به گزارش خبرنگار سياسی ايسنا،
هاشم آغاجری در همايش شريعتی و
نسل سوم در فرهنگسرای ارسباران
گفت: نسل
امروز نسلی است كه در نهاد و نظامهاي
ما آموزش ديده است ببينيم در اين
10 - 15 سال گذشته به اين نسل چه
منتقل كردهايم، چه خدايی به او
معرفی كردهايم، خدايی همچون
ميرغضب كه بايد از هر سو بر خود
لرزيد، جهنم، جن! نهادهايی كه ما
درست كردهايم ايدئولوژی و دين و
هويت را برای نسل جديد بسازند، به
جوانها چه چيزی را انتقال دادهاند
آغاجري، با بيان اين مطلب كه
اسلامی كه در زمان شريعتی مورد
قبول جوانان نبود، چگونه ميتواند
به نسل كنونی جوابگو باشد، افزود:
در دو دههی گذشته همه چيز رنگ
سياست به خود گرفته است، اسلام هم
سياسی شده است به خصوص در گفتمان
اقتدارگرايانه، اسلام سياسي
شده است كه نسل امروز چندان
تمايلی به آن نشان نميدهد
وی پل ارتباطی نسل حاضر را مسايل
عرفانی و اخلاقی دانست و ادامه
داد: امروز آنچه ميتواند اين
نسل را مخاطب خود قرار دهد،نه يك
اسلام سنتگرا و نه يك اسلام
اقتدارگراست، بلكه يك اسلام
معنوی و اخلاقی است كه بايد با
توجه به شرايط امروز توسط
نهادهای مدني، كانونها و تشكلهاي
مدنی كه در قدرت نيستند توليد و
تكثير شود
آغاجري، با مخاطب قرار دادن نسل
امروز كه “كارنامهی خود را باز
كنيد” اظهار داشت: نسل امروز بيش
از گذشته بايد مسوول ساختن
خويشتن باشد و بايد برای ساختن،
مثل گذشته احساس مسووليت كند
وی دربارهی نسل سوم گفت: ما براي
نسل سوم نه تنها كاری كه شريعتي
برای نسل خود كرد نكردهايم،
بلكه با يك حركت و تحول فاجعهبار،
مواجهيم، اين تحول فاجعهبار
اين است كه اسلام ارتجاعی زمان
شريعتی كه قرنها از زمانه عقب
مانده بود و در حاشيه قرار
گرفته بود، از حاشيه به متن جامعه
آمد
آغاجری ادامه داد: پس از انقلاب
اميدوار بوديم اسلام به صورت
پيشرفتهتر و نظام يافتهتر نسل
بعد را مخاطب قرار دهد اما به
دليل همان دولتی شدن اسلام،
شريعتی و انديشهی او سركوب شد،
خصوصا از دههی دوم انقلاب
اسلامی و در سالهای 68 - 67 ما شاهد
اين شيفت فاجعهبار بوديم،
روحانيونی كه در سال 56 نميتوانستند
جوانان را مخاطب خود قرار دهند و
به دليل تفكر خاص منزوی شدند،
حالا در سالهای 67 آمدند و
ايدئولوگ شدند، اين فاجعه است! آن
آقايی كه در سال 56 سخن و گفتمانش و
انديشهاش كهنه، پوسيده و
موريانه خورده بود و حتی نميتوانست
جوانان آن زمان را هدايت كند،
چگونه حالا می تواند به وسيلهي
اين آقا نسل امروز را مخاطب قرار
دهد؟ آنهم نسلی كه در معرض شديد
فرآيند جهانی شدن است؟
وی ادامه داد: مشكل ما اين است كه
ايدئولوژی رسمی كه به خصوص از
سالهای 67 به بعد بر نظام سياسي
كشور و نهادهای دينی مسلط شد، نه
تنها گفتمان روز آمد و نو شده و
نسل بعد نبود بلكه گفتمان
ارتجاعيای بود كه از پس خانهها
و از درون صندوقچهها استخراج
شده بود و تنها هنرش اين بود كه بر
قدرت تكيه داشت و به زور رسانههاي
دولتی و تريبونهای مربوط به
حكومت خود را مطرح كرده بود،
انتظار داريد با اين نسل كه مخاطب
اين گفتمان قرار گرفته بود با
جوانها ارتباط برقرار كند؟