اقتصاد سياه
در ايران يك رويكرد كلان اقتصادي
است |
علي
عرب مازاريزدي، در پاياننامه
كارشناسی ارشد خود به بررسی عوامل
موثر بر شكلگيری اقتصاد در ايران
پرداخته است
در اين پژوهش عنوان شده است: طبيعت
پنهانی اقتصاد سياه، اندازهگيري
و مطالعة مستقيم آن را با مشكل
روبهرو ميسازد و به همين دليل
روشهای اندازهگيری رايج، معمولا
روشهای تخمين غيرمستقيم حجم اين
فعاليتهاست و با فرضيههاي
محدودكنندة بسياری همراه است
وی ادامه داد: در الگوهای تخمينزدهشده
از متغييرهای بار ماليات مستقيم،
بار ماليات بر واردات، رشد قيمت
كالهای مصرفي، بيكاري، شاخص باز
بودن اقتصاد و درآمد سرانه به
عنوان عامل شكلگيری و تحول
اقتصاد سياه در ايران و از
متغيرهای مصرف سرانه، مابهالتفاوت
نرخ ارز، نسبت نقد و مصرف انرژی به
عنوان شاخصهای منعكسكنندة آثار
آن، استفاده شده است
پاياننامه مذبور با اشاره به
نتايج تخمين الگوها با استفاده از
اطلاعات مربوط به سالهای 77 - 47 بيان
كرده است: نتايج حاكی از آن است كه
تغييرات درآمد سرانه، شاخص باز
بودن اقتصاد، بار مالياتی و رشد
قيمت كالاهای مصرفی به ترتيب
مهمترين عوامل تعيينكنندة
تحولات اندازة نسبی اقتصاد سياه
در ايران بودهاند و افزايش هر يك
از آنها بر حجم نسبی توليد
غيرقانونی و پنهانی كشور افزوده
است
عرب مازاريزدی معتقد است: اقتصاد
سياه در ايران پس از طی فراز و
نشيبهای بسيار در دهة اخير رشد
قابل توجهی داشته است كه عنايت
بيشتر پژوهشگران و سياستگذاران به
تحولات، آن را ضروری ميسازد
وی با اشاره به اينكه در سه دهة
اخير، نوسانات درآمد سرانه و شاخص
باز بودن اقتصاد كشور عمدهترين
نقش را در تعيين روند تحولات
اندازة نسبی اقتصاد سياه در ايران
داشتهاند، تصريح ميكند: مهارم
تورم، اجتناب از تغييرات فزايندة
ناگهانی در بار مالياتي، اولويت
دادن به ارتقای كارآمدی دولت در
قياس با تغييرات در ميزان
محدوديتهای قانونی و نيز در نظر
گرفتن آثار سياستهای انبساطی بر
رشد اقتصاد سياه تجويزهای سياستي
مناسب برای مقابله با اين رشد
فزاينده است
|
|
|