بي‌اطلاع اعلام
نخواهند كرد يا شورای عالی امنيت
ملی ناگزير به صدور بيانيه‌هاي
آنچنانی نخواهد شد و شايعاتی از
قبيل ورود فرزندان پاره‌ای از
شخصيتهای عالی نظام در عرصه‌ي
مذاكرات مطرح نمي‌شود، همچنين
چانه‌زني‌های پنهانی و خارج از
نظارت نظام سياسی برای ايجاد عمق
خارجی به منظور تاثيرگذاری در
معادلات ملی صورت نمي‌گيرد
شمس‌الواعظين تاكيد كرد: وضع‌كننده‌ي
سياست خارجی بايد مشخص شود زيرا
گاهی احزاب سياسی ممكن است خود را
ذي‌مدخل معرفی كنند و با نهادهاي
بين‌المللی يا پاره‌ای از كشورها
وارد مذاكره شوند يا به چانه‌زني
بپردازند و در اين ميان به خارجي‌ها
وعده بدهند كه در صورت پيروزی در
تحولات بعدی معضلات را حل خواهند
كرد مانند مذاكراتی كه در
انگلستان بين پاره‌ای از شخصيت‌هاي
غيرمسؤول با برخی از مقامات عالي
آن كشور، قبل از دوم خرداد صورت
گرفت
وی درباره‌ی دو پيامد تاريكي‌هاي
سه عرصه، نهادهای ذي‌مدخل در حوزه‌ي
سياست داخلي، نهادهای ذي‌مدخل در
حوزه‌ی سياست داخلی و سياست بين‌المللي
خاطرنشان كرد: اول اينكه در اين
صورت نظام سياسی كشور از داشتن
كانال‌ها و قلمروهای مطمئن براي
پيشبرد يك استراتژی در عرصه‌ی بين‌الملل
محروم خواهد شد و دوم همچنين
خانواده‌ی بين‌المللی و كشورهاي
جهان از داشتن شناخت كافی نسبت به
كريدورها، قلمروها و مسؤولان اصلي
سياست خارجی محروم خواهند شد و در
نتيجه در يك فضای تاريك به سر
خواهند برد كه با عناصر دسته سوم،
چهارم و پنجم وارد مذاكره مي‌شود،
مذاكرات اين‌چنينی برای ايران به
ويژه در حوزه‌ی امنيت و منافع ملي
مخاطره‌آميز خواهد بود، زيرا
ايران را به شدت در انظار تصميم‌گيرندگان
بين‌المللی بي‌ثبات نشان خواهد
داد
|
|
|
