تعارض
بين قول و فعل بنيصدر، آشكار و
باعث جدايی مردم از او شد به ويژه
زمانی كه بنيصدر فرار كرد و به
مدت كوتاهی انفجار در حزب جمهوري
رخ داد و شهيد بهشتی كه در نوك
پيكان حملهی ليبرالها و بنيصدر
قرار داشت، به همراه 71 نفر ديگر
از مسؤولان نظام به شهادت رسيدند
و شوك تكاندهندهای بر مردم
وارد شد
دكتر احمد توكلي، استاد دانشگاه
شهيد بهشتی در گفتوگو با
خبرنگار سياسی ايسنا، افزود: بنيصدر
اولين رييسجمهور انتخابی ايران
بود كه بعد از تصويب قانون اساسي
با رای مردم برگزيده شد و به دليل
اين كه خود را به طرق مختلف به
امام منتسب ميكرد، بسيار مورد
استقبال واقع شد يكی از شگردهاي
انتخاباتی او اين بود كه وقتی ميخواست،
نامزد شود، ابتدا ملاقاتی با
امام داشت و بعد با هماهنگی كه با
صدا و سيما انجام داده بود، وقتي
از اتاق امام بيرون آمد، تلوزيون
با او مصاحبهای انجام داد و او
گفت كه از اين لحظه به بعد خود را
كانديدای رياست جمهوری ميكنم و
طوری القا كرد كه گويی امام از او
خواسته نامزد شود و اين باعث شد
كه رای بسيار بالايی بياورد
وی افزود: از اين پس به تدريج
اختلاف بنيصدر با جريان
انقلابی بر سر انتخاب دولت بروز
كرد در واقع بنيصدر يك جريان
ليبرال را در كشور نمايندگی ميكرد
و يكی از ويژگيهای بارز اين
جريان، در كشوری مانند ايران
استبدادگرا بودن عناصر ليبرال در
عمل است
توكلی افزود: زمانی كه بنيصدر،
رجايی را به عنوان نخستوزير
معرفی كرد و او رای آورد؛ بنيصدر
چهار نفر از معرفيشدگان از سوي
رجايی را نپذيرفت مهندس ميرحسين
موسوي، به عنوان وزير امور
خارجه، بنده به عنوان وزير كار و
امور اجتماعي، بهزاد نبوی به
عنوان مشاور و محسن نوربخش به
عنوان رييس كل بانك مركزی كار
اختلاف بالا گرفت و قرار شد
طرفين، حكم تعيين كنند بنيصدر
و رجايي، آيتالله محمد يزدی و
محيالدين انواری را كه از
نمايندگان دور اول مجلس بودند،
به عنوان حكم برگزيدند
وی افزود: جلسهی حكميت با حضور
اين دو روحاني، شهيد رجايي، بنيصدر
و ما چهار نفر صورت گرفت وقتی كه
بحث از دلايل طرفين در انتخاب يا
عدم قبول مطرح شد، معلوم گرديد
مثلا گناه من اين است كه اولين
نمايندهی مجلس بودم كه عليه بنيصدر
نطق پيش از دستور داشتم و گناه
نابخشودنی مهندس موسوی اين است
كه اولين روزنامهنگاری بود كه
در روزنامهی جمهوری اسلامي، در
نقد بنيصدر مطلب نوشته است در
اين جلسه با اصرار بنيصدر كار
پيش نرفت بالاخره جلسهی حكميت
با نظر مثبت حكمها نسبت به چهار
نفر تمام شد ولی در عمل، بنيصدر
تنها بهزاد نبوی و نوربخش را
پذيرفت
وی افزود: يك مورد ديگر روحيهي
انحصارطلبی بنيصدر بود او
اصرار داشت تمام نيروهايی را كه
ميخواهد به كار گيرد از تيمهايي
باشند كه گرايش واضحی به وی و
افكارش داشته باشند و به هيچ وجه
حاضر نبود از انقلابيون باسابقهاي
كه سالها برای آزادی ملت،
مبارزه كرده بودند، استفاده كند
به ويژه هيچ تمايلی به استفاده از
سياستمداران روحانی نداشت بنيصدر
با اين روحيهی انحصارطلبی و آن
روحيهی استبدادگر، هر نوايي
عليه خود را يك توطئه تلقی ميكرد
اين استاد دانشگاه، تصريح كرد:
تمام اقدامات بنيصدر نشان ميدهد
كه ادعای ليبراليسم، تكثرگرايي،
آزاديخواهي، گفتوگو و مباحثه
او ادعايی برای فريب و اغوای رايدهندگان
بوده است البته اين جريان
ليبرالی نتوانست در برابر مردم
مقاومت كند و منهدم شد
وي، موضعگيری امام در اين زمينه
را نكتهی قابل توجهی دانست و
تاكيد كرد: امام، بنيصدر را به
دليل دعاويش حمايت ميكرد و سعي
ميكرد او را به آنچه ادعا
دارد، ملزم كند بنابراين امام،
قويترين حمايتها را از بنيصدر
داشت تلاش امام اين بود كه تا ميتواند
شخص بنيصدر را برای انقلاب نگه
دارد و آبروی نظام را حفظ كند
زيرا او، اولين رييسجمهور نظام
اسلامی ايران بود
توكلی درباره نتايج روش امام گفت:
ممكن بود در اثر اين شيوه دو
اتفاق بيفتد يا بنيصدر متنبه
شود و خود را با مردم همراه كند و
يا بنيصدر عملی متعارض با گفتهي
خود نشان دهد
توكلی گفت: متاسفم كه دومين
احتمال، حادث شد امام هم از اين
مساله بسيار متاسف بود در اين
فاصله اتفاقات زيادی افتاد
جلسات حكميت متعددی برگزار شد و
هياتهای رفع اختلافاتی درست شد
كه در همهی آنها بنيصدر همه
را دور ميزد و به روش آشوبگرانه
و قانونشكنانهی خود ادامه ميداد
از طرف ديگر، امام دائما بر حفظ
نظم، قانون و وحدت تاكيد ميكرد
وی عمدهترين علت شكست بنيصدر
را جدايی از مردم و اسلام و جريان
انقلابی كشور دانست و درباره منش
سياسی نمايندگانی كه خواستار عزل
بنيصدر شدند، گفت: آن زمان
تعداد نمايندگان، زياد نبود
زيرا برخی مناطق، شرايط جنگي
داشت و در آنها انتخابات صورت
نگرفته بود و مجلس با تعداد 180 تا
190 به رسميت ميرسيد آن زمان
اكثريت قاطع نمايندگان از امام
خواستند؛ بنيصدر را از جانشيني
فرماندهی كل قوا عزل كند و بعد
طبق يك فرآيند كاملا مردمسالارانه
و دموكراتيك، درخواست عدم كفايت
رييسجمهور را در دستور كار قرار
دادند و با اكثريت قاطع، بيش از
دو سوم، به عدم كفايت رييسجمهور
رای دادند
توكلی ادامه داد: تمام طيفهاي
داخل مجلس حامی اين تصميم بودند
جز گروههای طرفدار نهضت آزادی و
جبههی مشاركت ملی كه اقليت
ناچيزی بودند
وی درباره اهداف برخی افراد كه
دوران خاتمی را به دوران بنيصدر
تشبيه ميكنند؟خاطرنشان ساخت:
دليل اين تشبيه را نميدانم اما
اينجا يك تناقض بارز وجود دارد و
يك تشابه قابل توجه تناقض بارز
ميان رفتار رييسجمهور محترم،
خاتمي، با بنيصدر است كه قياس
آنها را از نظر مبنا و مواضع
نادرست ميسازد اما از جهت طيفي
كه از دولت خاتمی دفاع ميكنند
در بخشهايی از اين طيف، تشابهات
رفتاری و مبنايی جدی با بنيصدر
ديده ميشود در سياست خارجی و
سياستهای اقتصادی بخشی از اين
جريان كاملا ليبرال و غربگراست
يعنی در سياست خارجي، تنشزدايي
را به تمكين نسبت به فرآيند جهانيسازي
آمريكايی تعريف ميكنند در حالي
كه تشنجزدايی يك معنای مبنايي
صحيح دارد كه ما خود مدافع آن
هستيم و آن اين است كه ما چنين
نگاههای برونگرايی نداريم حتي
خود آقای خاتمی هم چنين نگاهي
ندارد
وی دربارهی سياستهای اقتصادي
اينگونه توضيح داد: در سياستهاي
اقتصادی هم باز با اتكاء به جريان
نئوليبرال سرمايه داری جهاني
بيشتر تاكيدها بر روی رشد است در
سياست داخلی هم برخی درست شبيه
زمان بنيصدر، مدعی دفاع از
آزادی و تكثرگرايی و تساهل و
تسامح هستند اما در رفتار مانند
آنها گرايشهای استبدادي
انحصارطلبانه دارند بدون اينكه
بخواهم تمام كسانی كه از آزادي
دفاع ميكنند يا دولت خاتمی را
در اين دسته بدانم ولی اين رفتار
مستبدانه در فراكسيون ذيربط
مجلس ديده ميشود
وی عبرتهای تاريخی حادثهی بنيصدر
را اينگونه ذكر كرد: تحولخواهي
و اصلاحات در ايران، زمانی به
نتيجه ميرسد كه براساس شاكلهي
مشترك مردم ايران انجام شود اين
شاكلهی مشترك، اسلام و ايران
است كه هر دو به نحوی در قانون
اساسی ما تبلور پيدا كرده است
ليبراليسم در ايران مثل ساير
كشورهای مشابه، جز فقر، بيعدالتي
و فساد مالی و اجتماعی و وابستگي
به بيگانگان، نتيجهی ديگري
ندارد
توكلی در خاتمه اظهار داشت: من،
يك اصلاحطلب اصولگرا هستم و
ديگران را دعوت ميكنم كه اصلاحطلبي
را براساس اصول قانون اساسي
تعقيب كنند تا بتوان هرچه زودتر
به يك استراتژی رسيد و كشور را از
سردرگمی و عقبماندگی نجات داد